موسي بن جعفر (علیه السلام) ميفرمايد: جايگاه عقل در وجود شما، جايگاه انبيا و ائمه: در بيرون از وجود شما است. آدمي حقي را که ميشنود اگر مقداري فکر کند و جوانب حق را بسنجد، تسليم حق ميشود. کسانی که ميشنوند و با شتاب رد ميکنند، حق عقل را ادا نميكنند.
امام صادق (علیه السلام) در اين زمينه ميفرمايد: در قيامت، پاداش اعمال شما را که ميخواهند محاسبه کنند، با ظرفيت عقل شما ميسنجند.
«يا واهب العقل لك المحامد»
اي بخشندة عقل، هر چه حمد در اين عالم هست، ويژه تو است. هماني که خودت در سورة مبارک حمد گفتي:
(الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ)
تمام حمدها و ستايشها ويژة تو است. چرا که همة زيباييها، همة غيب و شهود و خيرها از تو صادر شده است. هيچ شري از تو صدور نيافته، چون خلأ، نقص و کمبودي در تو نيست. علت شر، يا جهل است يا نقص يا رذيلت؛ ولي تو وجود مقدسي هستي که جامع همة کمالاتي؛ پس هر چه از تو صادر شود، خير است، و شری نداري.
بنابراين هر چه ستايش در اين عالم انجام بگيرد، ويژة تو است. ديگران نيازمند به تواند و فقيرند. اگر از کسي به دلیل خوبيهايش تعريف ميکنند، او در خوبيهايش استقلالي ندارد؛ جلوة خوبيهاي تو است که از افق وجود او طلوع کرده است. پس همة ستايشها ويژة تو است.
«الي جنابک انتهي المقاصد»
هر چه در اين عالم است، به تو برميگردد. چرا که تمام آفرينش و تمام موجودات، مسافر به جانب تو هستند. چون تکيهگاه و حقيقت همه، تو هستي.
«بنور وجهه استنار کل شيء»
تمام موجودات عالم، از نور ذات تو بهره ميگيرند. هستي و حياتشان از توست.
«وعند نور وجهه سواه فيء»
تمام موجودات عالم، در کنار نور تو، يک ساية کمرنگ هستند.
من زخود هست و بودي ندارم من ز خـود ربح و سودي ندارم
مـن که از خـود نمودي ندارم بيخـودانه چسـان خود نمـايم
رانـــده از خـــود ماننـد آدم چون سليمان ز کف داده خـاتم
نزد اصحاب کهف از سگي کم چيستم کيستـم ننــگ عـالم
چطوري بگويم من هستم. هستيِ من که از من نيست؛ سود و ضرر نیز از من نيست.
(ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ)
تمام سودي که به تو ميرسد از خداست.
منبع : پایگاه عرفان