ممكن است كسى بگويد: پس خيلى از گناهكاران حرفه اى دعا كردند، حتى در حال مستجاب شدن و بعد از آن نيز گناه مى كردند، ولى دعاى آنان مستجاب شده است؟ جوابش اين است كه:
شما با گناهكاران حرفه اى فرق مى كنيد. شما را كه از اجابت ممنوع مى كنند، اين ممنوعيت، ممنوعيت دائمى نيست، بلكه اين ممنوعيت، نوعى ادب كردن است كه وقتى گريه و ناله دعايتان مستجاب نمى شود، نزد متخصصى مانند اميرالمؤمنين عليه السلام مى رويد، مى گوييد: مگر قرآن نمى گويد:
« ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَكُمْ »
پس چرا ما دعا كرديم، اما مستجاب نشد؟ اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد: گناه را
ترك كن و از گناه انجام شده نيز توبه كن، راه اجابت باز مى شود. تو آن را بسته اى.
اما دعاى بدكاران حرفه اى چرا زود مستجاب مى شود؟ چون در روايت هست كه وقتى دعا مى كند، خدا مى فرمايد:
صداى او را دوست ندارم، با اجابت دعايش شرّ او را كم كنيد تا برود و اين صداى نجس او را نشنوم. اما به عللى دعاى شما را مستجاب نمى كنند كه يك علتش ترك گناه از طرف شما است و علت ديگرش عشق و علاقه خدا به شما است؛ وقتى دعا و گريه مى كنيد، يقين داريد كه مستجاب مى شود، اما مى بينيد كه مستجاب نشد، جستجو مى كنيد كه چرا؟ به حرف ائمه عليهم السلام مراجعه مى كنيد، امام از پشت پرده خبر دارد، به شما مى فرمايد:
خدا گفته است: اى ملائكه! من دعايش را مستجاب نمى كنم، چون صدايش را دوست دارم، اگر مستجاب كنم، مى رود و نمى آيد، من دعايش را نگه مى دارم كه باز هم بيايد، شب جمعه، شب احياء، شب غدير، عاشورا. اين كار او عاطفى و عاشقانه است
منبع : پایگاه عرفان