
قرب الهى با توجه به طعام
این سفر سنگینى است، با هر لقمهاى که انسان مىخورد نمىتواند به او برسد. به داوود پیغمبر گفت: اگر لقمهاى که در دهانت مىگذارى، بسیار خوشمزه باشد و به دلیل خوشمزگى آن مرا از یاد ببرى و آن لقمه را فرو دهى، به مقدار همان لقمه لذت مناجات و محبّتم را از تو کم مىکنم. آن جا داستان، داستان دیگرى است. این که مىگویند اگر سر سفره نشستهاى، حتى براى هر لقمهاى بسم اللّه بگو، براى این است که لقمه یک وقت نفس را نقاپد و آن را از حرکت باز ندارد، این که مىگویند در هنگام خواب بسم اللّه بگو، براى اینکه رختخواب انسان را نقاپد، وقتى که مىخواهى از خانه بیرون بروى، بسم اللّه بگو، براى این که شیطان بیرون در داخل اداره و بازار دو طرف تو صف کشیده، اعوذ باللّه بگو، چرا که اگر به بیابان بروى، به گلّهاى برسى، سگ گلّه بخواهد به تو حمله کند، چه کار مىکنى؟ سریع در آغوش چوپان مىپرى، یک نهیب چوپان سگ را رد مىکند و مىگوید: این گلّه عالَم سگش شیطانها هستند، همیشه در آغوش خدا بپر که سگ به تو حمله نکند، یک نهیب به سگ بزند تا آرام شود و تو را رها کند و برود، والاّ بدون او چگونه مىخواهى از حمله سگ در امان بمانى؟ مگر بدون او تاکنون در امان هم ماندهایم؟! بدون او هرگز در امان نمىمانیم.