حلال و حرام مالی، ص: 96

می خواهد مغز و ذهن مردم را با تكرار داستان حضرت موسی عليه السلام نسبت به حكومت ظالم بدبين كند كه زيربار حكومت ظالم نرويد؛ چون من حكومت ظالم را قبول ندارم و اگر چنين حكومتی بود، بر شما وظيفه و واجب است كه آن را در هم بشكنيد.

و يا از طريق درگيری با قارون می خواهد اقتصاد ظالمانه را مورد حمله قرار دهد.

می خواهد به مردم ياد بدهد كه من با تراكم ثروت و بخل ورزيدن و خرج نشدن آن ثروت، تا اين حد مخالفم كه اگر ثروتمندش توبه نكند، او را به خاك سياه می نشانم. هم در دنيا و هم بعد از مرگ.

ستمگر اقتصادی از دست من نمی تواند فرار كند:

«وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ» «1»

شما كه قدرت عاجز كردن مرا نداريد تا مرا عاجز و درمانده كنيد و از دست من فرار كنيد.

يا از طريق درگيری با سامری كه مرتب آن را تكرار می كند، می خواهد به ما ياد بدهد كه بر شما واجب است با فرهنگ های انحرافی مبارزه كنيد. آنها در روزنامه ها عليه دين، نبوت، شيعه و قرآن می نويسند، يا اين طرف و آن طرف راه می افتند و عليه ارزش ها سخنرانی می كنند، شما نبايد ساكت باشيد، بلكه بايد موسی وار با فرهنگ های سامری ساخته شده مبارزه كنيد. سامری قابل خرد شدن است، ولی قرآن خرد نمی شود.

______________________________
(1)- شوری (42): 31؛ «و شما در زمين عاجزكننده [خدا] نيستيد [تا بتوانيد از دسترس قدرت او بيرون رويد].»