به گزارش روابط عمومی موسسه دارالعرفان، استاد حسین انصاریان، استاد حوزه و مفسر قرآن کریم طی سخنرانی در حسینیه حضرت اباالفضل(ع)به بیان رسالت انبیای الهی پرداخت و اظهار داشت: تمام انبیای خدا منبع مهرورزی، مهربانی و محبت به مردم بودهاند. آنها وقتی مبعوث به رسالت میشدند، جامعه جامعهٔ مؤمن، مسلمان و مؤدب به آداب الهی و انسانی نبود. جامعهٔ زمان همهٔ انبیا، بتپرست، مشرک، آلوده و دچار محرّمات بودند؛ میکُشتند، میبُردند، حقوق مردم را پایمال کرده و کمفروشی میکردند. خدا در قرآن دربارهٔ اینها میفرماید: متقلب، کلاهبردار و آدمهای پستی بودند؛ اما هر پیغمبری را که به این ملتها مبعوث کرد، در قرآن میفرماید: من برادرشان را در بین آنها به رسالت مبعوث کردم. این تعبیر خیلی عجیبی است که خداوند یک بندهٔ پاک، شایسته، آقا، باعظمت، عالم و حکیم را بگوید: من برادرِ این بتپرستها، دزدها، غارتگرها و کمفروشها را بهسوی آنها فرستادم.
وی ادامه داد: ملتها هم، خیلی زود انبیا را نمیپذیرفتند و قبول نمیکردند؛ دعوتشان را اجابت نمیکردند و حرفهایشان را گوش نمیدادند. بعد میآمدند و با هم فریاد میزدند: «این دیوانه است». گاهی وقتها هم فریاد میزدند و میگفتند: «این جادوگر است». گاهی هم میآمدند و داد میزدند: «اینکه میگوید از طرف خدا آمدهام، دروغ میگوید؛ نه خدا او را مبعوث به رسالت کرده و نه وحیای نازل شده است». گاهی هم عجیبتر بود و جلوی پیغمبر را میگرفتند؛ مثل سه پیغمبری که خدا در منطقهٔ انطاکیه مبعوث به رسالت کرد. به این انبیا گفتند: «لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا»به دعوتتان خاتمه بدهید و دیگر حرف نزنید؛ دیگر ما را به خدا، حلال و حرام و ترک بتپرستی دعوت نکنید. اگر کارتان را ادامه دهید و باز هم فردا ما را به خدا و خوبیهایی که خودتان میگویید و ترک بتپرستی دعوت کنید، دو تا کار میکنیم: شما را میگیریم و یک جا میگذاریم که نتوانید فرار بکنید؛ در محاصره قرار میدهیم و جادهٔ فرار را هم میبندیم، بعد اینقدر سنگبارانتان میکنیم که زیر سنگها بمیرید. به چه کسانی میگفتند؟ به کسانی که عاشق و محب مردم و مهربان به خودشان بودند. کاردوم هم این بود که می گفتند اینقدر شما را شکنجههای سخت میکنیم که ذرهذره بشوید و زنده نمانید.
استاد انصاریان افزود: امام صادق(ع) میفرمایند: بعضی از این انبیا را گرفتند و با ارهٔ دوسر نصفشان کردند؛ این هم عکسالعملهای مردم نسبت به محبتهای انبیاست! امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: بعضیها را هم داخل چاه انداختند و سنگ سنگینی را از بالای چاه رها میکردند. پروردگار در قرآن میگوید: «وَیقْتُلُونَ النَّبِیینَ بِغَیرِ حَقٍّ»؛ خیلی از انبیای مرا ظالمانه کشتند. آیا خدا فرستادن انبیا را قطع کرد؟ نه. وقتی پیغمبری را میکشتند، یک پیغمبر دیگر میفرستاد؛ در چاه میانداختند، یک پیغمبر دیگر؛ ارّه میکردند، یک پیغمبر دیگر.
این استاد حوزه علمیه و مفسر قرآن کریم با بیان اینکه نماز یک معدن است، اظهار داشت: نماز معدنی است که وقتی شما میخوانید، درِ این معدن باز میشود و رحمت و مغفرت خدا و شفاعت ائمه را به تو وصل میکند؛ همچنین درِ بهشت را به روی تو میگشاید.
وی ادامه داد: ائمه رودربایستی ندارند و عاشق این هستند که مردم اهل نجات باشند. امام صادق(ع) شب آخرعمرشان بود که به امام هفتم، پسرشان موسیبنجعفر فرمودند: درست است که گفتهاند آدمِ خواب اگر خودش نگفته باشد که مرا بیدار کن، نباید بیدار کنی؛ اما امشب، نیمهٔ شب تمام قوموخویشهای مرا بیدار کن. موسیبنجعفر(ع) هم رفتند، درِ این خانه و آن خانه را زدند، در این کوچه و آن کوچه رفتند و مرد و زن اقوام حضرت صادق(ع) را بیدار کردند و گفتند: پدرم با شما کار دارد؛ همگی بیایید. همه آمدند. امام به تمام قوموخویشهایشان فرمودند: اقوام من! اگر نماز را سبک بشمارید، روز قیامت هیچکدام از شما به شفاعت ما نمیرسید؛ نه اینکه نخوانید، بلکه سبک بشمارید. اینکه بگویم حالا فردا میخوانم یا نماز ظهرم دیر نمیشود، ساعت چهار میخوانم؛ ساعت چهار نشد، ساعت شش میخوانم؛ ساعت شش نشد، ساعت هشت میخوانم؛ این هم نشد، پنج دقیقه به اذان میخوانم؛ این سبکشمردن نماز است. این «لَنْ تَنَالُ» یعنی کسی که نماز را سبک بشمارد، هرگز به شفاعت ما نمیرسد.