وسائل هدايت - جلسه بیستم (1) - (متن کامل + عناوین)
هدايت در صله رحم
تهران، حسينيه هدايت رمضان 1383
الحمدلله رب العالمين و صلّى الله على جميع الانبياء والمرسلين و صلّ على محمد و آله الطاهرين.
قسمتى از آيه چهاردهم سوره مباركه آل عمران در رابطه با مال است. آيات و رواياتى را در رابطه با مال، در چند بخش مهم شنيديد.
عقيده قرآن مجيد و روايات اين است كه:
به دست آوردن مال براى همه لازم است، و انسانى كه به دنبال مال دنيا مىرود، قدمش قدم عبادت و جهاد است.
حتى رسول خدا صلىاللهعليهوآله مىفرمايد: كسى كه در راه به دست آوردن مال عرق مىريزد، ثواب قطرات عرق او همانند قطرات خون شهيد است.
اين چنين مالى سكوى پرواز به طرف اجر عظيم الهى، لقا و وصال حضرت حق است.
البته همه اينها مربوط به انسانى است كه ايمان به خدا و روز قيامت دارد و از مال حرام به هر شكلى كه هست متنفر است. گرسنه است، ولى حاضر نيست لقمه حرامى را استفاده كند.
يك دست لباس بيشتر ندارد، اما حاضر نيست يك پيراهن از مال حرام بپوشد.
عزت نفس مؤمن در فقر
قرآن مجيد اين گونه مردم را به عنوان انسانهايى كه عفت نفس بالايى دارند معرفى مىكند به طورى كه ثروتمندانى كه اينها را مىشناسند، خيال مىكنند اينها اصلاً دچار مشكل اقتصادى و درد مالى نيستند.
روح و حال آنها يك روحيه و حالتى الهى است. دنبال كار مىرود، درآمد كه به دستش آمد، مىگويد: خدا را شكر، اين عنايت خداى من است.(1)
و اگر درآمدى به دستش نيامد، قناعت پيشه مىكند و مىگويد: « الحمد لله على كل حال » و اين حال همه انبياى الهى بود.
چنين انسانى هر مقدار پول كه در اختيارش قرار بگيرد، با اين پول قدمى به رحمت، لطف، اجر، رضوان، مرحمت و رأفت خدا نزديك مىشود.
اين پول وقتى كه در اختيار چنين انسانى قرار مىگيرد، فقط دنبال اين است كه پروردگار عزيز من كه به من اين عنايت را فرموده، حالا كنار اين عنايتش، چه طرحى براى من دارد؟
طرح خدا براى خرج مال
براى شناختن طرح پروردگار به قرآن مجيد مراجعه مىكند، مىبيند خداوند
1 ـ إرشاد القلوب: 1/184، الباب الحادي و الخمسون؛ «وَ قَالَ عليهالسلام إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ عَبْدَهُ الْفَقِيرَ الْمُتَعَفِّفَ أَبَا الْعِيَال.»
إرشاد القلوب: 1/159، الباب الثامن و الأربعون؛ «وَ رُوِيَ عَنِ الصَّادِقِ عليهالسلام أَنَّ رَجُلاً فَقِيراً أَتَى رَسُولَ اللَّهِ صلىاللهعليهوآله وَ عِنْدَهُ رَجُلٌ غَنِيٌّ فَكَفَّ ثِيَابَهُ وَ تَبَاعَدَ عَنْهُ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلىاللهعليهوآله مَا حَمَلَكَ عَلَى مَا صَنَعْتَ أَ خَشِيتَ أَنْ يَلْصَقَ فَقْرُهُ بِكَ أَوْ يَلْصَقَ غِنَاكَ بِهِ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَمَا إِنَّكَ إِذَا قُلْتَ هَذَا فَلَهُ نِصْفُ مَالِي قَالَ النَّبِيُّ صلىاللهعليهوآله لِلْفَقِيرِ أَ تَقْبَلُ مِنْهُ قَالَ لاَ قَالَ وَ لِمَ قَالَ أَخَافُ أَنْ يَدْخُلَنِي مَا دَخَلَه.»
