مسكين يعنى انسانى كه زمين گير شده، و به ضرر و تهيدستى گرفتار گشته، و راه درآمدى براى او نيست.
بر مؤمن، وظيفه ى الهى و مسئوليت و تكليف است كه از مال خود به او كمك كند، و با حفظ آبروى او در رفع مشكلاتش بكوشد و به نيازهاى او رسيدگى نمايد.
قرآن مجيد رعايت حال مساكين را واجب مى داند، و رسيدگى به امور آنان را جزيى از عبادت حق به حساب مى آورد، چرا كه خداوند علاقه دارد مردم به مساكين توجه ويژه داشته باشند، و زمينه ى رفاه حال و راحتى معيشت را براى آنان فراهم نمايند.
بى توجهى به مساكين امرى فوق العاده ناپسند، و بدون ترديد بر اساس آيات قرآن مجيد موجب عذاب سخت در روز قيامت است.
«وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ وَ الْمِسْكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذِيراً» .
اى رسول من! حقوق مالى خويشاوندان و از كار افتاده و در راه مانده را ادا كن، و از اسراف بپرهيز.
«... وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ وَ السَّائِلِينَ وَ فِي الرِّقابِ...» .
مردم نيكوكار مال خود را در عين علاقه به آن به خويشاوندان، و ايتام و از كار افتادگان، و در راه مانده، و به درخواست كنندگان مستحق و در طريق آزاد شدن بردگان مى پردازند.
«إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساكِينِ وَ الْعامِلِينَ عَلَيْها وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِي الرِّقابِ وَ الْغارِمِينَ وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ» .
همانا صدقات مخصوص به هشت طايفه است: فقرا، مساكين، متصديان امور صدقات، متمايل كردن غير مسلمانان به اسلام، آزادى بردگان، ورشكستگان، راه خدا، در راه مانده. مصرف صدقات در اين هشت مورد فريضه اى است از جانب خدا، و خداوند آگاه و حكيم است.
منع مسكين از مال، و عدم توجه به وضع او نه تنها عامل عذاب در آخرت است بلكه آثار سويى در زندگى دنيايى انسان هم خواهد گذاشت.
خداوند در سوره ى «ن والقلم» از آيه ى 17 تا 33 داستان برادرانى را نقل مى كند كه باغ آبادى را از پدر خود به ارث بردند ولى بر خلاف روش پدر كه مردى سخى و دلسوز به حال بيچارگان بود، همان موقعى كه باغ را به ارث بردند در جلسه اى بنا گذاشتند كه از فرداى آن شب به احدى از مساكين كمك نكنند، و درب باغ را ببندند و مستحقى را راه ندهند، ولى همان شب به خاطر اين نيت شيطانى و فكر ابليسى و نقشه ى شوم، صاعقه اى به دستور خداوند آن باغ را با تمام درختان پرثمرش از ريشه و بن سوزاند، و جز مشتى خاكستر سياه از آن منطقه ى آباد و سرسبز چيزى باقى نگذاشت.
آنان وقتى صبح زود در باغ را گشودند و آن وضع ناهنجار را ديدند، يكديگر را سرزنش كردند و فرياد برآوردند: واى بر ما كه ما اهل طغيان و تجاوز از حدود الهى و مقررات پروردگاريم!
قرآن مجيد بروز مشكلات، و ظهور فقر و تنگدستى را محصول عواملى از جمله كمك نكردن به مسكين مى داند:
«وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَنِ* كَلَّا بَلْ لا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ* وَ لا تَحَاضُّونَ عَلى طَعامِ الْمِسْكِينِ* وَ تَأْكُلُونَ التُّراثَ أَكْلًا لَمًّا* وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا» «1».
و اما وقتى كه انسان را به عرصه ى آزمايش دچار كند، و روزى او را تنگ نمايد و وى را به فقر و تهيدستى مبتلا كند، مى گويد: پروردگارم مرا خوار و زبون ساخت. نه چنين نيست، شما يتيم را اكرام نمى كنيد، و طعام دادن به مسكين را تشويق نمى نماييد، و ارث را به تمامى مى خوريد، و به شدت مال را دوست داريد! (به طورى كه در قلب شما جز محبت مال وجود ندارد، اين امور است كه به صورت فقر و تنگدستى، و ندارى و خوارى در زندگى شما ظهور و بروز كرده است!)
قرآن مجيد در سوره ى مباركه ى الحاقه عذابهاى بسيار سختى را براى گروهى از مردم مطرح مى كند، و دو عامل را باعث آن عذابها مى داند:
1- عدم ايمان به خداوند 2- رغبت نداشتن به اطعام مسكين.
ترجمه ى آن آيات چنين است:
و اما كسى كه پرونده ى عملش را به دست چپش دهند، فرياد برمى دارد: اى كاش نامه ى مرا به من نمى دادند، و از حسابم باخبر نمى شدم، اى كاش مرگ حيات مرا قطع مى كرد، و من وارد محشر نمى شدم، ثروت من امروز مرا بى نياز از عذاب و خشم خدا نمى كند، تمام قدرت و سلطنتم نابود شد، آنگاه از خداوند خطاب مى رسد: او را بگيريد و در غل و زنجير ببنديد، سپس به جهنم دراندازيد، آنگاه او را به زنجيرى كه طولش هفتاد ذراع است دركشيد، او به خداوند بزرگ ايمان نياورد، و رغبت به اطعام مسكين نشان نداد! براى او در امروز هيچ دوستى كه به فريادش برسد وجود ندارد، و غذايى جز چرك و خون دوزخيان بهره ى او نيست، و كسى جز خطاكاران از آن طعام نمى خورد !
راستى توجه به وضع مساكين چه اندازه مهم است كه غافل از آن منفور حق، و مستوجب سخت ترين عذاب در روز قيامت است.
از امين وحى جبرييل نقل شده كه فرمود:
انا مِنَ الدُّنْيا احِبُّ ثَلاثَةَ اشْياءَ: ارْشادَ الضّالِّ وَاعانَةَ الْمَظْلومِ وَمَحَبَّةَ الْمَساكِينِ .
من از دنيا عاشق سه برنامه ام: راهنمايى گمراه، و كمك و يارى دادن به ستمديده و عشق ورزى به مساكين.
امام صادق عليه السلام فرمودند:
فَمَنْ واساهُمْ بِحَواشِى مالِهِ وَسَّعَ اللَّهُ عَلَيْهِ جِنانَهُ وَانالَهُ غُفْرانَهُ وَرِضْوانَهُ... .
كسى كه با ثروت جمع شده اش به مساكين كمك كند، و آنان را براى رفع نيازمنديهايشان يارى دهد، خداوند بهشت او را وسيع نمايد، و او را به غفران و رضوانش برساند.
امام ششم عليه السلام فرمودند:
هركس مؤمنى را غذا دهد تا سيرش كند، احدى اندازه ى مزدش را در آخرت نداند، نه فرشته ى مقرب و نه پيامبر مرسل، جز خداى جهان كه فقط او به اجر چنين انسانى آگاه است.
از موجبات مغفرت و آمرزش، غذا دادن به مسلمان گرسنه است، سپس حضرت صادق عليه السلام قول خداى عز و جل را خواندند .
«أَوْ إِطْعامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ* يَتِيماً ذا مَقْرَبَةٍ* أَوْ مِسْكِيناً ذا مَتْرَبَةٍ» .
يا غذا دادن در روز قحطى و گرسنگى به يتيم خويشاوند، يا به از كار افتاده ى خاك نشين.
منبع : پایگاه عرفان