شيطان، موسى را ملاقات كرد و به حضرت عرضه داشت: اى موسى! تويى آن انسانى كه خداوند مهربان تو را به رسالت برگزيده و بى واسطه با تو سخن مى گويد، روى اين حساب از آبروى فوق العاده اى برخوردارى، من يكى از مخلوقات خدايم و گناهى را مرتكب شدم و علاقه دارم از آن گناه به درگاه حضرت حق توبه كنم!! به پيشگاه محبوب عالميان واسطه شو تا توبه ام را بپذيرد.
موسى بزرگوار قبول كرد، از خداوند مهربان درخواست كرد: الهى! توبه اش را بپذير.
خطاب رسيد: موسى! خواسته ات را قبول كردم، به شيطان امر كن به قبر آدم سجده كند، چرا كه توبه از گناه، جبران عمل فوت شده است.
موسى، ابليس را ديد و پيشنهاد مقصود خلقت را به او گفت. سخت عصبانى و خشمگين شد و با تكبّر گفت: اى موسى! من به زنده او سجده نكردم، توقّع دارى به مرده او سجده كنم!!
سپس گفت: اى موسى! به خاطر اين كه به درگاه حق جهت توبه من شفاعت كردى بر من حق دار شدى، به تو بگويم كه در سه وقت مواظب ضربه من باش كه هركس در اين سه موضع، مواظب من باشد از هلاكت مصون مى ماند.
1- به هنگام خشم و غضب، مواظب فعاليت من باش كه روحم در قلب تو و چشمم در چشم تو است و همانند خون در تمام وجودت مى چرخم، تا به وسيله تيشه خشم، ريشه ات را بركنم.
2- به وقت قرار گرفتن در ميدان جهاد، متوجّه باش كه در آن وقت من مجاهد فى سبيل اللّه را به ياد فرزندان و زن و اهلش انداخته، تا جايى كه رويش را از جهاد فى اللّه برگردانم!
3- بترس از اين كه با زن نامحرم خلوت كنى كه من در آنجا واسطه نزديك كردن هر دو به هم هستم!
در اين داستان عجيب، شيطان به سه برنامه خطرناك اشاره دارد: شهوت، غضب و حرص.
در هر صورت بايد گفت: بدون شك، فرار انسان از جهاد، ريشه اى جز حرص به دنيا ندارد و امتناع ابليس از سجده به آدم منشأى غير حسد نمى تواند داشته باشد و اين حسد، درب بسيار بزرگى است كه شيطان با ورودش، قدرت تسخير قلب را پيدا مى كند.
منبع : پایگاه عرفان