متعال در كنار اين مال، به خاطر دينش مسائلى را مطرح مىكند. در يك مرحله، خمس را مطرح مىكند، چرا كه از اول پروردگار عزيز عالم بنايش اين بوده است كه دينش به دست دولتها اداره نشود.
يعنى خداوند متعال مىخواسته دين و عوامل دينش؛ فقها و مراجع، مخارجشان مستقيم با خودش باشد. ممكن است يك دولت عادل و سالم و الهى سركار باشد و براى دين هيچ خطرى نداشته باشد، فقها و علماى دين هم با آن دولت در برهه عدالت و حكمت متحد باشند، اما اگر يك روزگارى ظالم و فاجر سر كار آمد، اگر دين مخارجش برعهده دولت باشد، مىآيد و با تمام علماى دين شرط مىگذارد كه خرج خودت و زن و بچهات را مىدهم، اما به دو شرط؛ اول: كه هماهنگ با من باشى، و دوم: مخالفت با من نكنى، به هيچ شكل.
بلايى كه الان هزار و پانصد سال است كه بر سر روحانيت اهل سنت آمده است؛ روحانى اهل سنت نان خور دولت است، مىگويد: جنابعالى صد در صد در اختيار من باش تا بتوانى مسجد بروى و نماز بخوانى. تا بتوانى دانشگاه درس بدهى.
تأمين زندگى علماى دين از وجوهات
اما بندگان مؤمن واقعى الهى، كار مشروع مىكنند، زحمت مىكشند، خدا هم از باب فضل و عنايتش به اينها پول مىدهد. آخر سال مىگويد: كل مخارج سال از كار كرد خود، هر مقدار كه نصيبت شده، يك پنجمش مال دين است و برگشت منفعت اين يك پنجم هم باز به خودت است.
يعنى پولت به حوزههاى علميه برود، سى سال ديگر، مطهرىها، بهشتىها، علامه طباطبايىها، فقها، نويسندگان، خطبا، عالمان ربانى، عارفان الهى، برگردند و در شهرهاى شما، نگذارند كه دشمن شما را به جهنمِ قيامت بكشد.
با پول جيب خودتان به بهشت بياييد، اين يك قسمت مال.
نفقه، طرحى براى مصرف مال
قسمت ديگر مال كه خرج واجب برعهده صاحب مال دارد، مربوط به زن و بچهاش است، كه اگر اضافه آمد، حل مشكل پدر و مادر هم هست. اينهايى كه در قرآن مطرح است. حل مشكل اقوام، مشكل مساكين و فقير.
« وَ فِىآ أَمْوَ لِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ »(1)
خود اين عملياتى كه مطابق با طرح خدا با پول انجام مىگيرد، پولدار ودهنده پول را براى رسيدن به لقاى حق و به وصال الهى و به اجر عظيم حركت مىدهد.
بررسى برخى آيات در مورد مصرف مال
حالا سه آيه از سوره مباركه بقره عنايت بفرماييد و ببينيد پول نتيجهاش چيست، و وقتى در اختيار مردم مؤمن، متدين و باكرامت است، چه مىكند.
« مَثَلُ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَ لَهُمُ ابْتِغَآءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِيتًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَـءَاتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَّمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَـلٌّ »(2)
در ضمن هم از آيات استفاده مىكنيم كه هر پولدارى را نمىتوان فحش داد، نمىشود گفت: مستكبر و بىدين است و خون مردم را در شيشه كرده.
صحبت آيات قرآن درباره مردم بزرگوار و باكرامت و مؤمن و باانصاف و آبرومند
1 ـ ذاريات (51) : 19؛ «و در اموالشان حقّى براى سائل تهيدست و محروم از معيشت بود .»
2 ـ بقره (2) : 265؛ «ومثل كسانى كه اموالشان را براى طلب خشنودى خدا و استوار كردن نفوسشان [ بر حقايق ايمانى و فضايل اخلاقى [انفاق مىكنند ، مانند بوستانى است در جايى بلند كه بارانى تند به آن برسد ، در نتيجه ميوهاش را دو چندان بدهد ، و اگر باران تندى به آن نرسد باران ملايمى مىرسد [ و آن براى شادابى و محصول دادنش كافى است ].»
