فارسی
دوشنبه 31 ارديبهشت 1403 - الاثنين 11 ذي القعدة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

نعمت های الهی - جلسه نوزدهم - (متن کامل + عناوین)

پیامدهای کفران نعمت

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین والصلاة و السلام علی سید الانبیاء والمرسلین ابی القاسم محمد وعلی اهل بیته الطیبین الطاهرین

 

معرفی کاسبان گناه

خداوند متعال در کتاب شریفش می‌فرماید:

)بَلى مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطيئَتُهُ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُون  * وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجـَنَّةِ هُمْ فيها خالِدُون ([1]

 این دو آیه شریفه در سوره مبارکه بقره قرار دارد. وجود مقدس حضرت حق در آیه اول گروهی از مردان و زنان را کاسب گناه و تاجر معصیت معرفی کرده است. این کاسبان گناه از ابتدا که وارد صحنه زندگی‌ می‌شوند به غیر از معصیت، تجارتی برای خودشان قرار‌ نمی‌دهند. آنان در امر اقتصاد، در امر اخلاق و در امر عقیده و فکر، کاسب گناه هستند. قرآن کریم می‌فرماید که اگر کسی به این شکل به زندگی‌اش ادامه دهد و کار او به اینجا‌ برسد که گناه او را احاطه کند و مثل ماهی که در آب دریا غرق است در گناهان غرق شود، در حقیقت تمام درهای آشتی را بر خود بسته است و وقتی تمام درهای آشتی بسته شد، این‌ها رفیق جهنم می‌شوند و رفاقت آنها تا ابد ادامه دارد:

)فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُون(

 

سخت شدن توبه برای گناهکاران حرفه‌ای

کثرت گناه، رابطۀ انسان با پروردگار عالم را قطع‌ و توبه را بسیار سخت‌ می‌کند؛ درحدی که وجود مقدس امیرمؤمنان  (ع) می‌فرماید: یکی از مشکل‌ترین کارها در این عالم توبه کردن است.[2] وقتی در روایات و آیات هم دقت‌ می‌کنیم به همین نتیجه‌ می‌رسیم که کثرت گناه، نهال گناه را در سرزمین وجود انسان ریشه‌دار‌ می‌کند و وقتی گناه ریشه دواند، کندن ریشه این درخت کار سختی می‌شود. کندن یک نهال ده روزه از زمین آسان است، اما اگر یک سال بگذرد سخت‌ می‌شود و اگر چهل سال بگذرد خیلی سخت‌تر می‌شود و حتی گاهی اگر آن را اره هم کنند و ریشه‌های آن را دربیاورند باز ممکن است در فصل بهار از همانجایی که ریشه‌اش را قطع کرده‌اند دوباره جوانه‌ بزند و رشد کند. پس ریشه‌دوانی گناه مسأله بسیار خطرناکی است و توبۀ سریع، بهترین راه نجات است. امیرمؤمنان  (ع)می‌فرماید:

«لا شفیعَ اَنجحُ من التَّوبه»؛[3] در میان شفاعت‌کنندگان عالم، شفیعی مانند توبه نیست.

توبه یعنی این که بنده خدا از همۀ گذشتۀ بد خود پشیمان است و تا هنگام مرگ مواظبت کند که به آن گذشته برنگردد. این معنای توبه است و کسی هم که واقعا از گذشته خود پشیمان است، درصدد جبران گذشته‌اش برمی‌آید. توبة نماز‌های نخوانده، خواندن آنها و توبة روزه‌های نگرفته، گرفتن آنها و توبۀ حرامخواری، بازگرداندن اموال به صاحبان آنهاست. توبه بعضی از گناهان هم مثل قمار و شراب و شهوات غلط، اراده قوی بر ترک آنهاست.

