فارسی
يكشنبه 16 ارديبهشت 1403 - الاحد 25 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 1
100% این مطلب را پسندیده اند

حكايت ميرزا تقى‌‏خان اميركبير

خود من سندى را از بايگانى وزارت انگليس ديدم كه در آن، به سفير خود نوشته بود: اگر ميرزا تقى خان اميركبير، اين عقل پخته را از ايران نمىگرفتيم، ايران اكنون از ژاپن صد سال جلوتر بود.
حكايت ميرزا تقى‌‏خان اميركبير

قائم مقام فراهانى كه روس و انگليس نگذاشتند بيش از هشت ماه نخست وزير باشد، يك استاد دانا گرفته است تا به دو فرزند قائم مقام درس بدهد. يك روز قائم مقام فراهانى كنار معلم مى نشيند و از بچه هاى خود سؤال درسى مى پرسد. وقتى بچه ها نمى توانند جواب پدر را بدهند، سرآشپز قائم مقام مى گويد: اگر اجازه مى دهيد، من جواب مى دهم و همه سؤال ها را پاسخ داد. قائم مقام به او گفت: آيا كلاس مى روى؟ گفت: نه. من زودتر مى آيم و پشت در مى ايستم و گوش مى كنم.

 

وقتى معلم درس مى دهد، من ياد مى گيرم. گفت: از فردا او نيز به كلاس درس بيايد.

بعد دستش را روى سر بچه هايش گذاشت و گفت:

«يَكادُ زَيْتُها يُضِي ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ»

 

اين كودك، آينده بسيار روشنى دارد و با عنوان ميرزا تقى خان اميركبير، مملكت را از دست بيگانه درمى آورد. آن گاه شروع به فرهنگ سازى مى كند. دار الفنون، كارخانه هاى اسلحه سازى، قند و شكر، مس و آهن و پارچه بافى درست مى كند. در سه سال و هفت ماه، كشور را تا نزديك روس و آلمان و انگليس بالا مى آورد؛ اما يك شب ناصرالدين شاه را مست مى كنند و او حكم قتل او را مى دهد. او را در حمام مى كشند و در حرم ابى عبداللَّه عليه السلام به خاك مى سپارند. خود من سندى را از بايگانى وزارت انگليس ديدم كه در آن، به سفير خود نوشته بود: اگر ميرزا تقى خان اميركبير، اين عقل پخته را از ايران نمى گرفتيم، ايران اكنون از ژاپن صد سال جلوتر بود.

 

نگذاريد عقل شما ضايع شود. بگذاريد بيست سال ديگر، عالمان اين كشور، شما باشيد:

«كُلُّكُم راعٌ و كُلُّكُم مَسئولٌ عَن رَعيَّتِهِ»  همه مراعات كننده و پاسخگو بايد باشيد.

اگر همه كليدهاى اين كشور، در دست انسان هاى متدين و پخته بود، هيچ مشكلى نداشتيم و فقيرى هم وجود نداشت.

 

 


منبع : پايگاه عرفان
0
100% (نفر 1)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

حکایت خدمت به پدر و مادر
داستان شگفت انگيز سعد بن معاذ
در و دیوار هم با نماز شبش هم‌صدا می‌شدند
حكايت زنبور و آتش نمرود
با حسودان چگونه باید رفتار کنیم؟
مشاهدات ملکوتی سيّدالشهدا(ع) در عصر تاسوعا
ما دزد پول مردم هستیم نه دزد اعتقادات آنها!
حکایتی از ضايع كردن نماز
خوشى مؤمن در فقر و غنا
عبادت مادر از زبان پسر

بیشترین بازدید این مجموعه

تواضع محمد بن مسلم
خوشى مؤمن در فقر و غنا
حکایتی از ضايع كردن نماز
حکایت خدا و گنه‏ كاران پشيمان‏
حکایت خدمت به پدر و مادر
با حسودان چگونه باید رفتار کنیم؟
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد!
ما دزد پول مردم هستیم نه دزد اعتقادات آنها!
توبه جوانی که خیاط زنانه بود
مشاهدات ملکوتی سيّدالشهدا(ع) در عصر تاسوعا

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^