به گزارش روابط عمومی موسسه دارالعرفان، استاد حسین انصاریان، استاد حوزه و مفسر قرآن کریم طی سخنرانی در حسینیه هدایت به بیان اثر گریه بر قلوب مومنان پرداخت و اظهار داشت: خداوند از زمان آدم(ع) تا خاتم(ص)، یک دین بیشتر ارائه نکرده که اسم آن دین هم «اسلام» است و تعبیر دیگرش، «صراط مستقیم» است. قرآن در یک آیه به پنج پیغمبر اولوالعزم اشاره میکند و کلمهٔ «دین» را در آن آیه بهصورت مفرد ذکر میکند: «شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ مَا وَصَّی بِهِ نُوحاً وَ الَّذِی أَوْحَینَا إِلَیکَ وَ مَا وَصَّینَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَ مُوسَی وَ عِیسَی أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَ لاَ تَتَفَرَّقُوا»؛ از دور این دین پراکنده نشوید؛ یک دین است. هر روزگاری به تناسب زیادشدن جمعیت و نیاز بیشتر به حلال و حرام، مسائل اخلاقی و مسائل خانوادگی، فقط قانون اضافه شد؛ اما اصل دین همان حقیقت بود که ترکیبی از اعتقادات صحیح قلبی، عمل صالح و اخلاق حسنه است. کل فقه الهی و معارف پروردگار در همین سه محور است: اعتقاد، عمل و اخلاق.
وی ادامه داد: در قرآن مجید اعلام کرده: «فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنْكُمْ وَلَا يَرْضَىٰ لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ» مغز آیه این است: راضی نیستم که روز قیامت، یک نفر از شما به جهنم برود. دین فرستادهام که نه در دنیا زندگیتان جهنمی باشد و نه در آخرت؛ هیچ علت دیگری هم ندارد. فرستادن دین هم عین عشق، لطف، کرم و محبتش به انسان است. اگر دین را نمیفرستاد، ما هیچ ارزشی در این عالم نداشتیم. وزن ما بدون دین، با همهٔ حیوانات یکی بود. خداوند نمیخواست بندگان انسانی او هموزن مار، عقرب و پرندهٔ حرامگوشت و حلالگوشت باشد. کسی که دین خدا را نمیخواهد، واقعاً هم نمیخواهد، تعداد هم زیاد است، خیلی حکیمانه و بهصورت غایبانه دربارهٔ آنها میگوید: «أُولٰئِکَ کَالْأَنْعَامِ»؛ یعنی باز یکخرده به تو احترام دارم و رودررو به تو نمیگویم که مثل عقرب، مار و گوسفند هستی. قرآن میگوید: آنها اینگونه هستند. قرآن چقدر ادب دارد!
استاد انصاریان افزود: یک حجت او برای شناخت دینش، قرآن مجید است: «ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَرَیبَ فِیهِ هُدًی لِلْمُتَّقِینَ»؛ دین راهنمای خودنگهداران است و کل آن هم در این قرآن بیان شده. «لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ»؛ قرآن روشنگر دین برای مردم است.
این محقق، مفسر و پژوهشگر علوم قرآنی گفت: یک ملاک شناخت دین نازلشده، اهلبیت(علیهمالسلام) هستند: «مَثَلُ أهلِ بَيتي مَثَلُ سَفينَةِ نُوحٍ»؛ اهلبیت من در این عالم، مانند کشتی نوح هستند. اگر آن کشتی نبود، طوفان مردم زمان نوح(ع) را هلاک میکرد. آن کشتی دینداران را نجات داد و بیدینان هم که به سراغ کشتی نیامدند، غرق و نابود شدند. اگر کسی متمسک به کشتی وجود اهلبیت(علیهمالسلام) نشود، طوفانهای غرایز، شهوات، افکار پلید و عقاید پست، مانند قوم نوح غرقش میکند؛ ولی هر که متمسک به این کشتی است، در طوفانهای غرایز، شهوات، امیال، افکار ابلیسی و وساوس شیطانی غرق نمیشود. وقتی من با اهلبیت(علیهمالسلام) و دین آنها زندگی کنم، حتی اگر جهان را داخل و خارج پر از وسوسه کنند، برای من مشکلی نیست. من که تمسک به این کشتی دارم، اهل نجات هستم؛ هرچه میخواهند، وسوسه تولید کنند و خناسگری بکنند. «مَن رَكِبَها نَجا» نجات با قرآن و اهلبیت(علیهمالسلام) است. «ومَن تَخَلَّفَ عَنها غَرِقَ» و اگر کنار بگیری، مثل مردم زمان نوح(ع) غرق میشوی.
استاد انصاریان افزود: این ملاکِ یافتن دین واقعی است: قرآن و اهلبیت(علیهمالسلام). در روایات ما آمده است که اهلبیت چهارده نفر هستند؛ پیغمبر(ص) است تا امام عصر(عج). ریشهٔ دوازده امام هم پیغمبر(ص) است و ریشهٔ وجودی یازده امام هم امیرالمؤمنین(ع) و صدیقهٔ کبری(س). تا اینجا هم معلوم است. صدتا کتاب، 150 تا کتاب یا دویست تا کتاب؛ هر چند تا کتاب که دلتان میخواهد! حالا مثلاً یکی از آنها، «محجةالبیضاء» فیض است که در سیصد کتابش، این کتاب چشموچراغ معارف الهی و چهارهزار صفحه است. یک کتاب فیض هم «وافی» در 25 جلد، هر جلد آن ششصد تا هفتصد صفحه است. کتابهای دیگری هم مثل «وسائلالشیعه» و «کاملالزیارات» داریم.