 

گناه، نابود کننده درخت ایمان

مرحوم فیض کاشانی روایتی را در مورد تکرار گناه از وجود مقدس امام حسن عسکری  (ع) نقل می‌کند که چه بلایی را بر سر انسان‌ می‌آورد. حضرت عسکری‌  (ع) می‌فرماید: وقتی گناه انسان را احاطه کرد و مهار اعضا و جوارح و حالات درون انسان را به دست خودش گرفت، شروع به نابود کردن ریشه‌های ایمان‌ می‌کند، چون ایمان در مقابل گناه طاقت‌ نمی‌آورد.[4] ایمان شجرۀ طیبه است، ولی گناه مانند اسیدی است که پای درخت ایمان بریزند که ریشه آن درخت را می‌سوزاند. شما ده روز گناه‌ نمی‌کنید و چه عبادات خوبی نصیب شما می‌شود، اما یک بار که گناه‌ می‌کنید تا یک ماه‌ نمی‌توانید آن حالات و آن عبادات را داشته باشید، پس معلوم‌ می‌شود که آن یک گناه با ریشه ایمان درگیر می‌شود و حال انسان را عوض‌ می‌کند.

من یک مقدار صریح‌تر برای شما بگویم که اگر گناه ادامه پیدا کند، انسان را از وجود مقدس حضرت حق متنفّر‌ می‌کند![5]

 

تخلیه، تحلیه و تجلیه

اولیای خدا همیشه مشغول سه کار بوده‌اند. کار اولشان عبارت بوده از تخلیه، و آنان دایم در این تلاش بوده‌اند که هر چیزی را که محبوبشان‌ نمی‌پسندیده از خودشان دور می‌کرده‌اند. این تخلیه، انسان‌ها را نورباران و به وجود مقدس حق نزدیک‌ می‌نماید. بنابراین، وقتی که عبد در حال تخلیه کردنِ وجود خود از آلودگی‌هاست، در حقیقت در حال زمینه‌سازی برای رساندن خود به مقام قرب است. 

کار دوم آن اولیا هم تحلیه است. اولیای حق مرتب در حال آراستن روح، باطن خود به فضیلت‌ها هستند تا به رنگ و صبغه الهی درآیند. کار سوم آنها هم تجلیه است که با انجام خالص‌ترین اعمال شایسته، روان خود را تبدیل به یک آیینه‌ می‌کنند تا ملکوت در آن انعکاس و تجلّی یابد و غیبی را که از همه چشم‌ها مستور است در درونشان آشکار‌ ‌شود و ظاهر و باطن عالم پیش آنها یکی‌ گردد.

 

انعکاس ملکوت در نفس اولیاء الله

مرحوم شیخ عبدالنبی نوری در تهران مدرس، مجتهد، عابد و زاهد بود. یکی از شاگردانش که حدود هشتاد سالش بود و الان از دنیا رفته است برای خود من نقل کرد که یک روز شیخ سر درس فرمود: من در شانزده سالگی در این مدرسه مروی طلبه بودم و وضع اقتصادیم هم خیلی بد بود. از محل نور مازندران یک قافله به تهران آمد که به مشهد برود. من به آنها گفتم تا به حال مشهد نرفته‌ام مرا هم با خودتان ببرید. نزدیکی‌های سبزوار من حساب کردم که پنج ریال در این سفر کم دارم. آن وقت‌ها با یک تومان به مشهد‌ می‌رفتند و‌ برمی‌گشتند. وارد شهر سبزوار که شدیم فهمیده‌های قافله گفتند که خوب است به دیدن حاج ملا‌هادی سبزواری برویم. من هم دو تا درد داشتم؛ یکی پنج ریال کم داشتم و دیگر این که دنبال علم جفر و کیمیا[6] بودم و آن را پیدا‌ نمی‌کردم. به دیدن حاجی رفتیم و همه که خداحافظی کردند و از اتاق بیرون رفتند، حاجی مرا نگه داشت. پنج ریال به من داد و گفت این کمبود خرجی سفرت، و بعد نیز به من گفت: دنبال علم جفر و کیمیا نباش، علم نزد امام صادق  (ع) است و وقت خودت را برای این کارها تلف نکن!

پس کار سوم اولیا این بوده که با انجام عالی‌ترین اعمال، خود را تصفیه‌ می‌کرده‌اند و ملکوت در نفس آنها منعکس‌ می‌شده و ظاهر و باطن برای آنها یکی‌ می‌شده است.

