اما با اين همه مهر، عشق، دوستى و محبت تو نسبت به اميد خود، هنوز مانند من «أرحم الراحمين» نيستى. اگر من ورقى از پرونده بعضى از اين امت را جلوى تو باز كنم و تو قسمتى از گناهان آنها را ببينى، از آنها بيزار مى شوى.
حبيب من! اين درخواست را نكن، بگذار فقط من بدانم كه آنها چه كار كرده اند، بگذار آبروى آنان نزد كسى غير از من نرود. اين درخواست تو را ردّ مى كنم و در قيامت حساب اين امت را خودم رسيدگى مى كنم. چنان پنهان كه تو نيز به يكى از آنها آگاه نشوى.
اما رسيدگى پنهان خدا در روايات. گفته اند: در گوش بنده ام مى گويم: آيا به ياد دارى كه در فلان وقت، فلان جا، در آن خلوت، چه كردى؟ عبد سر خود را پايين مى اندازد. خطاب مى رسد: براى چه سر خود را پايين انداختى؟ آن وقت كه گناه مى كردى، من تو را عذاب نكردم، آن وقت در قيامت تو را عذاب كنم؟ من مى بخشم كه بدانى كه با تو چه معامله اى مى كنم.
حبيب من! اگر تو به اين ها مهر و رحمت رسالتى دارى، من مهر و رحمت خدايى دارم. اگر تو پيغمبر آنها هستى، من خداى آنها هستم.
منبع : پایگاه عرفان