فارسی
دوشنبه 10 دى 1403 - الاثنين 27 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

عیادت ائمه قدس سرهما از دوستان خود

مرحوم راشد، در کتاب « فضیلت هاى فراموش شده » مى نویسد : روز یک شنبه، ساعت ده صبح در دِه کانیز ـ از روستاهاى شهر تربت ـ بالاى سر پدرم، مرحوم آخوند ملا عباس بودم. پدرم آخرین روزهاى عمرش را مى گذراند. ناگهان بستر پدرم غرق در نور شد و پدرم بلافاصله با کمال ادب گفت : «السلام علیک یا رسول اللّه ! یا امیرالمومنین! یا فاطمه الزهراء! یا حسن بن على! یا حسین بن على!» و تا امام عصر علیه السلام را نام برد. آن گاه گفت : اى زینب کبرى! من در این هفتاد سال عمرم، براى تو بسیار گریه کردم و اشک ریختم. سپس رو به مادرش کرد و گفت : سلام بر تو اى مادر! هر چه دارم، از آن شیرى است که به من دادى.پس از لحظه اى آن نور ناپدید شد. سرم را جلو بردم و گفتم : پدر! چه خبر شده بود؟ ایشان گفت : پسرم! رسول خدا صلی الله علیه و آله و ائمه طاهرین و زینب کبرى قدس سرهما و مادرم به این جا آمده بودند. من گمان کردم آنان آمده اند تا مرا با خود ببرند ؛ ولى رسول خدا صلی الله علیه و آله به من فرمود : ملا عباس! ما به عیادت تو آمده ایم، یک شنبه دیگر، در همین ساعت مى آییم و تو را مى بریم.

 

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

ارائه قرآن کریم به 50 زبان زنده دنیا با 100 نوع ...
برنامه هیئت‏ها و مراسم مذهبی در مشهد، قم و تهران ...
دو بُعد معاشرت
سلامت دين اميرالمؤمنين عليه السلام‏
توحيدات ثلاثه‏
نعمت خواب
ارزشمندترین کیمیا
نفس مرکز خیر و شر
تنظیم ونشر خاطرات جامع استاد انصاریان
روایتى عجیب در مساله ى حجت حق بر بندگان

بیشترین بازدید این مجموعه

احکام حضرت حق
کبر
جهاد اکبر
انتشار مجموعه 200 جلدی سخنرانیهای 40 سال اخیر استاد ...
نعمت خواب
استغفار در سحر
راهيابى به بارگاه ربوبى
نگاهی کوتاه به زندگی و شخصیت علمی استاد حسین ...
انديشه موجب فسحت خلق‏
رابطه دنيايى در نهج البلاغة

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^