(أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ تَوَفَّني مُسْلِماً)
حضرت يوسف به پروردگار التماس کرد و اشک ريخت و گفت: خدايا! روز مرگ يوسف، او را يک انسان تسليم محض از دنيا ببر. اگر من تسليم مال و زن و شهوت و حکومت و هواي نفس باشم و از دنيا بروم، بايد تا ابد در جهنم بمانم. خدايا صاحب همۀ امور من تويي. چقدر نداي توحيد، زيبا است. انسان موحد از مزاحمت هواي نفس و کبر و حرص و بخل و کوچکي طاغوت و فرهنگ طاغوت، در امان است.
(الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآب)
غلام همت آنم که زيـر چرخ کبـود زهر چه رنگ تعلق پذيرد آزاد است
منبع : پایگاه عرفان