در ملكوت عالم است.
ملاحظه مىكنيد، پول را خدا به او داده و در آيه مىگويد: اين پول نگهدار نيست، پول را مطابق طرح خود من رد مىكند، و با پولش هم در به در دنبال رضاى من مىگردد.(1)
وضع يك چنين انسانى عين يك باغى مىماند كه بالاى يك بلندى است. باران تند و شديد كه از بالا مىآيد، اول اين باغ را سيراب مىكند، ميوههاى درخت اين باغ دو برابر مىشود.
حالا باران تند هم نيامد، باران آرام هم كه بيايد، به هدايت من ـ خدا ـ اين باغ را سيراب مىكند.
من آگاهم كه بندگانم از كجا پول در مىآورند و با اين پول چه كار مىكنند، ولى يك چنين انسانى باغ من است، كه گيرنده باران شديد رحمت من شده است، و از آن انسانهايى است كه منفعتش دو برابر است. او نزد من خيلى قيمت دارد.
پرداختن صدقات آشكار و پنهان
« إِن تُبْدُواْ الصَّدَقَـتِ فَنِعِمَّا هُوَ وَإِن تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَآءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَيُكَفِّرُ عَنكُم مِّن سَيِّـءَاتِكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ »(2)
1 ـ بقره (2) : 261؛ «مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ»؛ كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مىكنند، همانند بذرى هستند كه هفت خوشه بروياند، كه در هر خوشه، يك صد دانه باشد.
شواهد التنزيل لقواعد التفضيل: 1/134، حديث 145؛ «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ وَ مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ قَالَ: عَلِيٌّ أَفْضَلُهُمْ- وَ هُوَ ]كَانَ [مِمَّنْ يُنْفِقُ مَالَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاةِ اللَّهِ.»
2 ـ بقره (2) : 271؛ «اگر صدقهها را آشكار كنيد ، كارى نيكوست ، و اگر آنها را پنهان داريد و به تهيدستان دهيد براى شما بهتر است ؛ و خدا [ به اين سبب [بخشى از گناهانتان را محو مىكند ؛ و خدا به آنچه انجام مىدهيد ، آگاه است .»
اگر دلتان مىخواهد كه پولتان را آشكارا و جلوى همه خرج كنيد، براى رضاى من، من از اين عملتان خوشم مىآيد، عيبى ندارد، به جيب خود دست كنيد و پول در بياوريد، كه در روايات مىگويد: اگر اين آشكار دادن پول براى حركت دادن ديگران به سمت انجام خير باشد به نحو آشكار، كه اين خودش ثواب بيشترى دارد، تو براى خدا دارى پول مىدهى، اما مىگويى: پولم را جلوى مردم مىدهم تا مردم من را ببينند و تشويق شوند، عيبى ندارد، خوب است.(1)
اگر هم دوست داشتيد و دلتان خواست پنهانى پول خودتان را خرج فقرا و بيچارهها كنيد، برايتان خيلى عالى است، ولى بدانيد پول را كه از جيب در مىآوريد و مىخواهيد بدهيد، با دست كردن در جيب خود، من گناهان گذشته شما را از پرونده شما برمىدارم.
اثرات انفاق شبانه روزى
پروردگار متعال مىفرمايد:
« الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَ لَهُم بِالَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلاَنِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ »(2)
1 ـ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال: 143، ثواب صدقة العلانية؛ «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليهالسلام قَالَ صَدَقَةُ الْعَلاَنِيَةِ تَدْفَعُ سَبْعِينَ نَوْعاً مِنَ الْبَلاَءِ وَ صَدَقَةُ السِّرِّ تُطْفِئُ غَضَبَ الرَّب.»
2 ـ بقره (2) : 274؛ «كسانى كه [ چون على بن أبىطالب عليهالسلام [اموالشان را در شب و روز و پنهان و آشكار انفاق مىكنند ، براى آنان نزد پروردگارشان پاداشى شايسته و مناسب است ؛ و نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مىشوند .»
