هر انسانى تحت هر شرايطى از نظر ساختمان ذات و شئون باطن، پاك و سالم به دنيا مى آيد.
حرص، حسد، بخل، ريا، فسق، فجور و ديگر گناهان ذاتى انسان نيست بلكه عوارضى است كه بر اثر يك سلسله عوامل خانوادگى يا اجتماعى يا معاشرتى گريبانگير انسان مى شود.
از رسول حق صلى الله عليه و آله و سلم روايت شده:
كُلُّ مَولودٍ يولد عَلَى الْفِطْرَةِ حَتّى يَكُونَ ابواه يهودانه وينصِّرانه .
هر طفلى بر اساس بافت توحيد و اسلام و نبوت و ولايت به دنيا مى آيد. اين پدر و مادر او هستند كه او را در مدار يهوديت و نصرانيت قرار مى دهند.
معلم يا معاشر يا جامعه ى منحرف هم در ايجاد انحراف در انسان بسيار مؤثرند.
انسان بر اثر اين عوامل دچار خطاى فكرى، انحراف قلبى، رذايل اخلاقى و سيئات عملى مى شود، و اين مجموعه جز يك سلسله بيمارى قابل علاج چيز ديگرى نيست. از نظر قرآن مجيد از اين بيمارى راه نجات هست و براى اين مرض شفا مقرر است، و اين درد را داروى درمان وجود دارد.
«يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ».
اى مردم! از جانب پروردگارتان موعظه اى به سوى شما آمد، در اين موعظه شفاى بيمارى درون شماست و هدايت و رحمت براى اهل ايمان.
اين بيمارى از نظر قرآن مى تواند مورد مغفرت و رحمت خداوند قرار بگيرد:
«إِلَّا الَّذِينَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِكَ وَ أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ».
مگر آنان كه پس از ارتكاب معاصى توبه كردند و ظاهر و باطن خود را اصلاح نمودند و تبديل به انسانى قابل قبول حق شدند، همانا خداوند آمرزنده و رحيم است.
منبع : پایگاه عرفان