فارسی
يكشنبه 17 تير 1403 - الاحد 29 ذي الحجة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

بازگشت به انسانيت‏

 

 منابع مقاله:

کتاب :  بربال انديشه               

نوشته: حضرت آیت الله حسین انصاریان

  

حقيقت انسان

 انسانى كه خود را شناخته باشد و به موقعيت، مسئوليت و تكليف خود آشنا شده باشد و رابطه بين خود و خدا و جهان را يافته باشد، در مسير رشد و كمال قرار مى گيرد.

همچنين با تكيه بر عقل تنها، انسان قدرت شناخت خويش را ندارد؛ بلكه لازم است با مراجعه به منطق وحى و سنّت پيامبران و امامان معصوم عليهم السلام، به شناخت خود اقدام كند.

 

نظريه مكتب هاى بشرى

 

بدون شك فرهنگى كه از انسان شناخت ندارد، قدرت راهنمايى او را نداشته و نمى تواند او را به آنچه خير اوست، و به آنچه به ضرر و زيان اوست آگاه كند.

گرچه فرهنگ هاى مادّىِ تاريخ، ادعاى شناخت انسان را داشتند و مى گفتند: ما بشر را به آنچه خير اوست هدايت كرده و از آنچه به ضرر اوست آگاه مى كنيم؛ اما گذر زمان ثابت كرد كه ادعاى آنان پوچ و فرهنگ آنان جز خسارت و ضرر براى بشر سودى ندارند.

اينان با جهل و عدم شناخت بشر و ندانستن جايگاه و موقعيت حقيقى او، دست به باز كردن راهى براى درمان دردهاى روحى و روانى انسان زدند، و هر كس را در آن راه قرار دادند، غرق در گمراهى و بدبختى نمودند «1».

اين نكته را نبايد فراموش كرد كه فرهنگ هاى زمينى به بُعد معنوى انسان يا اصلًا توجه نداشتند و يا اگر داشتند بسيار كم بوده و نظر آنان به بعد مادى انسان نيز نظر صحيحى نبوده است؛ زيرا از ميليون ها سال قبل تاكنون نتوانسته اند به حل مشكلات دنيايى انسان موفق شوند.

 

دستورالعمل هاى باطل

 

1- مكتب هاى روحى ايران، يونان قديم و هندوستان، به خيال خود، براى رشد بعد معنوى، انسان را به اعمال و رياضت هايى دعوت كردند كه منطبق با فطرت طبيعت اين موجود پرقيمت نبوده و نيست، آنان مى گفتند: ترك ازدواج، دشمنى با زن، نخوردن گوشت، معاشرت نداشتن با مردم، ترك آرايش زندگى، ترك كار و فعاليت، گوشه نشينى، چله گرفتن، روزه هاى طولانى داشتن و...

همه باعث رشد جنبه معنوى انسان است؛ امّا نه تنها اين دستورات نتيجه مثبتى نداشت؛ بلكه بشر را از مواهب الهى كه علت رشد و كمال او در صورت صحيح به كار گرفتن آن مواهب بود، محروم مى نمود.

اين مكتب هاى به اصطلاح معنوى و عرفانى، نه اينكه براى انسان به طور صحيح و منطقى كارى صورت نداد؛ بلكه او را از خطوط روشن آدميّت جدا كرده و به عضو فلج و بيكار و سربار تبديل نمود.

با توجه به اينكه دستورات اين گونه مكاتب، رابطه اى با فطرت طبيعت انسان نداشت، اكثريت قريب به اتفاق انسان ها از پاسخ گفتن به دعوت اينان خوددارى كردند؛ امّا خود به خود اين گونه تعليمات در معدودى از افراد نفوذ كرده و پس از مدتى از ادامه راه باز مى ماند و مجبور به عدم تسليم نسبت به فرهنگ ها مى شد.

