قرآن مجید و کتاب هاى اصیل حدیث براى انسان مومن ارزش و عظمتى قائلند که براى چیزى در آفرینش ، پس از خدا و انبیا و ائمه ، به این اندازه ارزش قائل نیستند .مومن ماه آسمان حیات ، خورشید عالم معنى ، و نور زمین و آسمان است .* قالَ النَّبِىُّ (صلى الله علیه وآله وسلم) : مَثَلُ الْمُوْمِنِ عِنْدَ اللّهِ کَمَثَلِ مَلَک مُقَرَّب ، وَ اِنَّ الْمُوْمِنَ اَعْلى عِنْدَاللّهِ مِنْ مَلَک مُقَرَّب(1) . رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود : مومن نزد خداوند همانند ملک مقرّب است ، و به حقیقت که مومن نزد خداى بزرگ از ملک مقرّب بالاتر است .* اِنَّ رَسوُلَ اللّهِ (صلى الله علیه وآله وسلم) نَظَرَ اِلَى الْکَعْبَهِ فَقالَ : مَرْحَباً بِالْبَیْتِ ما اَعْظَمَکَ وَ ما اَعْظَمَ حُرْمَتَکَ عَلَى اللّهِ ! وَ اللّهِ لِلْمُوْمِنُ اَعْظَمُ حُرْمَهً مِنْکَ لاَِنَّ اللّهَ حَرَّمَ مِنْکَ واحِدَهً وَ مِنْ الْمُوْمِنِ ثَلاثَهً : مالَهُ وَ دَمَهُ وَ اِنْ یُظَنَّ بِهِ ظَنَّ السُّوءِ(2) . در روایت آمده که رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) به کعبه نظر فرمود واین چنین به خانه ى حق خطاب کرد : آفرین به بیت الهى ، چه عظیم است قدر و منزلت تو و حرمتى که نزد خداى دارى ! به خدا قسم مومن احترامى عظیم تر از تو دارد ،
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مستدرک سفینه البحار : 1 / 167 .
2 ـ مستدرک سفینه البحار : 1 / 168 .
چرا که خداوند براى تو یک حرمت قرار داده و براى مومن سه حرمت : حرمت در مال و در خون و آبرو که نباید به او گمان بد برد .* قالَ الصّادِقُ (علیه السلام) : اَلْمُوْمِنُ اَعْظَمُ حُرْمَهً مِنَ الْکَعْبَهِ(1) . امام صادق (علیه السلام) فرمود : مومن حرمتى بزرگتر از کعبه دارد .این چنین انسان هاى والا و با عظمتى داراى خصوصیّات و ویژگى هایى هستند که نشان دهنده ى اعتقاد آنان به خدا و روز قیامت و بیان کننده ى طهارت ظاهر و باطن آنهاست .قرآن و روایات به خصوصیات و نشانه هاى مردم مومن اشاره دارند تا از جهتى چهره ى ملکوتى آنان را به جامعه ى انسانى بشناسانند و از جهت دیگر درس و پندى براى مردم باشد تا آن نشانه ها را در وجود خود تحقق بخشند .در میان نشانه ها و خصوصیات مردم مومن نماز جایگاه مخصوصى دارد و شاید بتوان گفت نماز در راس تمام خصوصیات مردم مومن پس از ایمان به خدا و روز قیامت است .این رساله اگر بخواهد از هر آیه و روایتى فقط قسمت مربوط به نمازش را بیاورد ، شاید از چهره ى زیباى آیه و روایت بکاهد . به ناچار آیات و روایاتى که در آنها ذکرى از نماز به عنوان نشانه ى مردم مومن آمده تمامش را نقل مى کند تا علاوه بر توجّه به نماز به سایر خصوصیات مردم مومن نیز توجه شود .در این قسمت ، تذکرّ این نکته ضرورى به نظر مى رسد و آن این است که به خاطر مفصّل نشدن رساله از ذکر اصل آیات و روایات خوددارى مى کنم و تنها برگردان فارسى آیات و روایات را در معرض تماشاى خوانندگان مى گذارم .
