فارسی
جمعه 14 دى 1403 - الجمعة 2 رجب 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

حیرت ستان

رفته ام من پا به پای آب ها     رانده ام بر جاده مرداب ها
دیده ام طومار گنگ خارها     خوانده ام منظومه گلزارها
هر کجا حرفی ز بوی یار بود     کربلا در نشئه تکرار بود
هر کجا تا خواست نازد سرنوشت     کربلا این خوش ترین خط را نوشت
هر کجا حق در تجلی زد قدم     صورت از ذات حسینی زد قدم
گرچه رنگ کاستی خلقت نداشت     بی حدوث کربلا «حیرت» نداشت
آه بنگر حیرتستان است این     کربلا، یا اوج انسانست این
هان همین جا گشت حرّ از قدسیان     لعنت تاریخ سهم کوفیان...


منبع : عبدالعظیم صاعدی
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

اولین حبه را که می‌خوردی کفر می‌رفت تا اذان بدهد ...
خواهر حلالم کن از سید حبیب حبیب پور
عاشق راستین‏ از سید جلال الدین میر آفتابی ...
مسافر غریب از فاطمه سالاروند
مفهوم آب‏ از محمد رضا مهدی زاده‏
شمع شهدا از قاسم رسا
در شگفتم که ناگهان چون شد از اسماعیل علیان(چاوش)
از علي اصغر خجالت مي کشم... از مصطفي رحمان دوست
از کاروان خسته به گوشم صدا رسید ازامیر عاملی
سجّاده ازمنیره هاشمی

بیشترین بازدید این مجموعه

تشنگی در کربلا سید رضا موید خراسانی
شمع شهدا از قاسم رسا
مفهوم آب‏ از محمد رضا مهدی زاده‏
از کاروان خسته به گوشم صدا رسید ازامیر عاملی
مادر بیا و دل بکن از من که چــاره نیست ازفاطمه ...
از علي اصغر خجالت مي کشم... از مصطفي رحمان دوست
مسافر غریب از فاطمه سالاروند
جز تو ای داغ غم‌ات بر دل زهرا مانده از فاطمه ...
اولین حبه را که می‌خوردی کفر می‌رفت تا اذان بدهد ...
داغ از سیدعباس سجادی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^