پنج نعمت، ص: 23
يَعْدِلُون»< «1»: من با اين دينارها چكار كنم؟ نه، به خدا سوگند، ايندنيارها را نمی گيرم، تا خداوند متعال بداند كه من بر هيچ كم و بيشی قادر نيستم ومن با ولايت و دوستی علی بن ابی طالب (ع) و عترت او كه راهنمايان و هدايت شدگانندو به حق هدايت می كنند و به آن می پيوندند، بی نياز و توانگرم.
ابوذر به عثمان می گويد، سرمايه اش ولايتاميرمؤمنان (ع) است و اگر بشود آن را در يك كفه ترازو بگذارند و همه عالم را دركفه ديگر آن، اين سرمايه سنگين تر است.
در اين جا می خواهم لحظه مرگ ابوذر را برايتانبگويم.
ابوذر در ربذه ماند تا در آن جا مرد. پس زمانیكه داشت مرگش فرامی رسيد، به زنش گفت، گوسفندی از گوسفندانت ذبح كن و درست كن و
______________________________
(1) 1. شيخ طوسی، اختيار معرفه الرجال، ج 1،119- 120.