2- در برابر اينان مكتب هاى مادى بودند كه براى بشر در امور اقتصادى مانند درآمد، خرج، معاشرت، معامله، سياست و رياست، حكم به اباحه مطلق دادند، و حلال و حرامى براى بشر باقى نگذاشتند. قبول كنندگان اين گونه مكاتب در نتيجه، سر از فساد و آلودگى درآوردند و از قديم تاكنون لكّه هاى ننگى بر صفحات تاريخ بشر به جاى گذاشتند.

 

آثار شوم اين فرهنگ

 

خونريزى ها، تجاوزات، مظالم، جنايات، خودكشى ها، دزدى ها، غصب كردن ها، كژ خلقى ها، جنگ هاى خانمان سوز، به خصوص جنگ هاى اول و دوم جهانى در قرن اخير، و از همه بدتر پيدايش استعمار و استثمار، محصول مكتب هاى مادى قديم و جديد است، كه حتّى با به كار گرفتن تمام ماشين حساب هاى جهان، نمى توان جنايات و مظالم هولناك شاگردان مكتب هاى مادى را برشمرد.

كدام شخص مى تواند حدود فساد در تصور، فساد در عقل، فساد در علم، فساد در سياست، فساد در نظام خانواده، فساد در اجتماع و فساد در اخلاق را اندازه گيرى كند؟

چه كسى مى تواند جنايات بلژيك، پرتقال، هلند و فرانسه استعمارگر را از سيصد سال قبل تاكنون، نسبت به ملت هاى مظلومى كه دچار چنگال اين گرگان مادى گرا بودند، برشمارد؟

شما قدرت داريد مفاسد و مظالم گرگ پير استعمار، انگلستان دزد و غارتگر و خائن را نسبت به صدها كشور در طول پنج قرن گذشته بازگو كنيد؟

شما توان داريد ضربه ها، ضررها، مفاسد، جنايات و خونريزى هاى آمريكاى جهان خوار، اين شيطان بزرگ را به ملل مسلمان، كشورهاى خاورميانه، آمريكاى لاتين و آفريقاى مظلوم محاسبه كنيد؟

شما مى توانيد مظالم شصت ساله حزب كمونيست شوروى (سابق) و شاگردان درنده خوى مكتب مادى ماترياليستى را نسبت به كل جهان، عموماً و نسبت به كشورهايى كه اين هيولاى خطرناك آنان را به بند استعمار كشيده، خصوصاً بازگو كنيد؟ شوروى با تكيه بر مكتب مادى، ادعا مى كند حامى كارگر، كشاورز و تكيه گاه انسان گرسنه و مستضعف است و با فئودال و سرمايه دار دشمن خونى است.

 

سؤال بى پاسخ

 

از اين ديو بد سيرت بپرسيد: از سال 1357 شمسى تا كنون كه سال 1360 است در مدت اين سه سال كه يك ميليون از برادران مسلمان افغانى ما را به خاك و خون كشيده، برادرانى كه با پاى برهنه و شكم گرسنه و مشت خالى از دين و مكتبشان دفاع مى كنند، دفاع از مستضعف و كارگر و كشاورز است؟ زهى بى شرمى. از اين يك ميليون كشته كدام يك فئودال و زمين خوار و سرمايه دار بودند؟

در اين پنج قرنى كه ما در ارتباط با شاگردان مكتب هاى مادى و زمينى در شرق و غرب بوده ايم، براى نمونه يك حرف راست و يك پيمان و قرارداد با منفعت و يك وعده اجرا شده از اين خائنان به انسان و انسانيت نديده ايم.

 

انتظار مكتب هاى باطل

 

مكتب هاى روحى ساخته بشر، و مكتب هاى مادى قديم و دو مكتب «كمونيسم» و «امپرياليسم» فعلى به خاطر جهلى كه به جايگاه انسان دارند، از انسان وابسته به خود، حيوانى شرور و درنده اى خطرناك و موجودى ضد حقيقت و دشمن واقعيت ساخته اند.

