فارسی
جمعه 02 آذر 1403 - الجمعة 19 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

تكبر حزب شيطان در مقابل دعوت حق‏

اين كه قرآن مجيد مى فرمايد: اينان حزب شيطان هستند، حقيقت دارد، چون درباره ابليس در قرآن مى بينيم كه در مقابل دعوت خدا: «أَبَى وَ اسْتَكْبَرَ وَ كَانَ مِنَ الْكفِرِينَ»
از قبول دعوت خدا امتناع و تكبر كرد و در اجراى دعوت او از كافرين گرديد. اگر «كان» به معنى خودش باشد- و به معنى «صار» نباشد- پروردگار مى خواهد بفرمايد: اين امتناع از سجده بر حضرت آدم عليه السلام به خاطر بيمارى پنهانى او بوده كه در وجودش بوده و در عرصه امتحان سجده به حضرت آدم عليه السلام آن بيمارى ظهور كرد. بسيارى از محققان مى گويند: «كان» به معنى خودش است، چون بعضى ها مى گويند: اين آيه به معنى اين است كه بعد از اين كه سجده نكرد، از كافرين شد، اما خدا مى گويد: از كافرين بود، ولى اين كفر و بيمارى پنهان، در اين امتحان آشكار شد و ظهور كرد. خيلى ها آب نمى بينند و الا در معصيت، جنايت، ظلم و آلودگى، شناگر بسيار قابلى هستند. گاهى سگ هاى بيابان چند شبانه روز دور هم آرام هستند، سر و صدايى نمى كنند، اما به محض اين كه لاشه خر مرده اى را مى آورند، آن وقت ببينيد چه هياهو و عربده هايى مى كشند و آماده حمله به يكديگر مى شوند.
ادامه شرح آيه شريفه
چرا خدا نفرمود: اى انسان ها؟ براى اين كه خيلى از انسان ها جوابش را نمى دادند. خدا دعوت خويش را حرام و بى ارزش نكرده است، بلكه دعوت را متوجه اهل ايمان؛ يعنى مردم با وقار، بردبار، با حوصله، صابر، با انصاف، با وجدان، نرم و در نهايت- به قول قرآن- «اولى الالباب» يعنى صاحبان مغز، خرد، انديشه و تفكر كرده است. در وجود اينان به هيچ عنوان مانعى از اجابت دعوت نيست. «يأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ هَلْ أَدُلُّكُمْ»
مى توانست بفرمايد: «نحن ادُلُّكُمْ»، اما چرا مى پرسد «هَلْ ادُلُّكُمْ»؟ از چه كسى دارد مى پرسد؟ از عقل فعال مردم مؤمن، چون مى داند كه اينان جواب اين پرسش را به نحو مثبت مى دهند. مى داند كه طبيعت عقل و انديشه اينان در برابر حق تسليم است و اسير زندان هواى نفس، شهوات و ابزار نيست، بلكه عقل اين ها مانند نورافكنِ پيشانى وجود اين هاست. پس جواب مثبت مى دهند. «هَلْ أَدُلُّكُمْ»  يعنى منِ «ارحم الراحمين»، منِ كريم، من كه خزاينم بى نهايت است، صاحب اسماء حسنى و صفات عليا هستم و پاداشى مانند بهشت را- كه پهناى آن، به پهناى همه آسمان ها و زمين است- مزد زحمات بدن شما قرار دادم و مسلم مزد روح و قلب شما يقيناً فوق بهشت است، من، به شما مى گويم، شما را به تجارت راهنمايى، دلالت و هدايت مى كنم. پس اول بايد در آيه شريفه دقت كرد كه دعوت كننده كيست؟ و چه چيزى دارد؟ چون گاهى كسى مى آيد ما را دعوت مى كند و ما خيلى مؤدبانه جوابش را نمى دهيم، مى گويند: چرا جوابش را نمى دهى؟ مى گوييم: چون جيب او خالى است، چيزى ندارد، براى چه دعوت او را قبول كنيم؟ چه كارى مى تواند بكند؟ اينجا بايد كنار آيه ايستاد و دعوت كننده را ديد، يافت و احساس كرد كه به اندازه يك ميلياردم ارزن، فكر ردّ دعوتش در ذهن نيايد، كه اگر همان مقدار نيز ردّ شود، مصيبتى براى زندگى خواهد بود.


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

تجلی نور اولیای الهی در حضرت معصومه(س)
مرگ و عالم آخرت - جلسه بيست و هفتم – (متن کامل + ...
شيعه واقعى، اهل تقوی و ورع‏
عالم تكوين و عالم تشريع
تجلی فیوضات الهی، منوط به رفع موانع
تهران مسجد المجتبی دهه دوم صفر 95 سخنرانی ...
تهران حسینیه اهل بیت- فاطمیه 94 سخنرانی چهارم
دورنمائى از حقوق خانواده‏
موضوعات اخلاقی - جلسه شانزدهم - قيمت عمر
فضل و رحمت الهی - جلسه چهاردهم (1) - (متن کامل + ...

بیشترین بازدید این مجموعه

موضوعات اخلاقی - جلسه چهارم - چهارنعمت:قرآن، ...
ديوث و معناى آن
نگاهى به مقام امام زين العابدين علیه السلام - (متن ...
هدف خلقت از زبان امام على عليه السلام‏
شيعه واقعى، اهل تقوی و ورع‏
مرگ و عالم آخرت - جلسه بيست و هفتم – (متن کامل + ...
توحید (1) - جلسه بیستم – (متن کامل + عناوین)
قول احسن
گناهان مربوط به زبان
تجلی نور اولیای الهی در حضرت معصومه(س)

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^