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ مستدرک : 1 / 168 .
آیات
* این کتاب بى تردید راهنماى پرهیزکاران است ، آنان که به جهان غیب ایمان آورند و نماز به پاى دارند و از آنچه به ایشان عنایت کرده ایم در راه خدا بپردازند(1) .* نیکوکارى بدان نیست که روى به جانب مشرق و مغرب آورید ، ( زیرا این به تنهایى برنامه اى است براثر ) در حقیقت ، نیکوکارى به این است که به پروردگار عالم و روز قیامت و فرشتگان و قرآن و پیامران ایمان آورید و از مال خود ، در عین دوستى آن ، به خویشان و یتیمان و فقیران و مسافران در راه مانده و گدایان و در راه آزاد کردن بندگان بپردازید . و نماز را به پاى داشته ، زکات مال به در کرده ، و به وقت رنج و تعب راه صبر پیش گیرید . آن مردمى که بدین صفات آراسته اند در ایمان راستگو و در عمل پرهیزکارند(2) .
* آنان که اهل ایمانند و داراى عمل صالح و بپا دارنده ى نماز و پرداخت کننده ى زکات ، نزد حق از اجر نیکو برخوردارند . هرگز ترس از آینده و اندوه از گذشته نخواهند داشت(3) . کسانى از آنها که در علم قدمى ثابت و نظرى عمیق دارند و از ایمان به حق بهرهورند و به آنچه به تو و پیامبران پیشین نازل شده ایمان مى آورند ، و آنان که نماز را به پا داشته و از پرداخت زکات بخل ندارند و به پروردگار و روز جزا ایمان مى آورند ، به زودى آنان را از بهره ى بزرگ حق برخوردار خواهیم
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ بقره ( 2 ) 2 ـ 3 .
2 ـ بقره ( ) 177 .
3 ـ بقره ( 2 ) 277 .
کرد(1) .
* همه کاره و ولىّ شما تنها خدا و رسول و آن مومنانى هستند که نماز را به پا داشته و در حال رکوع به فقیران زکات مى دهند(2) .* آنان که در تمام شوون حیات متمسک به کتاب خدایند و نماز را بپا داشتند ، به حقیقت معلومشان باد که ما اجر مصلحان را ضایع نخواهیم کرد(3) . مردم مومن کسانى هستند که چون یاد خدا شود ، از جلال و بزرگى حق دلشان ترسان و لرزان گردد و چون آیات الهى را بشنوند بر ایمانشان افزوده گشته و در هر کارى بر خداى خویش تکیه کنند . نماز را با حضور قلب به پا دارند و از آنچه روزى آنان شده انفاق نمایند . به راستى چنین مردمى اهل ایمانند و مصداق حقیقى مومن ، و اینان نزد خداوند از مرتبه ى بلند و آمرزش و رحمت و روزى نیکو برخوردارند .(4) .
* منحصراً آباد کردن مساجد خدا به دست کسانى است که به خدا و روز جزا ایمان آورده و نماز بپا دارند و زکات بپردازند و از غیر حق نترسند . اینان امید است که از هدایت یافتگان باشند(5) .خوانندگان عزیز ! این آیات نمونه اى از آیاتى است که حضرت حق نماز را به
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ نساء ( ) 162 .
2 ـ مائده ( 5 ) : 55 . به اتفاق تمام مفسّران با انصاف و اهل حق و حقیقت ، آیه ى بالا در شان والاى حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) که بهترین برپا دارنده ى نماز و ادا کننده ى زکات پس از رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم)بود نازل شده است .
3 ـ اعراف ( ) 170 .
4 ـ انفال ( ) 2 ـ 4 .
5 ـ توبه ( ) 18 .