مكتب هاى روحى در خط تفريط و مكتب هاى مادى در خط افراط، انسان را به بلاهاى خانمان سوز و ريشه كن دچار كردند.

در اين مكتب ها، انسان و علم و صنعت و تمدن و مدرسه و دانشگاه و كتاب و كتابخانه و سازمان هاى عريض و طويل از قبيل حقوق بشر و عفو بين الملل و... همه و همه ابزار حيات و وسيله پيشبرد اهداف شيطانى سردمداران اين مكاتب است.

 

عقيده دانشمند مصرى

 

دانشمند شهيد مصرى در كتاب «الاسلام و مشكلات الحضاره» كه تحت عنوان «فاجعه تمدن» ترجمه شده است مى نويسد:

«عوامل مهم و اساسى انحراف بشر، و نابودى ويژگى هاى انسانى او، و دچار آمدنش به انواع مشكلات را بايد در مسائل زير جستجو كرد:

1- جهل و غفلت

به رغم گسترش علوم مادى و صنايعى كه بر اساس اصول فنى پيشرفته استوار است، جهل ما نسبت به انسان فوق العاده مى باشد، و به همين علت هنوز نتوانسته ايم از پيش خود، نظامى كه شامل همه جوانب زندگى انسان و متناسب با طبيعت و فطرت وى باشد ترسيم كنيم. بدون شك در آينده نيز از وضع چنين نظام متقن و بر اساس فطرت و طبيعت عاجز خواهيم بود.

البتّه نياز به وضع چنين نظامى نداريم؛ زيرا خالق انسان چنين نظام حكيمانه اى را تحت عنوان دين اسلام، براى هدايت همه جانبه انسان وضع كرده است.

«إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ» «2».

«مسلماً دينِ [واقعى كه همه پيامبرانْ مُبلّغ آن بودند] نزد خدا اسلام است».

الْاسْلامُ يَعْلُوا وَلا يُعْلى عَلَيْهِ «3».

«اسلام (دين) برتر است و هيچ (دينى) بر او برترى ندارد».

2- اشتباهات

اشتباهات در زندگى انسان، با توجه به اطلاعات محدود و نادانى فوق العاده وى، از آن وقت شروع شده است كه راه خود را از راهى كه پروردگار حكيم و داناى به فطرت و طبيعت انسان به او نشان داده بود جدا كرد. راهى كه جواب گوى همه نيازمندى هاى فطرى و واقعى انسان است. راهى كه ويژگى هاى خاص وى را مى پروراند و به ثمر مى رساند. و بالاخره راهى كه انسان براى مقام خليفة اللهى آماده مى كند و استعدادهاى درونى او را بارور مى سازد.

3- عدم تناسب تمدن مادى با انسان

كاخ تمدن مادى بر اساس نيازمندى هاى واقعى انسان، بالا نرفته است و از اين نظر به خصايص انسانى، ارزشى قائل نيست و انسان و همه چيزِ او را با معيارهاى ماشينى و حيوانى مى سنجد.

ظهور نتايج ناگوارى از تمدن مادى، در ميان ملت هايى كه به آخرين درجه تمدن رسيده اند، آثار و نتايج شومى كه از عدم توجه به انسانيت انسان، آغاز شده است، و جامعه بشريت رادر پرتگاه سقوط و نابودى قرار داده نيز بر مشكلات افزوده است».

آرى! اينها همه از نتايج حكومت شوم مكتب هاى ماديگرى بر انسان است.

بدون شك، جز بابرگشت انسان به راهى كه از همه جهت موافق با فطرت و نيازمندى هاى اوست، مشكلات انسان حل نخواهد شد و به خير دنيا و خير آخرت نخواهد رسيد.

 

عقيده كارل

 

«كارل» كه از دانشمندان بزرگ اين قرن است، در كتاب «انسان موجود ناشناخته» عقيده دارد:

علم انسان درباره انسان بسيار ناچيز، و تقريباً مساوى با صفر است.