كسانى كه هم شب و هم روز پول در راه من مىدهند، حالا هر كس هر چقدر مىدهد، خدا فرموده: همه را قبول مىكنم. يكى وسعش مىرسد كه نصف خرما بدهد، خدا قبول مىكند.
انفاق به قدر بضاعت
خانمى آمد و به سردار لشكر پيغمبر صلىاللهعليهوآله گفت: شما در كوچه دارى مىچرخى و داد مىزنى كه به جبهه كمك كنيد و مىخواهيد برويد؟ گفت: بله.
يك دستمال بسته بود، گفت: من همين مقدار وسعم مىرسد، گفت: اين چيست؟
گفت: من پول ندارم، شوهرم هم در جنگ قبلى كشته شده، وضعم هم خيلى خوب نيست، هر چه در خانه گشتم كه به جبهه كمك كنم، ديدم هيچ چيزى قابل كمك كردن ندارم، رفتم و در اتاق را بستم، قيچى برداشتم، موهاى سرم را قيچى كردم، بافتم، به اندازهاى كه دهانه يك اسب اگر پاره شد، با اين موى من ببنديد. به اين مقدار به جبهه كمك بدهم، من بيشتر از اين از دستم برنمىآيد.
خدا قبول مىكند، يعنى به ما گفتهاند كه به كمك كم خود نگاه نكن، شب يا روز، آشكار يا پنهان، كسانى كه با پولشان اين طور معامله دارند، مزدشان پيش خودم است، ولو اين كه سال گذشته نيم كيلو برنج بيشتر نتوانسته كمك كند، شب در خانه مستحق برده، تا خواستند در را باز كنند، پشت در گذاشته و رفته است.
يا نه، آشكارا آورده و گفته: آقا! من اين نيم كيلو قند از من برمىآمد كه كمك كنم.
اينها اجرشان پيش من است. اينها بايد در گروه اولياى من بروند، چون من در سوره يونس گفتهام:
« أَلاَآ إِنَّ أَوْلِيَآءَ اللَّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ »(1)
اينهايى كه «سرا و علانيةً»، «باليل و النهار» در راه من كمك مىدهند و پول خرج مىكنند، ولو كم باشد، اجرشان با من است.(2)
انجام صله رحم با انفاق
حالا رفتهام و پول درآوردهام، واجب است اولش سر سال خمس بدهم، بعد زن و بچه و بعد پدر و مادر، بعد هم اقوام. اين پول دادن به قوم و خويش فقير و مريض و از كار افتاده، به خواهرى كه شوهرش مرده و بچه يتيم دارد، به برادرم كه كارش نچرخيده است، پول دادن به دامادم كه دخترم را گرفته و فعلاً نمىتواند خودش را اداره كند، به عروسم كه نمىتواند جهيزيه خودش را فراهم كند، اين بالاترين مرحله
1 ـ يونس (10) : 62؛ «آگاه باشيد ! يقيناً دوستان خدا نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مىشوند .»
2 ـ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال: 139، ثواب الصدقة؛ «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليهالسلام قَالَ عَبَدَ اللَّهَ عَابِدٌ ثَمَانِينَ سَنَةً ثُمَّ أَشْرَفَ عَلَى امْرَأَةٍ فَوَقَعَتْ فِي نَفْسِهِ فَنَزَلَ إِلَيْهَا فَرَاوَدَهَا عَنْ نَفْسِهَا فَطَاوَعَتْهُ فَلَمَّا قَضَى مِنْهَا حَاجَتَهُ طَرَقَ مَلَكُ الْمَوْتِ فَاعْتُقِلَ لِسَانُهُ فَمَرَّ سَائِلٌ فَأَشَارَ إِلَيْهِ أَنْ خُذْ رَغِيفاً كَانَ فِي كِسَائِهِ فَأَحْبَطَ اللَّهُ عَمَلَ ثَمَانِينَ سَنَةً بِتِلْكَ الزِّنْيَةِ وَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ بِذَلِكَ الرَّغِيف.
عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ عليهالسلام عَنْ أَبِيهِ عليهالسلام قَالَ أَوَّلُ مَا يُبْدَأُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ صَدَقَةُ الْمَاء
عَنْ مُعَاذِ بْنِ مُسْلِمٍ بَيَّاعِ الْهَرَوِيِّ قَالَ كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليهالسلام فَذَكَرُوا الْوَجَعَ فَقَالَ دَاوُوا مَرْضَاكُمْ بِالصَّدَقَةِ وَ مَا عَلَى أَحَدِكُمْ أَنْ يَتَصَدَّقَ بِقُوتِ يَوْمِهِ إِنَّ مَلَكَ الْمَوْتِ يُرْفَعُ إِلَيْهِ الصَّكُّ بِقَبْضِ رُوحِ الْعَبْدِ فَيَتَصَدَّقُ فَيُقَالُ لَهُ رُدَّ عَلَيْهِ الصَّك.
عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ عليهالسلام قَالَ قَالَ النَّبِيُّ صلىاللهعليهوآله لِرَجُلٍ أَصْبَحْتَ صَائِماً قَالَ لاَ قَالَ فَعُدْتَ مَرِيضاً قَالَ لاَ قَالَ فَاتَّبَعْتَ جَنَازَةً قَالَ لاَ قَالَ فَأَطْعَمْتَ مِسْكِيناً قَالَ لاَ قَالَ فَارْجِعْ إِلَى أَهْلِكَ فَأَصِبْهُمْ فَإِنَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْكَ صَدَقَة.»
صله رحم است.(1)
چرا كه در روايات و آيات آمده است كه صله رحم فقط به اين نيست كه بروى، در بزنى و يك چايى بخورى، بگويى: حالتان خوب است و آنها هم بگويند: الحمدُلله، بعد بگويى: من مىخواستم صله رحمى به جا آورده باشم، بعد هم خداحافظ و مرحمت شما زياد.
صله رحم به اين است كه بروم سرپرست خانه را صدا كنم و به او بگويم: به خدا قسم من امين هستم، درد تو را به كسى نمىروم بگويم، اگر دردى دارى به من بگو.
طرحى براى ريشهكنى فقر
من يك طرحى بدهم، شما اين طرح را پخش كنيد. اگر اين طرح پخش بشود، ديگر نيازمندى در مملكت نخواهيم داشت. شما هم براى خاطر خدا اين طرح را همه جا بگوييد.
اين طرح در هيچ كشورى پياده نشده است، اين را فقط يك روحانى شيعه دارد مىدهد.
كسانى كه يك نسب و حسب هستند، و در اين نسب و حسب صد و پنجاه خانواده هستند، پولدارهاى اين گروه، فرض كنيم چهل خانواده هستند، اين پولدارها بيايند و يك جلسه بگذارند، يك صورتى از كل قوم و خويشها بردارند، آنهايى كه داراى توان اداره خود و خانواده خود هستند علامت بگذارند، فقط به
1 ـ تحف العقول: 376؛ «وَ قَالَ عليهالسلام إِنَّ صِلَةَ الرَّحِمِ وَ الْبِرَّ لَيُهَوِّنَانِ الْحِسَابَ وَ يَعْصِمَانِ مِنَ الذُّنُوبِ فَصِلُوا إِخْوَانَكُمْ وَ بَرُّوا إِخْوَانَكُمْ وَ لَوْ بِحُسْنِ السَّلاَمِ وَ رَدِّ الْجَوَاب.»
الكافى: 2/151، باب صلة الرحم، حديث 9؛ «عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا عليهالسلام قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليهالسلام صِلْ رَحِمَكَ وَ لَوْ بِشَرْبَةٍ مِنْ مَاءٍ وَ أَفْضَلُ مَا تُوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ كَفُّ الاْءَذَى عَنْهَا وَ صِلَةُ الرَّحِمِ مَنْسَأَةٌ فِي الاْءَجَلِ مَحْبَبَةٌ فِي الاْءَهْل.»
ديدنشان بروند. اما آنهايى كه حقوقشان يا دخلشان با خرجشان يكى نيست، اين چهل فاميل ماه به ماه، سال به سال يك پولى را بگذارند، با كمال حفظ آبرو، بروند و به آن كسى كه خرجش با دخلش ميزان نيست كمك بدهند.
ادامه دارد . . .
English