عنوان علامت ایمان و نشانه ى مومن در آن ذکر فرموده است . اگر متن آیات دیگر را بخواهید ، با ذکر سوره و شماره ى آیه به قرار زیر است :
انعام ( 6 ) : 92 ، توبه ( 9 ) : 71 ، رعد ( 13 ) : 22 ، ابراهیم ( 14 ) : 31 ، حج ( ) : 35 ـ 41 ، نور ( ) : 37 ، مومنون ( ) : 2 ، نمل ( ) : 3 ، لقمان ( ) : 4 ، فاطر ( ) : 18 و 19 ، شورى ( ) : 38 ، بیّنه ( ) : 5 ، معارج ( ) : 23 .
با توجه به اوصافى که در آیات ذکر شده به عنوان نشانه هاى مومن آمده و از جمله ى آن علائم و اوصاف نماز است ، باید گفت : هر مرد و زن مکلّفى که از حوزه ى با عظمت نماز بیرون باشد ، طبق آیات قرآن از مدار ایمان و عرصه گاه دین خارج و در نتیجه از مراتب عالى تربیت و انسانیت و از انوار حقیقت و واقعیت به دور است .
روایات
حضرت باقر (علیه السلام) به جابر جعفى که از بزرگترین راویان حدیث و مورد توجه امامان معصوم بود فرمود :* آیان کسى که خود را به تشیّع ببندد و اظهار دوستى ما کند برایش بس است و این بستگى و اظهار علاقه ، تنها عامل نجات اوست ؟به خدا قسم ! شیعه ى ما کسى است که به خاطر حق ، خود را از گناه حفظ کند و از برنامه هاى الهى پیروى نماید .شیعیان ما به تواضع ، خشوع ، امانتدارى ، بسیار یاد حق کردن ، بپا داشتن نماز ، نیکى به پدر و مادر ، رسیدگى به حال همسایگان ، دستگیرى از فقیر و نیازمند و بدهکار و یتیم ، راستگویى ، خواندن قرآن ، و نگاهدارى زبان از آزار مردم شناخته مى شوند .ــ[5کسى که از این اوصاف بى بهره است شیعه نیست . شیعه کسى امین قبیله ى خویش است(1) .* پیامبر بزرگوار به امیرالمومنین (علیه السلام) فرمود : براى مومن سه خصلت است : روزه ، نماز ، زکات(2) .* رسول باعظمت الهى به ابوذر فرمود : خداوند بزرگ روشنى دیده ام را در نماز قرار داده است . همچنان که محبوب گرسنه طعام و معشوق تشنه آب ، محبوب من نماز است .اى ابوذر ! گرسنه را طعام سیر مى کند و تشنه را آب سیراب مى سازد ، ولى من از نماز سیر نمى شوم(3) .* حضرت باقر (علیه السلام) فرمود : سه برنامه به انسان درجه مى بخشد ، و سه مسئله براى آدمى کفّاره است و سه گناه هلاک کننده و سه خصلت نجات دهنده .آنچه باعث درجه است :1. سلام بر مردم .2. سیر کردن گرسنه .3. نماز شب .آنچه باعث کفاره است :1. وضوى کامل در شدت سرما .2. حاضر شدن در جماعات روز و شب .3. توجه شدید به نمازهاى یومیّه .
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ کافى : 2 / 60 .
2 ـ بحارالانوار : 77 / 64 .
3 ـ بحارالانوار : 77 / 77 .
اما سه عامل هلاکت :1. سوء ظنّ به حق .2. پیروى از هواى نفس .3. خودبینى .اما سه خصلتى که مایه ى نجات است :1. ترس از مقام حق در نهان و آشکار .2. رعایت میانه روى به هنگام غنا و فقر .3. گفتار به عدالت به وقت خشنودى و خشم(1)* حضرت صادق (علیه السلام) مى فرماید : شیعیان ما را دوازده خصلت است :
پاکدامنى ، کوشش در راه حق ، زهد ، اداى امانت ، وفاى بعهد ، بندگى حق ، پنجاه و یک رکعت نماز واجب و نافله ، شب زنده دارى ، روزه ، پرداخت زکات ، حج بیت ، اجتناب از تمام گناهان(2) .* حضرت رضا (علیه السلام) فرمود : خویشتندار باشید و به پاکدامنى روى آورید ، از کوشش در راه حق بازنایستید ، امانت مردم را به مردم بازگردانید ، راستگو باشید ، و با همسایگان خوش رفتارى کنید ، اینها برنامه هایى است که رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) به خاطر آن مبعوث به رسالت شد .در قبیله ى خود نماز بخوانید تا الگوى آنان شوید ، به اقوام رسیدگى کنید ، از مریض عیادت نمایید ، از تشییع جنازه غفلت نورزید ، براى ما در میان مردم آبرو باشید ، از این که با دیدن شما نسبت به ما بدبین شوند بپرهیزید ، ما را در
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ بحارالانوار : 78 / 183 .