با اين عقل محدود و دانش بسيار ناچيز، چگونه انسان مى تواند پايه گذار مكتبى باشد كه در آن مكتب، بُعْد روحى و مادى انسان، آنچنان كه شايسته اوست، رشد كند و به تمام نيازمندى هاى روحى و جسمى او پاسخ گويد.

 

اسلام آگاه به انسان

 

تنها مكتبى كه به تمام زواياى حيات انسانى آگاه است، مكتب سعادت بخش اسلام است.

اسلام، در بعد معنوى اجازه تحمل رياضت هاى غير منطقى و سخت گيرى هاى زيان بخش را نمى دهد.

اسلام، براى رشد بعد معنوى، سلسله مسائلى را به عنوان عبادات، و سلسله برنامه هايى را كه تحت عنوان حسنات اخلاقى براى تزكيه نفس، ارائه كرده و در بعد مادى، انسان را به هر كار با منفعتى تشويق كرده است.

اسلام، در تمام امور مربوط به ترقّى و رشد انسان، از نظر شخصى و اجتماعى سخن دارد، به عنوان نمونه در فصل مسائل اقتصادى، ابوابى تحت عناوين باب الصناعة، باب التجارة، باب المزارعة دارد.

اسلام، به مسئله كشاورزى در درجه اول، و صنعت و تجارت در درجه بعد اهميت داده است، و پيامبر بزرگ اسلام به نشانه احترام عميقش به مسئله كار و كارگر، در بازگشت از يك سفر، دست كشاورزى را بوسيد.

اسلام، طلب هر علمى كه در جهت رشد معنويت و ماديّت انسان نقشى ايفا مى كند را به عنوان فريضه اعلام كرده است.

اسلام، دست انسان را در آبادكردن زمين و استخدام نيروهاى طبيعت و ذخاير آن باز گذاشته، و از طرفى در راه انتخاب چگونگى زندگى انسانى، او را به خود وانگذاشته؛ بلكه در اين مرحله او را مقيّد به پيمودن راه و روش معيّنى نموده است. راه و روشى كه در آن انسان به خود حق هيچ گونه تجاوزى به حق انسان ديگر را نمى دهد.

اسلام، پيمودن راه معنويت بر اساس راهنمايى هاى وحى، و تلاش براى به دست آوردن روزى، و ازدواج و تشكيل خانواده جهت به دست آوردن آرامش و توليد نسل، و بهره گيرى از زندگى را بر انسان واجب نموده است.

روى گرداندن از ازدواج را روى گرداندن از هدف نبوت دانسته و فرموده:

النِّكاحُ سُنَّتِى فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِى فَلَيْسَ مِنِّى «4».

«ازدواج سنّت من است؛ كسى كه از سنّت من سرپيچى كند از من نيست».

و محبت كردن به همسر و فرزندان را از بهترين عبادات به حساب آورده است.

دنبال زراعت و صنعت و تجارت رفتن را مطابق با جهاد فى سبيل اللَّه دانسته، و براى كار و كارگر ارزشى بس والا قائل شده است.

اسلام، بدخلق و كسى كه دچار سيّئات اخلاقى است را از خود ندانسته، و معاشرت با آلودگان به رذائل را به خاطر حفظ حدود انسانيت انسان، ممنوع اعلام كرده است.

اسلام، براى بُعْد تفكّر و تعقّل آنچنان ارزش قائل شده كه در قرآن مجيد نزديك به هزار آيه در اين زمينه نازل كرده و بابى در كتاب هاى روايى مستقل تحت عنوان «باب العقل و الجهل» كه مستند بر هزاران روايت است را تنظيم نموده است.

اسلام مى گويد:

تَفَكُّرُ ساعَةٍ خَيْرٌ مِنْ عِبادةِ سِتِّينَ سِنَةٍ «5».

انديشه در كار، دوربينى و تعقل، ارزشش با شصت سال يا بنا بر نقل روايات ديگر با يك سال عبادت برابر است.

