کلام در نعمتهای خدا بود. در جنب این موضوع باعظمت، به این نتیجه رسیدیم که بر همۀ مکلّفان اعم از زن و مرد واجب است نعمتهای خدا را بشناسند و معرفت را در زندگی خودشان اصل قرار بدهند و دامن معرفت را تا آخر عمر رها نکنند. پیامبرخدا (ص) فرموده است: «اطْلُبُوا الْعِلْمَ مِن المَهْدِ اِلَی اللَّحْد».
و نیز واجب است این معرفت را جامه عمل بپوشانند، چون وقتی این علم و این عمل در وجود انسان تجلی کنند، انسان به معنای واقعی کلمه عبدالله میشود. این عبودیت به معنای واقعی را میتوان در آیات قرآن کریم دید، زیرا عبودیت، تحقق علم به نعمتها و ادای مسئولیت در برابر همین نعمتهاست. آن وجود مقدس و باکرامتی که خداوند متعال در قرآن کریم از قول او نقل میکند که فرمود:
)إِنِّي عَبْدُ اللهِ آتانِيَ الْكِتابَ وَ جَعَلَني نَبِيًّا * وَ جَعَلَني مُبارَكاً أَيْنَ ما كُنْتُ وَ أَوْصاني بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا * وَ بَرًّا بِوالِدَتي وَ لَمْ يَجْعَلْني جَبَّاراً شَقِيًّا
تفسیری که او از عبدالله بودن خودش ارائه میکند نشان میدهد که عبدالله بودن، متشکل از داشتن علم به دادههای پروردگار و نیز عمل به مسئولیتهایی است که در برابر نعمتهای پروردگار دارد.
هیچ پیامبر و امام و ولیای را هم سراغ نداریم که به نعمتی از نعمتهایی که به او عطا شده جهل داشته باشد و همچنین هیچ پیامبر و امام و ولیای نبوده که به مسئولیتهایی که متوجه او بوده توجه نداشته باشد. حرکت علمی و عملی در این زمینه، عین عبادت است.
در اصول کافی وارد شده که هر که در طلب علم بمیرد شهید مرده است، چون این علم و معرفت، پایه و ریشه عبودیت است.
البته وقتی انسان نعمتها را شناخت و دانست که بدن، جان، نفس، اعضا و جوارح و نیز انبیا، ائمه، قرآن کریم و همه نعمتهای عظیمیکه سر سفره عالم است برای چیست، ممکن است به موانعی برخورد بکند و آن موانع نگذارد او به علمش عمل کند. از این رو او باید یک رزمنده بسیار شجاع، زرنگ و جهادگر باشد که بتواند از این موانع گذر کند، چون این موانع موانعی نیستند که با خواهش و تمنا بتوان از آنها رها شد و بدون تلاش و جهاد، نمیتوان این موانع را از سر راه رسیدن به سعادت برداشت.
منبع : پایگاه عرفان