در ماه ششم ، پلك هاى چشم كه از ماه سوّم به هم متّصل بود ، باز و گشوده مى شود ، تخم چشم در اين موقع تشكيل و از ماه هفتم مى تواند روشنايى را درك كند ، مژه ها و ابروها به طور كلى در ماه هاى ششم و هفتم مى رويند . جوش و دانه هاى ثاليل كه مخصوص درك طعم خوراكى هاست روى زبان و سقف دهان و حلق نمو مى كنند و اين جوش ها به نسبت خيلى بيش تر از مال كودكان و كهن سالان است . عجيب است ، جنينى كه نياز به خوردن و چشيدن طعم خوراكى ندارد تا اين حدّ مجهز و داراى اين همه دانه هاى حسّاس مى باشد . اين جاست كه انسان با دقّت در اين اوضاع عجيب كه گوشه اى بسيار كوچك از اين عالم عظيم است ، غرق در اعجاب شده و بى اختيار با تمام وجود فرياد مى زند : « لا إله إلاّ اللّه » ، « لا حول و لا قوة إلاّ باللّه » . اين جاست كه انسان به طور واقع حس مى كند در تمام هستى جز خدا نمى بيند و جز او نمى خواهد .
و به قول فيض ، آن عاشق شيدا :
*
اين جهان را غير حق پروردگارى هست نيست
عارفان را جز خدا با كس نباشد الفتى
دل به عشق حق ببند از غير حق بيزار شو
مست حق شو تا كه باشى هوشيار وقت خود
اختيار خود به او بگذار و بگذر ز اختيار
گر غمى دارى بيار و عرض كن بر لطف او
عمر آن باشد كه صرف طاعت و تقوا شود
بى غمانى را كه جز تن پرورى كارى نبود
بنگر اندر دستشان از تن غبارى هست نيست
*
هيچ ديارى به جز حق در ديارى هست نيست
عاشقان را غير ذكر دوست كارى هست نيست
غير عشق حق و حق كارى و بارى هست نيست
غير مستش در دو عالم هوشيارى هست نيست
بنده را جز اختيارش اختيارى هست نيست
خستگان را غير لطفش غمگسارى هست نيست
جز زمان بندگى ليل و نهارى هست نيست
بنگر اندر دستشان از تن غبارى هست نيست
منبع : برگرفته از کتاب عرفان اسلامی استاد حسین انصاریان