دینِ واقعی یکی از آثار آن حیا است. از وجود مبارک رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم روايتي نقل شده و چه روایت پر قیمتی است: «أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ وَ كَانَ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ ذُنُوباً، بَدَّلَهَا اللَّهُ حَسَنَاتٍ: الصِّدْقُ، وَ الْحَيَاءُ، وَ حُسْنُ الْخُلُقِ، وَ الشُّكْر.»[15]: کسی كه به غفلت و به اشتباه خودش را غرق گناه کرد، گناه مالی، گناه بدنی و گناه حقوقی، و این قدر گناه کرد که از سر تا قدم او به طور كامل در پوشش گناه قرار گرفت؛ دست گناه کرد؛ چشم گناه کرد؛ شکم گناه کرد؛ شهوت گناه کرد، اما او میآید با درایت پروردگار و با هدایت قرآن آراسته به چهار صفت میشود؛ زیبای به چهار صفت میگردد؛ خوشقيافه با چهار زینت میشود.
اولین آن صفات، «الصِّدْقُ» است؛ او ظاهر و باطن خود را یکی میکند، و چه دوست داشتني است، آن که دلش با زبانش یکی است. صدق مقام خیلی برجستهاي است. اگر صدق در من نباشد، من متقلبانه خودم را به مردم مينمایانم؛ یعنی آن کسی را به مردم نشان میدهم كه من آن طور نيستم؛ امّا اهل صدق همانی که هستند، خود را به مردم نشان میدهند و به تقلّب، نه به عمل خود، و نه به ارزشهایشان، چيزي را اضافه نمیکنند؛ سخن اضافهاي نسبت به خود نمیگویند و همانی که هستند، خود را نشان میدهند، و همانی را میگویند كه دلشان هم همان را میگوید، و اين گونه آنان اهل صدق میشوند.
«وَ الْحَيَاءُ»: و همینهایی که غرق در گناهند، میآیند ویژگی دیگری، چون: حیاء را پیدا میکنند و سر به زیر میشوند و نسبت به پروردگار، نسبت به خانواده و نسبت به مردم با ادب میشوند و دیگر، مغرورانه با كسي برخورد نميكنند؛ دیگر نسبت به کسی ظلم نمیکنند؛ علیۀ کسی یاوه نمیگویند و نسبت به پروردگار هم سر به زیر میشوند و از خدا حیا میکنند.
«وَ حُسْنُ الْخُلُقِ»: و آنها به يك ویژگی دیگر دست مييابند و آراسته به حُسن خلق ميشوند؛ آنها میآیند آلودگی طمع را از نفس خود پاک میکنند و به جای آن، قناعت را میگذارند؛ آلودگی بخل را پاک میکنند و به جای آن، جُود و کرم میگذارند؛ آلودگی غرور را پاک میکنند و به جای کبر، فروتنی و تواضع را میگذارند. در زبان پیغمبر، مجموع این ارزشها، به عنوان حسن خلق شمرده شده است؛ یعنی تمام حالات آدمي، حالات مثبت میشود. اين طور هم نبايد فکر كنيم، كه اگر آدم بخواهد این گونه بشود، صد سال طول میکشد. نه چنين نيست و اين طور شدن، زمان زیادی را نمیخواهد.
«وَ الشُّكْر.»: و چهارمین حقیقتی که آنها به آن آراسته میشوند، شکر است. قرآن مجید شکر را این گونه معنا کرده: مصرف کردن نعمت در کار مثبت، هر نعمتی كه باشد.
پیغمبرصلّي الله عليه و آله و سلّم میگوید، با این چهار حقیقت، «بَدَّلَهَا اللَّهُ حَسَنَاتٍ»: تمام آن گناهان گذشتهاي را که اين فرد در آن غرق بوده و از فرق تا قدم او را فراگرفته بودند، خداوند با همین چهار پاککن آنها را پاک میکند؛ میآمرزد؛ مورد عفو قرار میدهد؛ مورد بخشش قرار میدهد و در وجودِ او، جایگاۀ بدیها را به خوبیها واگذار میکند. به عبارت دیگر، با این چهار حقیقت، شیطان که نقاش زشتیهاست، دیگر از نقاشی کردن زشتیها در تابلوی وجودِ آدم کنار میرود و نقاشی پروردگار شروع میشود. آن وقت، انسان انساني پاک و آمرزیده میشود كه مورد مغفرت پروردگار عالم قرار گرفته است.
منبع : پایگاه عرفان