در سوره مباركه دو نشانه اهل انديشه بيان شده است: «فَبَشّرْ عِبَادِ* الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ»
نشانه نخست؛ اينان سرمايه گوش را كه يكى از ابزار عقل است، براى شنيدن سخن هزينه مى كنند، اما كدام سخن؟ در جمله بعد نشانه دوم را پروردگار مى فرمايد: سخن و كلام احسن. كلام احسن در اين عالم از كيست؟ كيست كه سخن او در ظاهر و باطن، زيباترين، بهترين و نيكوترين سخن است. كدام متكلم داراى چنين كلامى است؟ متكلمى كه خودش زيبا، عليم و حكيم مطلق است. كلام احسن او چيست؟ قرآن كريم: «انَّ أحسَنَ الحَديثِ وَ أبلَغَ المَوعِظَهِ كِتابُ اللّهِ عز و جل» اين كلام وجود مقدسى است كه با همه واقعياتى كه دارد، بر قلب مبارك پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده است و قرآن نيز براى اهل انديشه خود را نشان مى دهد كه احسن و نيكوترين كلام است: در «نهج البلاغه» آمده است: «تَعَلَّمُوا القُرآنَ فَانَّهُ أحسَنُ الحَديثِ» قرآن را بياموزيد؛ زيرا نيكوترين سخن است. اگر اين قرآن سخن خدا نباشد، از كيست؟ كدام كلام، مافوق «كلام الله» است؟ كدام كلام نيكوتر از كلام خداست؟ كلامى كه «لَارَيْبَ فِيهِ» است، هيچ شكى در حق بودن آن نيست. اگر در آن ناحقى بود، دشمنان قرآن اين ناحق را عَلم كرده بودند و اعتبار قرآن را لطمه زده بودند، به خصوص در زمان ما كه قرآن كريم از تمام زمان ها بيشتر دشمن دارد. به خاطر موجى كه انقلاب در جهان انداخت. با اين وسايل و ابزار الكترونيكى و به خاطر اين كه درياوار دارد در جهان مشترى جذب مى كند، از سياه پوست، سفيد، سرخ، شرقى و غربى، با اندك بيدارى و هوشيارى نسبت به اسلام، فرهنگ ها را رها مى كنند و به فرهنگ الهى كه تجلى آن در قرآن كريم است، اتصال پيدا مى كنند.
منبع : پایگاه عرفان