اميرالمؤمنين عليه السلام در آن نامه الهى و ملكوتى خودشان به وجود مبارك حضرت مجتبى عليه السلام نوشتند:
« و عمارة قلبك بذكره »
حسن جان! بايد يك سفر حتمى، قطعى، جدى و حقيقى را به سوى باطن خودت شروع كنى، و قصدت هم در اين سفر باطنى اين باشد كه دل را با ياد خدا، از خرابى نجات دهى، و آن طورى كه صاحب اين خانه از تو خواسته است، اين خانه را آباد كنى. پسرم،
« و عمارة قلبك بذكره »
من عقيده دانشمندان جهان را نسبت به فرماندهى بدن نمى دانم، و اين كه آيا دانشمندان، از قديم تا به امروز در رأيشان متحد هستند، در اين كه چه چيزى فرمانده بدن است؛ مغز، روح يا نفس؟ من آنچه را كه از طريق آيات قرآن و روايات قطعى مى دانم، آثار الهى فرمانده تمام وجود انسان را «باذن الله» قلب مى دانند.
همين قلبى كه در سينه ما و به قول دانشمندان يك ظاهر صنوبرى شكل دارد، و به اندازه مشت بسته انسان است و دو نوع هم فرماندهى دارد؛ يكى نسبت به ظاهر بدن و يكى هم نسبت به باطن انسان.
خود شما هم اگر اين آثار را بشنويد، به اين نتيجه مى رسيد كه در اين كشور هستى وجود انسان، كل كارها در اختيار قلب است. تمام خطرها را قلب براى انسان آسان مى كند. خداوند متعال امور اصليه را هم در قرآن مجيد به قلب نسبت داده است. ايمان، كارى به مغز و اعصاب و بدن ندارد.
منبع : پایگاه عرفان