فارسی
شنبه 06 مرداد 1403 - السبت 19 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

پر زد دوباره مرغ دلم کربلایتان از حسین سنگری

پر زد دوباره مرغ دلم کربلایتان

پیچید در تمام وجودم صدایتان

یک کوه غصّه روی دلم می نشست تا -

آغاز شد دوباره غم نینوایتان

تا گفتم السلام علیک دلم شکست

از بس که سخت بود غم روضه هایتان

تا خواستم که نام شما آورم به لب

اشک آمد و نوشت که جانم فدایتان

یعقوب وار در تپش روضه خیس شد

چشمم ز داغ ماتم عظمی برایتان

خون غزل چکانده شد و مثنوی رسید

شاعر نوشت قامت هفت آسمان خمید

رخت سیاه بر تن هر واژه می نشست

"
بنیاد صبر و خانه ی طاقت ز هم گسست"

باریده بود فصل عطش بر نگاه دشت

افتاد پرده دید سری را درون تشت

یک قطره اشک آدم و عالم سیاه شد

بنویس محتشم که چه بر قلب ماه شد

از پشت چشم های کبود و غمین نوشت

با خط اشک، جوهر خون، این چنین نوشت

"
خاموش محتشم که دل سنگ آب شد

بنیاد صبر و خانه ی طاقت خراب شد"

لرزید کائنات و هر آنچه درون آن

پیچید چشم شاعر دلخون به آسمان

یا رب صدای کیست که لرزانده عالمین

آمد ندا صدای حسین است! یا حسین


منبع : حسین سنگری
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

به غربت حضرت رقیه(س)
حج تان باطل اگردر عرفاتم ننشینید ازمحمد حسین ...
گل های سرخ
ای شفای دردهای من حسین از سید حبیب حبیب پور
غوغای غم ازحبیب اللّه‏ چایچیان (حسان)
غفلت اگر که دامن ما را رها کند از جواد حیدری
احمد مشجری کاشانی «محبوب» یادگار حیدر
دست خالی از علی دهقانی
دیدی که چنین ز عشق پرپر زده‌ایم از امیر عاملی
تجسم نور از خدیجه پنجی

بیشترین بازدید این مجموعه

حج تان باطل اگردر عرفاتم ننشینید ازمحمد حسین ...
به غربت حضرت رقیه(س)

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^