 

پیامدهای گناه

خلاصه این که کثرت گناه درخت ایمان را‌ می‌سوزاند و انسان را از ارتباط با ولایت حق، قطع‌، و به ولایت شیطان وصل‌ می‌کند. قرآن مجید می‌فرماید:

)وَ الَّذينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ([7]

پس عاقبت ادامه گناه، شرک و کفر و انکار نبوت پیامبر و امامت امیرمؤمنان  (ع) و یازده فرزند اوست. شما از این گونه آدم‌ها خیلی دیده‌اید که وقتی به آنها می‌گویید بیایید به یک جلسه مذهبی برویم، می‌گویند که ما این حرف‌ها را کهنه کرده‌ایم و این‌ها فایده‌ای برای ما ندارد. راست هم‌ می‌گویند برای آنان فایده‌ای ندارد، چراکه قرآن می‌فرماید:

)بَلى مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطيئَتُهُ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُون ([8]

آری، برخی گناهان به گونه‌ای سنگین است که همه راه‌ها را می‌بندد و دیگر شخص نمی‌تواند برگردد. پیامبر‌ اکرم (ص)  می‌فرماید:

«مَا مِنْ ذَنْبٍ أَعْظَمَ عِنْدَ اللهِ مِنْ نُطْفَةٍ يَضَعُهَا الرَّجُلُ فِي رَحِمٍ لَا تَحِلُّ لَه»؛[9]

گناهی در میان گناهان مردم سنگین‌تر و بزرگ‌تر از ریختن نطفه حرام در رحم حرام نیست؛

یعنی گناهی سنگین‌تر از تماس مرد نامحرم با زن نامحرم نیست. این مطلب را کسی‌ می‌گوید که ملکوت عالم در جان او منعکس شده است.‌ 

و نیز می‌فرماید:

«مَا عَجَّتِ الْأَرْض  إِلَى رَبِّهَا عَزَّ وَ جَل [من عمل یعمل علی ظهرها] كَعَجِيجِهَا مِنْ ثَلَاثٍ مِنْ دَمٍ حَرَام  يُسْفَكُ عَلَيْهَا أَوِ اغْتِسَالٍ مِنْ زِنًا أَوْ النَّومِ عَلیهٰا قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ»[10]

پیامبر خدا می‌فرماید: زمین در پیشگاه خدا سه ناله زده که نمونه این سه ناله را هیچ موقع نزده است: یکی آن وقت که خون پاکی بر روی آن ریخته شود و دیگری آن هنگام که آب غسل جنابت از حرام روی آن ریخته شود و خواب قبل از طلوع آفتاب بر آن.

پیامبر‌ اکرم (ص)  می‌فرماید: خائن‌ترین زن در این عالم زنی است که به رختخواب شوهرش خیانت کند و کثیف‌ترین مرد مردی است که زن دارد و از زنا خجالت‌ نمی‌کشد. آن حضرت همچنین می‌فرماید: خداوند با اینان سخن نمی‌گوید و اصلاً آنها را نگاه‌ نمی‌کند و آنان را پاک نمی‌گرداند و عذاب الیم برای آنان است،[11] مگر این که توبه کنند.

خدایا این درِ توبه چه درِ با عظمتی است! الهی امشب که ما را اینجا جمع کرده‌ای معلوم است هر دوی ما با هم کار داریم؛ ما با تو کار داریم‌ و می‌خواهیم بگوییم گذشته ما خیلی بد است و آنها را بپوشان، و تو هم با ما کار داری‌ و می‌خواهی بگویی حالا که آمده‌اید گذشته شما را می‌بخشم و گناهانتان را می‌پوشانم!

 

توﺑﮥ قوم یونس  (ع)

یونس  (ع) وقتی از میان مردم رفت و مردم دیدند که حرف او درست بوده و ابر سیاهی که حامل عذاب است آسمان شهرشان را پر کرده، دنبال او دویدند ولی او را نیافتند، چون جگر او را سوزانده بودند. هرچه می‌گفت گناه نکنید به او می‌خندیدند و او هم از شهر دور شده بود. مردم سپس به در خانۀ یک عالم مؤمن رفتند و گفتند بمانیم و نابود شویم یا راه دیگری هست؟ آن عالم گفت: توبه کنید و بمانید. گفتند: ابر بالای سر ماست. گفت: پایین‌تر هم که بیاید، با توبه آن را رد‌ می‌کنیم. سپس به آنان گفت: اکنون كه یونس نیست به خدا پناه ببرید و زارى و تضرع كنید، شاید بر شما‌ ترحّمى فرماید.