2 ـ صفات الشیعه ى صدوق : حدیث 1 .
جامعه یا عمل خود محبوب جلوه دهید و از این که با دیدن شما با ما دشمن شوند دورى کنید ، عشق و علاقه ى جامعه را متوجه ما سازید و نارواییها را از ما دفع کنید . آنچه خوبى درباره ى ما بگویند اهل آنیم و هر چه بدى نقل نمایند از آن مبرّا و پاک هستیم . شکر مخصوص خداى جهانیان است(1) .در هر صورت نماز ، امر و دستور و خواسته ى حضرت حق است و هر آن کس که از این دستور سرپیچى کند سزایش عذاب ابد در روز محشر است .اهمیّت و عظمت امر و خواسته ، بسته به وجود امر کننده است . هر چه آمر با شخصیت تر باشد امرش مهمتر و وجود فرمانبرى از آن امر شدیدتر است .به راستى بزرگتر و عظیم تر از حضرت حق کیست ؟ وجودى که هستى او بى نهایت در بى نهایت ، و ذات مقدسش مستجمع جمیع صفات کمالیّه است .امرى مافوق امر حضرت او کدام است ؟ کارفرماى هستى به هر چه امر کند امرش مافوق امرهاست و اطاعت از دستورش در شدّت وجوب .او در امر و خواسته اش مصالح همه جانبه ى مکلف را لحاظ مى کند ، پس سود پیروى از امرش بازگشت به خود انسان دارد ، و در صورت سرپیچى ، زیانش براى خود آدمى است .نماز امر خداست ، نگویید او احتیاج به نماز ما ندارد ، از سخن حق اراده ى باطل نکنید ، بلکه بگویید این ما هستیم که سراپا نیازمند به عبادت حقیم .نماز خواسته ى حضرت مولاست ، مولاى حکیم ، عادل ، مصلحت خواه ، رحیم ، رحمان ، ربّ ، ودود ، کریم ، غفور و ... .پیروى از امر او بر همه کس واجب است و نتیجه اش خشنودى حق و بهشت عنبرسرشت ، و سرپیچى از خواسته اش باعث خشم و سخط است و مورث
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ بحارالانوار : 87 / 348 .
عذاب ابدى در عالم آخرت .
نماز برنامه اى است که در قرآن مجید به طور مکرّر به آن امر شده و در سایه ى اجراى این امر است که سود همه جانبه نصیب انسان مى شود .برپاداشتن نماز ، حیات آدمى را از تمام آلودگى ها پاک و دست شیاطین را از عرصه گاه زندگى کوتاه مى سازد .به همین منظور همه ى ما از جانب حضرت محبوب مکلف به نماز هستیم و مامور اجراى این عبادت عظیمه و این حقیقت ملکوتیّهو .در هر صورت خداوند متعال و تمام انبیا و همه ى امامان (علیهم السلام) و کل عارفان و عاشقان و صاحبدلان و ناصحان و دلسوزان ، ما را به نماز امر کرده و از همه ى ما اجراى این وظیفه را خواسته اند .در قرآن مجید است :* نماز را به پاى دارید ، زکات مال بپردازید و در عبادت حضرت دوست با خداپرستان حقیقى دمساز شوید(1) . به یاد آرید آن هنگام را که از شما بنى اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خدا را ستایش و بندگى نکنید و در حق پدر و مادر و خویشان و یتیمان و فقیران نیکى نمایید و با زبان خوش با مردم سخن گویید و نماز را به پاى دارید و زکات مال بپردازید . ولى شما گروه یهود ، جز عده اى معدود پیمان شکستید و از عنایت حق روى گرداندید(2) .عجب ندارى از حال مردمى که گفتند : به ما اجازه ى جنگ بده . بدانها گفته شد : اکنون از جنگ خوددارى کرده به وظیفه ى نماز و زکات قیام کنید ( چون
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ بقره ( 2 ) : 43 .
