لطفا منتظر باشید

غارتگران سرمايه عمر


اما اگر عمر در معرض غارت شيطان، شهوت، هواى نفس و مخصوصاً رفيق بد و دوست ناباب برود، البته دوست كه نه، از تنگى قافيه مى‏گويند دوست، دشمن ناباب است و الا اگر دوست باشد، اين همه به آدم ضربه نمى‏زند كه دنيا و آخرت آدم را به باد دهد. اگر عمر در تصرف اين چهار عنصر (شيطان، شهوت، هواى نفس، همنشين ناباب) قرار بگيرد، انسان دچار خسارت‏هايى مى‏شود كه الى الابد قابل جبران‏ نخواهد بود.
اگر صد و بيست چهار هزار پيامبر عليهم السلام نيز در كنار اين خسارت ديده، جمع شوند، خدا در قرآن مى‏فرمايد: «فَمَا تَنفَعُهُمْ شَفعَةُ الشفِعِينَ»  براى آنان سود و فايده‏اى ندارد. و باز خدا در قرآن مى‏فرمايد:  «وَمَا لَهُم مّن نصِرِينَ»  در اولين و آخرين و در قيامت، حتى يك نفر نيز پيدا نمى‏شود كه اين‏ها را يارى كند. داد مى‏زنند، ناله مى‏كنند، دست دراز مى‏كنند و كمك مى‏خواهند، ولى خدا به آنان مى‏فرمايد:
 «وَمَا لَهُم مّن نصِرِينَ» چون همه ارتباط خود را با او قطع كرده است؛ با خدا، انبيا، اوليا و ائمه عليهم السلام.
اين‏ها تنها با يك منبع گره خوردند كه جهنم است. آن كسانى كه به طرف خدا و پيغمبر صلى الله عليه و آله جهت‏گيرى مى‏كنند، از همه اين چهار منبع خطر؛ شيطان، شهوت، هوى و دوست بد، دست مى‏كشند. چون اين‏ها بعد از اين جهت‏گيرى و لذت بردن، به طرف آنها كشيده نمى‏شوند و جواب‏هاى خوبى در برابر آنها دارند. يكى از جواب‏هاى آنان اين است كه سعدى به صورت شعر درآورده است:
آب حيات منست، خاك سر كوى دوست             گر دو جهان خرّميست، ما و غم روى دوست‏
 دوست به هندوى خود گر بپذيرد مرا             گوش من و تا به حشر، حلقه هندوى دوست‏
 گر متفرق شود، خاك من اندر جهان             باد نيارد ربود، گرد من از كوى دوست‏
 گر شب هجران مرا، تاختن آرد اجل             روز قيامت زنم، خيمه به پهلوى دوست
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته‏

منبع :
نظرات کاربران (0)
ارسال دیدگاه