اسلام، در بُعْد اخلاق، سفارش به عفو و گذشت از برادران دينى، رعايت توجه به يتيمان، دستگيرى از مستمندان، رسيدگى به درد دردمندان، حفظ آبروى مسلمانان، رعايت حقوق پدر و مادر و همسايگان نموده است، و در اين زمينه ها به خوشبختى خانواده و جامعه كمك شايانى كرده است.

و در بعد انديشه و روح و جسم، انسان را از راهنمايى تنها نگذاشته، و همه جا به دنبال ايجاد سعادت براى انسان است.

اسلام، براى تأمين خير دنيا و آخرت مردم آمده، و به طور مكرر پيامبر عزيز اسلام صلى الله عليه و آله هدف از رسالت خود را چنين بيان مى كند:

انّى قَدْ جِئْتُكُمْ بِخَيْرِ الْدُّنْيا وَالْاخِرَةِ «6».

«من براى تأمين خير دنيا و آخرت شما مبعوث به رسالت شده ام».

 

توجه فراگير اسلام

 

كوتاه سخن اينكه: اسلام براى تأمين نيازهاى انسان، چه در زمينه مادى و چه در زمينه معنوى، وظايف و مسئوليت هاى مهمى را معين كرده كه با به كار گرفتن آن، مشكلات شخصى و اجتماعى قابل حل و در پرتو عمل به آن، سعادت نصيب انسان خواهد شد.

 

پی نوشت ها:

______________________________

(1)- نمونه بارز تأسيس يكى از راه هايى كه به شكست انجاميد، تئورى «فرويد» بود كه تنها راه درمان دردهاى روانى را در عدم سركوب كردن غريزه جنسى دانست كه سرانجام پس از جلب توجه بسيارى از شهوتران هاى هرزه، تمام سردمداران فرهنگ فرويديسمى آثار مخرّب اين نظريّه حيوانى را درك كردند و به بن بست عجيبى گرفتار آمدند و خود اعتراف كردند كه:

اكنون كه 20 سال از طرح نظريّه فرويد مى گذرد آنقدر اوضاع زندگى ملت هاى عامل به اين فرضيّه، نابسامان است كه اگر بخواهيم به وضع 20 سال قبل برگرديم حداقل بايد 40 سال زحمت بكشيم وتلاش مستمرى در برگرداندن روح انسانى مبذول داريم (گفتار فلسفى).

(2)- آل عمران (3): 19.

(3)- من لا يحضره الفقيه: 4/ 334، باب ميراث اهل الملل، حديث 5719؛ وسائل الشيعه: 26/ 14 باب 1، حديث 32383.

(4)- بحار الانوار: 100/ 220، باب 1، حديث 23؛ جامع الاخبار: 101، فصل 85.

(5)- بحار الانوار: 66/ 292، باب 37.

(6)- بحار الانوار: 18/ 191، باب 1، حديث 27؛ شرح نهج البلاغه: 13/ 210.

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

سیره تربیتی امام محمد باقر(ع)
عبداللّه بن يَقْطُر
بزرگ فلسفه قتل شاه دین حسین این است از خوشدل ...
جلوه هاي عاشورا در شعر دفاع مقدس(1)
عاشورا و انتظار( تحليل‏ها)
یارانی که مادرشان در کربلا حاضر بودند
زینب نامی که خداوند متعال آن را برگزید
توجه اسلام به اُنس با قرآن
نور رمضان (3)
آيت عدل

بیشترین بازدید این مجموعه

خیر از منظر قرآن کریم
طواف كعبه‏
ماوراى هفت آسمان‏
داستان دعای مشلول
استقامت ياران حسين عليه السلام‏
ضعف‌ های خواص عصر امام حسین علیه السلام
نفاق در قرآن و منافق در جامعه اسلامی
احادیثی از امام جواد (ع) در موضوع توکل به همراه شرح
کرامات و معجزات حضرت فاطمه زهرا (س) (2)
متن دعای معراج + ترجمه

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^