لطفا منتظر باشید

حكايت ميرزا تقى‌‏خان اميركبير

  • تاریخ انتشار:   21 آذر 1390
  • تعداد بازدید:   2709
خود من سندى را از بايگانى وزارت انگليس ديدم كه در آن، به سفير خود نوشته بود: اگر ميرزا تقى خان اميركبير، اين عقل پخته را از ايران نمىگرفتيم، ايران اكنون از ژاپن صد سال جلوتر بود.

قائم مقام فراهانى كه روس و انگليس نگذاشتند بيش از هشت ماه نخست وزير باشد، يك استاد دانا گرفته است تا به دو فرزند قائم مقام درس بدهد. يك روز قائم مقام فراهانى كنار معلم مى‏نشيند و از بچه‏هاى خود سؤال درسى مى‏پرسد. وقتى بچه‏ها نمى‏توانند جواب پدر را بدهند، سرآشپز قائم‏مقام مى‏گويد: اگر اجازه مى‏دهيد، من جواب مى‏دهم و همه سؤال‏ها را پاسخ داد. قائم مقام به او گفت: آيا كلاس مى‏روى؟ گفت: نه. من زودتر مى‏آيم و پشت در مى‏ايستم و گوش مى‏كنم.

 

وقتى معلم درس مى‏دهد، من ياد مى‏گيرم. گفت: از فردا او نيز به كلاس درس بيايد.

بعد دستش را روى سر بچه‏هايش گذاشت و گفت:

«يَكادُ زَيْتُها يُضِي‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ»

 

اين كودك، آينده بسيار روشنى دارد و با عنوان ميرزا تقى خان اميركبير، مملكت را از دست بيگانه درمى‏آورد. آن گاه شروع به فرهنگ‏سازى مى‏كند. دار الفنون، كارخانه‏هاى اسلحه‏سازى، قند و شكر، مس و آهن و پارچه بافى درست مى‏كند. در سه سال و هفت ماه، كشور را تا نزديك روس و آلمان و انگليس بالا مى‏آورد؛ اما يك شب ناصرالدين شاه را مست مى‏كنند و او حكم قتل او را مى‏دهد. او را در حمام‏ مى‏كشند و در حرم ابى عبداللَّه عليه السلام به خاك مى‏سپارند. خود من سندى را از بايگانى وزارت انگليس ديدم كه در آن، به سفير خود نوشته بود: اگر ميرزا تقى خان اميركبير، اين عقل پخته را از ايران نمى‏گرفتيم، ايران اكنون از ژاپن صد سال جلوتر بود.

 

نگذاريد عقل شما ضايع شود. بگذاريد بيست سال ديگر، عالمان اين كشور، شما باشيد:

«كُلُّكُم راعٌ و كُلُّكُم مَسئولٌ عَن رَعيَّتِهِ»  همه مراعات كننده و پاسخگو بايد باشيد.

اگر همه كليدهاى اين كشور، در دست انسان‏هاى متدين و پخته بود، هيچ مشكلى نداشتيم و فقيرى هم وجود نداشت.

 

 

منبع :
نظرات کاربران (0)
ارسال دیدگاه