پرسیدند: چگونه به خدا پناه ببریم ؟ آن عالم فكرى كرد و گفت: فرزندان شیرخواره را از مادرانشان جدا كنید و حتى بین شتران و بچه‌هایشان و گوسفندان و بره‌ها و گوساله‌ها و ماده‌گاوها تفرقه بیندازید و در میان بیابان جمع شوید و اشك‌ریزان از خداى آسمان‌ها و زمین و دریاهاى پهناور طلب عفو و بخشش كنید. مردم به دستور آن عالم عمل كردند و منظره‌اى بسیار تاثرانگیز ایجاد شد. اطفال شیرخوار گریه می‌کردند و پیران كهنسال هم صورت بر خاك گذاشته بودند و اشك می‌ریختند. صدای حیوانات و اشك و آه قوم یونس به هم آمیخته شد و رحمت بى انتهاى پروردگار جهان بر سر آنها سایه افكند و در پی این صحنه، عذاب نازل شده برطرف گردید و به جانب كوه‌ها روانه شد.[12]

خدایا ما هم امشب مانند گداها به در خانه‌ات آمده‌ایم و خودت فرموده‌ای که گدا را رد نکنید، پس ما را بپذیر و از گناهانمان نجاتمان بده!

 

پی نوشت ها:



[1]. بقره (2): 81 ـ 82؛ نه چنین است که می‌گویید، بلکه آنان که مرتکب گناه شدند و گناه سراسر وجودشان را فرا گرفت اهل آتشند، و در آن جاودانه‌اند‌.  و آنان که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند اهل بهشتند، و در آن همیشگی‌اند.

[2]. نهج البلاغه: حکمت 417.

[3]. همان: حکمت 371.

[4]. الکافی: 8 / 19.

[5]. بقره (2): 257؛ و طاغیان‌ یعنی سران شرک و کفر و مکتب‌سازانِ ضد حق‌ سرپرستانِ کافرانند که آنان را از نور به سوی تاریکی‌ها بیرون می‌برند، آنان اهل آتشند و یقیناً در آن‌جا جاودانه‌اند.

[6]. جَفر: دانش پیش‌بینی حوادث آینده؛ کیمیا: دانش تبدیل فلزات (و اشیاء) کم قیمت به فلزات (و اشیاء) گران قیمت، مانند تبدیل مس به طلا یا جیوه به نقره. فرهنگ سخن

[7]. بقره (2): 257.

[8]. بقره (2): 81.

[9]. جعفریات: 99؛ دعائم الاسلام: 2/448.

[10]. من لايحضره الفقيه : 4 /13، باب 3، ح 3.

[11]. عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ  (ع) قَالَ: قَالَ أَمِيـرُ الْمُؤْمِنِينَ  (ع) أَ لَا أُخْبِـرُكُمْ بكبـر [بِأَكْبَـرِ] الزِّنَاءِ قَالَ هِيَ امْرَأَةٌ تُوطِئُ فِي فِرَاشِ زَوْجِهَا.... (ثواب الأعمال و عقاب الأعمال: 263.

[12]. تفسیر قمی: 1/317؛ البرهان فی تفسیر القرآن: 4/628. 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

توحید (1) - جلسه اول – (متن کامل + عناوین)
2ـ عمل صالح
حج و اهميت ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام‏
نقطه شقاوت در انسان‏
ساختمان تشريعى انسان در برابر گناه
فاصله گرفتن انسان از اولياى الهى‏
عذاب، نتيجه گناهان
علاج بيمارى عجله و شتابزدگى‏
چگونه محبوب خدا شویم- جلسۀ پنجم
اندیشه در اسلام - جلسه شانزدهم (3)- (متن کامل + ...

بیشترین بازدید این مجموعه

حساب خمس مال‏
صبر از ديدگاه اسلام - جلسه یازدهم (متن کامل ...
هدايت الهى در شب قدر
نگاه متفكرانه به خلقت انسان‏
سِرِّ نديدن مرده خود در خواب‏
يارى ذوات مقدسه
خوبيها و بديها
قلب اميرالمؤمنين (علیه السلام)
ادامه ماجرای مرحوم کرمانشاهی
تهران/ حسینیهٔ بنی‌الزهرا/ دههٔ سوم صفر/ پاییز ...

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^