2 ـ بقره ( 2 ) : 83 .
هنوز مردم مسلمان آمادگى براى جنگ ندارد ) ولى وقتى حکم به جهاد براى جنگ بدر آمد گروهى بیش از آنچه باید از خدا بترسند از دشمن ترسیدند و گفتند : الهى ! چرا حکم جنگ را بر ما واجب کردى تا از عمر خویش بى بهره شویم ؟ به اینان بگو : زندگى دنیا متاع اندکى است و جهان آخرت براى هر کس که خدا ترس باشد بهتر است . در جهان محشر زندگى کامل و ابدى است و به هیچ کسى از شما ستم نخواهد شد(1) . آن گاه که از نماز فارغ یافتید ، باز در همه حال ـ چه ایستاده ، چه نشسته ، چه به پهلو ، ـ خدا را یاد کنید و برنامه هاى حق را در زندگى حاکم سازید ، و چون از آسیب دشمن به هنگام نبرد ایمن گشتید نماز را به پاى دارید که نماز براى اهل ایمان حکمى قاطع و برنامه اى واجب است(2) . بگو ما پیامبران ماموریم که به جامعه بگوییم نماز را بپا دارید و خویشتندار باشید ، زیرا به سوى خدا حرکت مى کنید و نزد او محشور خواهید شد(3) .نماز را در دو طرف روز به پاى دارید و در تاریکى شب بجاى آورید که حسنات سیّئات را از بین مى برد . این حقیقت را براى متذکران متذکّریم(4) .نماز را به هنگام زوال خورشید تا نیمه شب به پا دار و نیز نماز صبح را بجاى آر که مشهود فرشتگان شب و روز است(5) .در دو آیه اخیر ( هود : 114 و اسراء : 78 ) بر خلاف آنچه بین قشرى از
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ نساء ( ) : 77 .
2 ـ نساء ( ) : 103 .
3 ـ انعام ( ) : 72 .
4 ـ هود ( ) : 114 .
5 ـ اسراء ( ) : 78 .
مسلمانان مشهور است که نماز را حتماً باید در پنج وقت بجاى آورد ، سه وقت تعیین شده است که در این سه وقت باید پنج نماز بجاى آورد :1. زوال آفتاب یعنى ظهر تا ابتداى غروب ، یک وقت براى دو نماز ظهر و عصر که فقه از این دو نماز تعبیر به « ظهرین » مى کند(1) .2. غروب آفتاب تا چهار رکعت مانده به طلوع فجر صادق ، زمان و وقت دوم براى دو نماز مغرب و عشاست که باز فقه اسلام از هر دو نماز تعبیر به « عشائین » مى کند .3. طلوع فجر تا دو رکعت مانده به طلوع آفتاب ، وقت سوم است براى نماز صبح .
بنابراین ، از قرآن مجید براى نمازهاى واجب پنج گانه سه وقت استفاده مى شود که با هفده رکعت نمازهاى واجب را که در پنج قسمت اعظم تنظیم شده در امتداد سه وقت بجاى آورد . البته مقدارى فاصله بین ظهر و عصر و مغرب و عشا از فضیلت بیشترى برخوردار است .در سوره هاى نور : 65 ، عنکبوت : 45 ، روم : 31 . احزاب :33 و جمعه : 9 نیز اوامر موکد و قاطعى براى برپا داشتن نماز صادر شده که هر یک از این آیات نشانه عظمت و موقعیّت و موقف نماز در پیشگاه حق و در میدان حیات انسان است .
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ شرح لمعه چاپ جدید : 1 / 179 .