فارسی
يكشنبه 16 ارديبهشت 1403 - الاحد 25 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

امكان پيروى از اهل‏بيت عليهم السلام در هر زمان‏


سؤال: آيا در اين روزگار پر از فتنه و ظلم و فساد كه دامن مردم را گرفته است، مى توان با اقتداى به اهل بيت عليهم السلام و اجتناب از فرهنگ شيطان زندگى كرد؟

در مقابل اين جاذبه هاى شيطانى و پر زرق و برقى كه براى گمراهى جوانان اين امت در همه جا پرسه مى زنند؛ بيش از هزار كانال ماهواره كه در خانه مردم است، آيا مى توان به اهل بيت عليهم السلام اقتدا كرد و از شيطان دورى نمود يا نه؟

جواب: حكايتى را بازگو مى كنم مرحوم سيد نعمت اللّه جزايرى، شاگرد رده اول علامه مجلسى نقل مى كند كه حدود شش نفر مؤمن و شيعه حقيقى براى يك سفر تجارتى به شام مى روند. آن روزها در شام، ناامنى و دزدى شبانه روزى زياد بود و مردم شام گرفتار بودند. دولت هم فوق العاده نسبت به دزدان سخت گيرى مى كرد. اگر دست دزد را ببرند، امنيت برمى گردد. اين حكم خدا است:

«وَ السَّارِقُ و السَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا»

اين شش نفر وقتى كه وارد شام شدند، بى خبر از اوضاع شام كه ناامنى و دزدى هست، به يك مسجدى رفتند و نماز خواندند. از مسجد كه بيرون آمدند، پاسبان ها به عنوان چهره هاى ناآشنا آنها را دستگير كردند. گفتند: چرا ما را دستگير كرديد؟ گفتند: چون شما از بيرون آمده ايد و خانه هاى مردم را مى دزديد.

اين ها نتوانستند به پاسبان ها بفهمانند كه ما دزد نيستيم. آنها را نزد پليس شهربانى بردند، گفتند: اين دزدها را امروز دستگير كرده ايم. پس اگر اين ها را به اشدّ مجازات برسانيم، امنيت برمى گردد. رئيس شهربانى با كينه، خشم و عصبانيت به اين ها نگاه كرد و به پاسبان ها گفت: اين ها را با دست بند ببريد و در زير زمين خانه خودم حبس كنيد. من در ظرف يك شبانه روز به حساب اين ها مى رسم.

اين ها تسليم به اعدام شدند. دستور داده بود كه به آنها آب و غذا و وسايل خواب ندهند. اين چند نفر هم آن زيرزمين را تبديل به مسجد كردند. شيعه هر جا برود، آنجا را تبديل به خانه خدا مى كند؛ زندان، گردشگاه، زيارتگاه، هر جاى ديگر كه باشد. از ويژگى هاى شيعه اين است كه همه جا را رنگ خدايى مى كند. نه تنها رنگ نمى گيرد، بلكه رنگ مى دهد.

گفتند: ما شب آخر عمرمان است، چرا به هم نگاه كنيم و غصه بخوريم؟ شروع به نماز شب، گريه، استغفار و مناجات كردند:

به مناجاتش هر شبى گذرد

 

بس بود آن مرا دگر همه هيچ

باده مصطفاى حق چو رسد

 

از كف مرتضى، دگر همه هيچ

     

يك دو سه يار همدم و همراز

 

هم يكى، هم دو تا، دگر همه هيچ

شمع بيگانه پرتوى ندهد

 

من و آن آشنا، دگر همه هيچ

فيض را بس بود پس از نبى و على

 

يازده پيشوا، دگر همه هيچ «1»

     

 

نزديك اذان صبح، آنان ديدند كه در خانه رئيس شهربانىِ عصبانى خشمگين باز شده و وارد حياط خانه شد، به پاسبان ها گفت: از اين كه من را تا به خانه رسانديد، ممنون هستم، پاسبان ها رفتند و در را بستند.

اين ها از سوراخ زير زمين ديدند؛ خانواده رئيس شهربانى آمد و يك بقچه آنجا گذاشت. او بقچه را باز كرد، لباس هاى شهربانى و حكومتى را درآورد و يك پيراهن سفيدى پوشيد، رو به قبله ايستاد و چنان نمازى خواند كه دل اين شش نفر را برد.

نمازى خواند كه اين ها حسرت خوردند كه چرا ما در مدت عمرمان چنين نمازى را تا به حال نخوانديم.

نمازش كه تمام شد، آمد و خودش در زيرزمين را باز كرد، گفت: برادرانم! نماز صبح خوانديد؟ بهت زده گفتند: نه. گفت: سريع بياييد، الان اول طلوع فجر است، خدا منتظر شما است. وضو بگيريد و نماز بخوانيد كه بعد از نماز با شما حرف دارم.

نماز كه تمام شد، گفت: من درآمدم از چند ملكى است كه اجاره مى دهم.

حقوقى كه از اين ها مى گيريم، همه اش را در راه خدا مى دهم. من شيعه على عليه السلام هستم. من مخصوصاً به اينجا آمده ام و خودم را مخالف نشان داده و رئيس شهربانى شدم، چون قبلًا مى ديدم كه اينجا محبان اميرالمؤمنين عليه السلام گاهى گرفتار مى شوند، گفتم: خدايا! اين پست را به من بده، تا من به داد دوستان تو برسم. شما مرا ببخشيد، من جلوى آنها مجبور بودم كه عصبانى بشوم. شما شب بدى را گذرانديد. دعا كنيد كه خدا مرا بيامرزد.

 

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

مباحثى در مناقب اهل بيت عليهم‏السلام
گناه و سبب آن - جلسه دهم (1) – (متن کامل + عناوین)
خصوصيات مؤمن و وعده بهشت‏
دعای ندبه، گنجینه‌ای از راهنمایی‌ها در ...
اثبات وحدانيت خدا ، هدف انبيا عليهم السلام
میزان معنوی
قم حرم حضرت معصومه(س) دههٔ دوم رجب 1396 سخنرانی اوّل
اذان نگفتن بلال در حكومت خلفاي غاصب
اخلاق، حلقۀ حفاظتی بین ایمان و عمل
تسليم بودن در برابر خدا

بیشترین بازدید این مجموعه

ارزشها و لغزشهای نفس - جلسه ششم
عرفان در سوره حضرت یوسف (ع)- جلسه دهم
5. به همه مردم مهر مى‏ورزند
انواع شيطان‏ها
اثر نهم تقوا: محبت خدا
فلسفۀ هجرت ابراهيم
تسليم بودن در برابر خدا
حقيقت لوح محفوظ
داستان شگفت انگیز شکیبایی ابن ابی عمیر
میزان معنوی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^