فارسی
شنبه 01 دى 1403 - السبت 18 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

حکایت دو برادر

 

 

دو برادر از یک پدر ومادر، یکی در لشکر امام حسین علیه السلام ودیگری درلشکر یزید بود، روز عاشورا که مشخص شد جنگ قطعی است، برادری که با حضرت ابی عبدالله الحسین بود دلش برای برادر دیگر می‌سوخت، ناراحت بود، گفت من وظیفه دارم با او صحبت کنم. با اجازه امام برادر را صدا کرد و خیلی خوب با برادر خود حرف زد و برادر او شنید، در جواب برادر بسیار پاسخ بدی داد و وسوسه کرد، که او را گول بزند؛ ولی برادر او می‌دانست که قرآن فرمود: در برابر دشمنان اذیت می شوی.همه حرفهای برادرش را گوش داد وگفت بدبخت و جهنمی هستی. این یک نمونه از صبر در مقابل وسوسه‌هاست.


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

اختيار در انتخاب بهشت و جهنم
عدم سلطنت شيطان
بازگشت فرزند هارون الرشيد به حق‏
اسلام آوردن زكريا بن ابراهيم و خدمت او به پدر و ...
شيعه حضرت نوح عليه السلام‏
زودگذر بودن عمر حضرت نوح عليه السلام
راه اصلاح مفاسد نفس - جلسه سوم
خودشناسی - جلسه سوم
قرآن، خير دنيا و آخرت
5 ـ خودپرستى به جاى خداپرستى

بیشترین بازدید این مجموعه

لزوم اجتناب از برخى برنامه‏هاى مالى‏
شيعه حضرت نوح عليه السلام‏
قدرت روح در رشد انسان‏
شخصيت علمى ميرداماد
هدف خلقت از زبان امام على عليه السلام‏
عقل: محرم راز ملكوت - جلسه پنجم (2) - (متن کامل + ...
قدرتمند عدالت محور
ديدگاه اوليا نسبت به حيات دنيا
توسّل به حرمت پیغمبر و اهل‌بیت صلوات الله عليهم ...
زبان، کلید تمام خیر و شر

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^