به گزارش روابط عمومی موسسه دارالعرفان، استاد حسین انصاریان، استاد حوزه و مفسر قرآن کریم طی سخنرانی در حسینیه هدایت به بیان اثر گریه بر قلوب مومنان پرداخت و اظهار داشت: منبع واقعی اشکی که بر چهره جاری میشود یا نهایتاً در چشم جمع میشود و به جریان نمیرسد، خود چشم نیست. این مسئله، هم از سورهٔ مائده و هم از روایات اهلبیت(علیهمالسلام) استفاده میشود. منبع اشک بهقول قرآن، «دَمْع؛ قلب» است. قلب اگر کمک نکند، اشک ظهور نمیکند. هر مقدار که کمک قلب قویتر باشد، جریان اشک بیشتر است. رسول خدا(ص) میفرمایند: قلبهایی که مانند سنگ است، اثری از جریانات عالم نمیگیرد؛ چشم دیگر سرباز آن قلب نیست و دو موجود جداست. پیغمبر(ص) میفرمایند: خشکی چشم به شقاوت و قساوت قلب مربوط است.
وی ادامه داد: دانشمند بزرگی به نام «انتین دینه» در فرانسه بود که اکنون مرده است. من نوشتهاش را دیدهام. کتابی دو جلدی به نام «پیغمبر اسلام» دارد که بیش از هزار صفحه است و در فرانسه نوشته، فروشش هم خیلی بوده. او در انتهای این کتاب مینویسد: ای پیغمبر اسلام! کسی در این کرهٔ زمین غریبتر از تو نیست. حتی امتت هم تو را نمیشناسند و نمیدانند چه کسی هستی و از اینکه چه سرمایههای عظیمی پیش توست، خبر ندارند. تو را بهعنوان یک پیغمبر نگاه میکنند که معجزه داشته و وحی بر او نازل شده است. من وقتی مظلومیت تو را حس کردم، احساس وظیفه کردم که دربارهٔ تو بنویسم و بگویم تو چه کسی هستی! آخر کتاب مینویسد: یا رسولالله! برای اینکه بهاندازهٔ خودم به کمکردن غربت تو کمک بکنم، خودم و زن و بچهام مسلمان واقعی و متدین دینی میشویم که تو از طرف خدا آوردهای؛ بیشتر از این هم از دستم برنمیآید! او با زن و بچهاش مسلمان شد.
استاد انصاریان افزود: پیغمبر اکرم(ص) دربارهٔ باطن بحث میکنند. بحثهای پیغمبر(ص) فقط برای خانواده، بچهداری و اولادداری، بازار و کسب نبوده است. اینها حرفهای پیشپاافتادهٔ پیغمبر(ص) است. کار مهم پیغمبر(ص) این بود که نور پروردگار را در کوه وجود ما تجلی بدهد؛ کاری که خدا برای موسی(ع) کرد. وقتی موسی(ع) در کوه طور به خداوند گفت: «رَبِّ أَرِنِی أَنْظُرْ إِلَیکَ»، به موسی فرمود: نگاهی به کوه بکن، اگر طاقت آورد، تو هم طاقت آن تجلی کامل قلبی را که از من میخواهی، میآوری. قلب یک پارهگوشت است. وقتی موسی(ع) به کوه نگاه کرد، رشحهٔ اندکی از جلوهٔ او به کوه زد. پروردگار میفرماید که کوه نابود شد، «وَ خَرَّ مُوسَی صَعِقاً» موسی هم روی خاک افتاد و بیهوش شد.
این محقق، مفسر و پژوهشگر علوم قرآنی گفت: شخص دستفروشی با کفش پاره و لباس کهنه به جلسهٔ شما میآمد. چند سال، من او را از بالای منبر میدیدم. یک بار از منبر پایین آمدم و گفتم: آقا، خانهٔ شما کجاست؟ یک جایی را آدرس داد. گفتم: ماشین دم در است، بیایید؛ شما را میبرم. سوار شد و من هم بهدنبالش رفتم. یک خانهٔ شصتمتریِ کهنه بود. گفتم: داخل خانه بیایم؟ گفت: بیا. مثل الآن تابستان هم بود و خیلی گرم بود. خنککنندهٔ خودش و خانمش بادبزن بود. به او گفتم: اجازه میدهید که من بگویم یک کولر در اینجا نصب کنند؟ گفت: خودت اگر دلت میخواهد، نصب کن؛ من درخواستی ندارم. کولر را برایش گذاشتم و به او گفتم: تو در این جلسات میآیی، من از بالای منبر که تو را میبینم، از خودم خجالت میکشم که تو اینجور آقایی میکنی و میآیی. گفت: به من کاری نداشته باش؛ بگذار بیایم و بروم. گفتم: برای چه میآیی؟ گفت: بگذار بیایم. گفتم: برای چه میآیی؟ من آدم باسوادی نیستم و میدانم که حرفهای من به تو چیزی اضافه نمیکند. یکی دو بار با او صحبت کردم (خدایا! تو شاهدی که راست میگویم) و دیدم او عارف، فیلسوف، حکیم، الهی و وصل است. دستفروش بود، اما عارف! پیغمبر(ص) میفرمایند احدی را به چشم حقارت نگاه نکن که مبادا از اولیای خدا باشد. هیچکس را کوچک ندان و کوچک نبین.
استاد انصاریان افزود: به چشم حقارت به کسی نگاه نکنید! همه خوب هستند و اگر هم یک خوبی بد کرد، باز در دلت باشد که این توبه میکند و خوب میشود. حضرت محمد(ص)میفرمایند: «إنَّ للّهِ تعالى في الأرضِ أوانِيَ» خدا خودش ظرفهایی بر روی این زمین دارد که ظرفها لِله است؛ یعنی ظرف را به خودش اختصاص داده: ظرف من، بیت من و عبد من. «ألا وهِي القُلوبُ» این ظرفها قلبها هستند. «فَأحَبُّها إلَى اللهِ، أرَقُّها وأصفاها وأصلَبُها» محبوبترین دل پیش خدا، صافترین آنهاست. دلی است که حسد، کبر، غرور، ریا، بدبینی و نفاق ندارد و صافِ صاف است. دل بسیار سخت و قلب بسیار مهربانی است. بعد خود پیغمبر(ص) معنی میکنند: «أصلَبُها في ذاتِ اللهِ» چنان با ایمان به خدا و قیامت پیوند سختی خورده که هیچ تیشه و کلنگی نمیتواند این پیوند را از جا بکند. «وأصفاها مِن الذُّنوبِ» از گناهان مربوط به قلب، پاکِ پاک است. «وَأرقُّها للإخوانِ» مهربانترین دل را نسبت به برادران ایمانی دارد. چنین دلی منبعی برای چشم است و با این دل، هر چشمی گریه میکند.