فارسی
جمعه 14 ارديبهشت 1403 - الجمعة 23 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

داود نبى عليه‏السلام و كسب روزى

 

به داود عليه السلام خطاب رسيد: خيلى دوستت دارم، ولى در زندگى تو يك نقطه هست كه آن را دوست ندارم. عرض كرد: مولاى من! آن نقطه چيست؟

خطاب رسيد: زندگى ات از پول بيت المال اداره مى شود، بر تو كه پيغمبرم هستى نمى پسندم. دولت و حكومت و ارتش بايد باشد، اما تو يك كلاس ديگرى دارى. گريه كرد، گفت: محبوب من! من از فردا ديگر از بيت المال مصرف نمى كنم، اما به اين مردم خدمت مى كنم.

قرآن مجيد مى گويد: از همان وقت به آهن گفتم: وقتى در دست داود مى روى، نرم شو.

آهن در دست او عين خمير نرم بود، هر شكلى كه مى خواست به آن مى داد.


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

روایت پیامبر درباره خیر
مردگان در لباس زندگان
ساختن براى خراب شدن
هدف خلقت از زبان امام على عليه السلام‏
توبه واقعى از ديدگاه رسول گرامى اسلام‏
جمع تمام شريعت در روايتى از امام سجاد عليه ...
ديگردوستى در سايرمكاتب‏
معنا و ارکان تقوا
اظهار فقر در برابر خدا
شرابخوارى تا لحظه مرگ‏

بیشترین بازدید این مجموعه

معرفت در اسلام - جلسه چهارم
بازگشت اهل بیت(ع) به حرم رسول الله، مدینة ...
نظريه دانشمندان كمونيست درباره وجود خدا
هدف خلقت از زبان امام على عليه السلام‏
دورنمائى از حقوق خانواده‏
رحمت آوردن به كوچكتر و احترام به بزرگتر
شخص جسور و اهانت به پيامبر اكرم
نفع و ضرر در امور دنيايى
بار سنگین ظلمت در جدایی از نور حق
اثر عبادت خالص و بامعرفت در زندگی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^