فارسی
چهارشنبه 07 آذر 1403 - الاربعاء 24 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 2
100% این مطلب را پسندیده اند

توفیق درک محضر امام حسین(ع)

توفیق درک محضر امام حسین(ع)

یکی دیگر از علمایی که به توفیق درک محضر حضرت سیّدالشهدا(ع) نائل آمد، آيت‌اللّه حاج ميرزا على آقا شيرازى[1] بود.

شهيد مطهرى در مورد ایشان مى گويد: «روزی ايشان در کلاس درس، در حالى كه دانه هاى اشك‌ بر روى محاسن سپيدشان مى غلطيد، اين خواب را نقل کرده و می‌گفت: در خواب ديدم مرگم فرا رسيده است، مردن را همان طورى كه براى ما توصيف شده است در خواب يافتم، خودم را جدا از بدنم مى ديدم و ملاحظه مى كردم كه بدن مرا به قبرستان براى دفن حمل مى كنند، سپس مرا به گورستان بردند و دفن كردند.

 

من تنها ماندم و نگران كه چه بر سر من خواهد آمد؟ ناگهان سگى سفيد را ديدم كه وارد قبر شد، در همان حال حس كردم كه اين سگ، همان تندخويى‌ها و رفتارهای خشن من است كه به این صورت تجسّم يافته و به سراغ من آمده است، در آن هنگام مضطرب بودم و می‌ترسیدم که این سگ به من آسیبی بزند، در همین حال بودم که ناگهان متوجّه شدم حضرت سيّدالشهدا(ع) تشريف آورد و به من فرمود: نگران نباش، من آن را از تو جدا مى كنم .»[2]

 

-----------------------------------------------------------------------

[1] . آيت اللَّه ميرزا علي آقا شيرازي در حدود سال 1255ش(1294 ق) در نجف اشرف به دنيا آمد، او فاضل مشهور، ادیبِ محقق، فقیه فرزانه، طبیب صاحب نفس و سرآمد عارفان عصر خویش بوده و استاد شهید مطهری وی را «نهج البلاغه مسلم» می‌دانست. سرانجام وی در هفدهم دیماه سال 1334ش مطابق با 24 جمادی الأول 1375ق دار فانی را وداع گفت.

[2] . عدل الهى: 251.

 

برگرفته از کتاب آئین اشک و عزا در سوگ سیدالشهدا(ع) نوشته استاد حسین انصاریان


منبع : پایگاه عرفان
0
100% (نفر 2)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

خدا و گنه‏كاران پشيمان‏
داستان ابراهيم و چهار پرنده‏
توبه فضیل عیاض
عابد و فاسق‏
حكايتى از علّامه طباطبايى‏
عبوديت را از يك عبد بياموزيم‏
تا از مرگ غفلت نكنيم
من دختر بدحجابی بودم با آرایش‌های زیاد
حکایت حال غافلان ‏
محروم ماندن از سعادت ابدى‏

بیشترین بازدید این مجموعه

تا از مرگ غفلت نكنيم
حكايتى از علّامه طباطبايى‏
حكايت بهلول نبّاش‏
حكايت گرگان و كرمان‏
گردنبند با برکت حضرت زهرا(س)
حکایت خدمت به پدر و مادر
حکایت حال غافلان ‏
داستان ابراهيم و چهار پرنده‏
خدا و گنه‏كاران پشيمان‏
ماجرای زن بدکاره ای که به زندان امام کاظم (ع) رفت

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^