در كعبه نشانه هاى روشنى از خداوند قرار دارد، مقام ابراهيم آنجاست، آن كس كه خود را بدان جايگاه برساند در حريم امن قرار گرفته، بر بندگان است كه در حال توانايى به سوى آن مكان بشتابند و اعمال و مناسك آنجا را طبق دستور الهى با خلوص و معرفت به جاى آرند، هر كس از اجراى اين دستور سعادتبخش سر باز زند، به دايره ناسپاسى قدم گذاشته، همانا خداى بى انباز از همه عالميان بى نياز است.
آرى، هدف حضرت حق از قرار دادن آن خانه در شهر مكه، جهت اجراى مراسم بندگى و عبوديت در آن شكل خاص از طرف مردم است و اين كه خداخواهان و حق پرستان و حق جويان و اهل عشق آن را وسيله اى براى تحصيل بندگى قرار دهند و به واسطه اجراى مقررات و مناسك آن، به پرستش خداوند و عبادت خالصانه برخاسته و رسوم بندگى را در محضر حضرت دوست به جاى آرند. مگر نه اين است كه تاريخ حيات بشر نشان داده كه به دست آوردن سلامت دو جهان و خوشبختى و سعادت در تمام زواياى حيات از طريق درك توحيد و توجه به شؤون حق ميسر است، مگر جز از راه آشنايى با حق و حفظ حقوقى كه براى حفظ كيان انسان و انسانيت بر عهده آدمى نهاده شده خيرى به دست مى آيد، كعبه و شؤون آن جهتى است براى نشان دادن عمق توحيد و به دست آوردن فضايل انسانى و اخلاق الهى از طريق اداى مناسك آن.
عاشقانه به آن وادى سفر كنيد و عاشقانه در آن حريم قدم بگذاريد و عارفانه در آن جايگاه كه جاى سر به خاك گذاشتن انبيا و امامان و اوليا بوده قرار بگيريد و چون به كعبه نزديك شديد خالصانه در مطاف قرار گرفته و دور خود او بگرديد و با زبان حال در محضر آن جناب عرضه بداريد:
اى راحت روانم دور از تو ناتوانم |
بارى بيا كه جان را در پاىِ تو فشانم |
|
اين هم روا ندارم كآيى براى جانى |
بگذار تا برآيد در آرزوت جانم |
|
بگذار تا بميرم در آرزوى رويت |
بى روى خوبت آخر تا چند زنده مانم |
|
گيرم كه من نگويم لطف تو خود نگويد |
كين خسته چند نالد هر شب بر آستانم |
|
بارى عراقى اين دم بس ناخوشست و درهم |
حال دلش دگر دم تا چون شود چه دانم |
|
منبع : پایگاه عرفان