فارسی
يكشنبه 09 ارديبهشت 1403 - الاحد 18 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

آمادگى براى عبور از حجاب‏ها


استعدادتان را بسنجيد، واقعاً اگر استعداد عبور از حجاب هاى ظلمانى و نورانى را داريد و عبور نكنيد، كمال جنايت را به خود كرديد، اما اگر استعداد نداريد ميزان استعدادتان را با قرآن بسنجيد ميزان تكليفتان را با قرآن بسنجيد، ببينيد چه مقدار مى توانيد عمل بكنيد، به همان مقدار عمل بكنيد كه پروردگار به همان مقدار قانع مى باشد.

اميرالمونين مى فرمايد:

«أَلَا وَ إِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِكَ وَ لَكِنْ أَعِينُونِى بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّهٍ وَ سَدَادٍ»

خدا قدرت حركت دادن به شما را مثل على بن ابى طالب عليه السلام نداده است كه بتوانيد مانند او پرواز بكنيد و منزل ها را به سرعت پشت سر بگذاريد و حجابهاى ظلمانى و نورانى را بدريد و برويد ولكن بياييد ما را با ورعتان، با اجتهاد و كوششتان، با عفت و صداقت خود كمك بكنيد، اما شما بياييد شكم و شهوتتان را با حصار عفت ببنديد كه شيطان به شكم و شهوت شما راه پيدا نكند، به همين مقدار خدا به شما قانع است.

حالا اين تجلى بر كوه كه يك تجلى جزئى بوده و اين تجلى چقدر كنترل شده كه مقدار اين تجلى را هيچ كس نمى داند فقط در قرآن مى فرمايد: بعد از اين تجلى كوه از بيخ و بن كنده شد و گرد و غبارش در وادى سينا به فضا رفت. موسى افتاد و غش كرد و مثل آدم مرده بى جان افتاد، نه مى شنيد، نه مى ديد، نه حركت مى كرد، كه اگر كسى مى آمد و رد مى شد قيافه موسى را مى ديد خيال مى كرد مرده است، بعد موسى بلند شد آن وقت به او گفت:

آيا مى توان مرا ديد، اين تجلى جزئى من به كوه بود آن وقت به ديده چشم تو كه دو تا پى مختصر است، آخر با چه قدرتى مى خواهد تجلى مطلقه را ببيند؟ آن وقت اميرالمونين درباره قرآن همين حرف را مى زند و مى فرمايد:

خدا ديده نمى شود و نمى شود او را ديد، چرا كه در سوره اعراف مى گويد:

تجلى جزئى من كوه را به صورت گرد و غبار نرم به باد داد، آن هم چقدر كنترل شده است.

ولى از باب عشقى كه به بشر داشته قرآن مجيد، را نازل كرد و قرآن مجيد تجلى حق است، اما تجلى در لباس الفاظ و معانى، اصل تجلى قرآن در ام الكتاب است كه آن را هيچكس نمى داند. يعنى تجلى نورانى قرآن را كسى نمى داند اگر هم كسى در عالم تجلى نورى، قرآن را ديده باشد پيغمبر اسلام است، آن هم خداوند قدرت تجلى نورى اوليه قرآن مجيد را به او داد كه حالت نورى بود نه لفظى، از اراده حضرت او تجلى مى كند بعد آن تجلى در قلم كنترل مى شود، از قلم در ام الكتاب تجلى مى كند و آنجا كنترل مى شود، از ام الكتاب تحقق ظهورى و شهودى پيدا مى كند، آنجا كنترل مى شود از آنجا به امين وحى تجلى مى كند، آنجا كنترل مى شود از آنجا در لباس الفاظ به پيغمبر تجلى مى كند و به ما مى رسد و ما قرآن را راحت مى بينيم و مى نويسيم و بر سر مزار گذشتگان خود مى خوانيم، ولى در مقام عمل به آيات كوتاهى مى كنيم و يا در معاملات خود براى كلاهبردارى به قرآن متوسل مى شويم.


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

رمز موفقيت ابن ‏سينا
روايتى در ديدار بزنطى با امام رضا عليه السلام
تجارت مادی و معنوی - جلسه ششم
خشم پروردگار بر حرام خواران‏
طهارت جوارح
حكايت ابوسعيد ابوالخير
حکایت بی برکتی خانه بی بلا
ادامۀ حكايت واعظ معروف
مرگ و عالم آخرت
ملعون بودن ويران كننده بنيان خدا

بیشترین بازدید این مجموعه

صدق صادقین - جلسه دهم
تجارت مادی و معنوی - جلسه ششم
حقيقت چهارم: روزه، اعلان محبت واقعى به خداوند
تعليم خودشناسى از طريق انبيا و ائمه عليهم ...
ويژگى دوم مومن: صبر
زيان پرخورى‏
ديدن باطن افراد با نور الهى
انسان دور از حق، هيزم نسوز جهنم
طهارت جوارح
اشتیاق خدا نسبت به بندگانش

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^