وى از دوستان خاندان رسالت و از شجاعان قبيله مَذْحِجْ بود. از جزئيات زندگى وى اطلاعى در دست نيست و به احتمال زياد ساكن كوفه بوده است زيرا قبيله مذحج در كوفه مى زيسته اند.
خوارزمى مى نويسد كه او در روز عاشورا به ميدان شتافت و اين رجز را خواند:
قَدْ عَلِمَتْ سَعْدٌ وحَىُّ مَذْحِج انّى لَيْثُ الْغابِ لَمْ اهَجْهِجِ
اعْلُو بِسَيْفى هامَةَ الْمُدَجج وَاتْرُكُ القَرْنَ لَدَى التَعرج فَريسَةُ الضَبُعِ الازل الاعرجِ فَمْنَ تَراهُ واقِفاً بِمَنْهج
به تحقيق قبيله سعد و مذحج باور دارند كه من شير بيشه هستم كه هرگز طرد نشده ام؛
شمشير خود را بر كاسه سرِ پوشيده از سلاح، فرود مى آورم و حريف را طُعمه كفتار لاغر لنگ مى نمايم؛
چه كسى را مى بينى كه از راه و روش من آگاه است؟
عمير بن عبداللَّه در مقابله با دشمن، نبردى سخت كرد و پيوسته جنگيد تا سرانجام توسط مسلم ضبابى و عبداللَّه بجلى، به شهادت رسيد.
منبع : منبع: پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، پژوهشکده تحقیقات اسلامی.