سير باطنى مثبت؛
«وَ مَنْ رَضِىَ بِحَبيبٍ رَضِىَ فِعْلَه»
هر كسى كه از محبوب خوشش مى آيد، از عملِ محبوب هم خوشش مى آيد. يك عمل محبوب، فرستادن انبياء عليهم السلام، ائمه عليهم السلام، آفرينش خودم و دادن عقل و سلامتى به من بوده است. كسى كه از معشوق خوشش مى آيد، از كاركرد معشوق و عمل محبوب هم خوشش مى آيد.
اين كه شخصى بگويد: من فقط خود خدا را قبول دارم و كارى به دين، انبيا و ائمه عليهم السلام، مسجد، محراب، عالِم و نماز ندارم، فقط خود خدا را قبول دارم؛ «وَلَوْ أَنَّهُمْ رَضُواْ مَآ ءَاتَلهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَقَالُواْ حَسْبُنَا اللَّهُ سَيُؤْتِينَا اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَرَسُولُهُ إِنَّآ إِلَى اللَّهِ رَ غِبُونَ» خدا در مفهوم اين گفتار مى گويد: كسى كه مرا مى خواهد، عمل مرا هم مى خواهد. تو كه عمل مرا نمى خواهى، يعنى مرا نمى خواهى، اما نمى فهمى كه با حرف و عملت دارى مى گويى كه مرا نمى خواهى.
«وَ مَنْ وَثِقَ بِحَبيبٍ»
كسى كه اطمينان به معشوق دارد
«اعْتَمَدَ عَلَيْهِ»
، همه جا به معشوق خود تكيه مى كند، مى گويد: باز كردن گره از زندگى من، كليد حل مشكلات و ورود به بهشت به دست معشوق من است. من صد در صد به معشوقم مطمئن هستم و به او تكيه دارم. او وكيل من است:
«الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُواْ لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمنًا وَقَالُواْ حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ» «2»
نتيجه اين مطمئن بودن چيست؟
«وَ مَنْ وَثِقَ بِحَبيبٍ إعْتَمَد عَلَيه»
به پروردگار، در كارها اعتماد و تكيه كردن.
«وَ مَنِ اشْتاقَ إلى حَبيبٍ»
كسى كه به من شوق دارد
«جَدَّ فى السير اليه»
با همه وجود براى رسيدن به من، در حركت است. اين سيرِ مثبت باطنى و ظاهرى است.
منبع : پایگاه عرفان