در آيه بعد خدا مى گويد: اين افراد در وسط جهنم از خدا درخواست دارند: «وَ هُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَآ أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صلِحًا غَيْرَ الَّذِى كُنَّا نَعْمَلُ»
«اصطراخ» يعنى ناله بلند، همراه با غصّه و درد و رنج. پروردگار ما! ما را از جهنم بيرون بياور! كه چه كار كنيم؟ به دنيا برگرديم. بار ديگر نعمت عمر را به ما بده. تا ما خود را هزينه كار مثبت كنيم، نه آن گونه كه عمر خود را هزينه كارهاى منفى كرديم. خدا نيز جواب مى دهد: «أَوَ لَمْ نُعَمّرْكُم» آيا نعمت عمر را به شما ندادم. چقدر عمر به شما دادم؟ «مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ وَ جَآءَكُمُ النَّذِيرُ» به قدرى به شما عمر دادم كه اگر بنا بود هوشيار و بيدار شويد، مى شديد. آخر يك سال خواب، ده سال، بيست سال، چهل سال، همه را كه تو حرام كردى. يعنى يك نفر در اين كره زمين نيامد كه به شما هشدار بدهد كه چه كار كنيد؟ «فَذُوقُواْ فَمَا لِلظلِمِينَ مِن نَّصِيرٍ»
بچشيد! آن كسانى كه از حدود من تجاوز كردند، هيچ مددكارى را در اينجا نمى يابند. كسى نيست كه دلش براى شما بسوزد و شما را از عذاب در بياورد. اين آيه براى آن كسانى است كه اين نعمت عمر را كفران كردند.
منبع : پایگاه عرفان