فارسی
دوشنبه 05 آذر 1403 - الاثنين 22 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
عاشورا در آیینه ادبیات
ارسال پرسش جدید

روضه مقتل از یوسف رحیمی

روضه مقتل از یوسف رحیمی
بعد از سه روز پیکر سرخش کفن نداشتیوسف ترین شهید خدا پیرُهن نداشتاز بس که نیزه خون تنش را مکیده بودحتی توان و قدرت ناله زدن نداشتدر هجمۀ تواتر شمشیر و تیر و تیغراهی به جز شقایق پرپر شدن نداشتاز بس که پیکرش شده پامال اسبهایک جای بی جراحت و سالم ، بدن ...

توبه ی ادم از محمد حسین انصاری نژاد

توبه ی ادم از محمد حسین انصاری نژاد
نخستین کس که در مدح تو شعری گفت آدم بود                                                                 علیرضا قزوه تجلی کرد دستی پرده بالا رفت آدم را در آن تاریک روشن ها تبسم کرد عالم را هوس بارید شیطان پشت گندم زار می خندید هبوط ناگهان در ...

زخمی هزار کربلای کینه ای از آرش پور علیزاده

زخمی هزار کربلای کینه ای از آرش پور علیزاده
زخمی هزار کربلای کینه ای مثل نوحه های حضرت سکینه ای   اشک زینبانه در برابر سری آه صادقانه در بقیع سینه ای   آن قَدَر عمیق مثل چاه حیدری آن قَدَر زلال مثل آبگینه ای   مثل عالِمان سرآمد زمانه ای مثل یک کتاب توی هر زمینه ای   مثل رازهای سر به مهر ...

تشنه‌ترین لبان از دارا نجات

تشنه‌ترین لبان از دارا نجات
تشنه‌ترین لبان با سبز مویه‌ها لب‌های نوحه‌ریز عاشقان حسین (ع) است. و سبزترین عاشقانه را با گل‌افشان سرشک، سوگواران حسین می‌خوانند. و عاطفه‌ترین عطش، عطش شبنم ایمان حسین است ـ در بلوغ سپیده‌ای به خورشید جمال حق. هنوز، در وادی اشک و محبت دل ...

عشق من پائیز آمد مثل پار از احمد عزیزی

عشق من پائیز آمد مثل پار از احمد عزیزی
عشق من پائیز آمد مثل پار باز هم، ما باز ماندیم از بهار احتراق لاله را دیدیم ما گل دمید و خون نجوشیدیم ما باید از فقدان گل خونجوش بود در فراق یاس، مشکی پوش بود یاس بوی مهربانی می‌دهد عطر دوران جوانی می‌دهد یاس‌ها یادآور پروانه‌اند یاس‌ها ...

باید تو عباس امیر المؤمنین باشی از زهرا بشری موحد

باید تو عباس امیر المؤمنین باشی از زهرا بشری موحد
باید تو عباس امیر المؤمنین باشیباورندارم این چنین روی زمین باشی این تیر باچشمان زیبایت چه ها کردهبی دست اگر افتاده از بالای زین باشی اولاد زهرا تشنه ی آب اند کاری کنباید سر قولی که داد ام البنین باشی بوی بهشت زیر چادر می دهی، شایدبا کوثری که رو ...

ای قلم از غربت زینب بگو از امیر عاملی

ای قلم از غربت زینب بگو از امیر عاملی
ای قلم از غربت زینب بگو از غم سجاد غرق تب بگو کربلا را ای قلم تصویر کن یادی از مولاحسین، آن پیر کن نکته ای از حال و روز یاس گو ای قلم از حضرت عباس گو از بلاجویان دشت کربلا از شهیدان بلا در نینوا از کسانی که ولی را یاورند عاشقانی که زجنس باورند کارعشق از ...

کاروان ازمحمدعلی مجاهدی (پروانه)

کاروان ازمحمدعلی مجاهدی (پروانه)
آنچه از من خواستی با کاروان آورده‏ام یک گلستان گل به رسم ارمغان آورده‏ام از در و دیوار عالم فتنه می‏بارید و من بی‏پناهان را بدین دارالامان آورده‏ام اندرین ره از جرس هم بانگ یاری برنخاست کاروان را تا بدین‏جا با فغان آورده‏ام تا نگویی زین ...

اشک آمد به هواداری گل از مهدی طهماسبی دزکی

اشک آمد به هواداری گل از مهدی طهماسبی دزکی
اشک آمد به هواداری گل ناله برخاست پی یاری گل علقمه گریه کنان شرمنده مرد تادید غم کاری گل آسمان بغض خودش را نشکست ابرمبهوت زدلداری گل مردها باز مهیا گشتند تابیایند پی یاری گل دست سقا ززمین بر می خاست تا بیاید به علمداری گل پشت خورشید شکست ...

ای که پیچید شبی در دل این کوچه صدایت از محمدرضا محمدی نیکو

ای که پیچید شبی در دل این کوچه صدایت از محمدرضا محمدی نیکو
ای که پیچید شبی در دل این کوچه صدایتیک جهان پنجره بیدار شد از بانگ رسایتتا قیامت همه جا محشر کبرای تو برپاستای شب تار عدم ، شام غریبان عزایتعطش و آتش و تنهایی و شمشیر و شهادتخبری مختصر از حادثه ی کرب و بلایتهمرهانت صفی از آینه بودند و خوش آن روزکه ...

پشت حصار حرم از مجتبی طهمورثی

پشت حصار حرم از مجتبی طهمورثی
دل، پشتِ حصار حَرَمت خسته‏ترین است در سایه دیوار تو بنشسته‏ترین است بگشا گِره از بال فرو بسته پرواز کاین خیل کبوتر به تو دل‏بسته‏ترین است سازی است شکسته، دلِ آیینه تباران بنواخته‏ای آنچه که بشکسته‏ترین است زنجیر غلامان تو تا نوحه‏گری ...

دشت عطش از احمد ده بزرگی

دشت عطش از احمد ده بزرگی
در دشت عطش ، لاله صفت سوخت حسین (ع) تا مشعل آزادگی افروخت حسین (ع) بر لوح فلق ، تا به قیامت ، نقش است درسی که زخون ، به خلق آموخت حسین ...

در آسمان دو چشم التهاب گل کرده از مهدی طهماسبی دزکی

در آسمان دو چشم التهاب گل کرده از مهدی طهماسبی دزکی
در آسمان دو چشم التهاب گل کرده                                 شب است و بر سرنی آفتاب گل کردهزبام نی به جهان می‌وزید عطر حضور                                 و اشک بر رخ دل پر شتاب گل کردهشمیم آیه به آیه مشام جان خوش ...

در سینه ی خود داغ فراوان دارد از پروانه بهزادی آزاد

در سینه ی خود داغ فراوان دارد از پروانه بهزادی آزاد
در سینه ی خود داغ فراوان دارد آب است ولی آتش سوزان دارد این ماه محرم است و این ابر دلم ابری که تمام سال باران ...

مژده اى دل از نجومى خراسانى

مژده اى دل از نجومى خراسانى
مژده اى دل كز ره امشب جان جانان آمده جان جانان در جهان از راه احسان آمدهخلق عالم را صفابخش دل و جان آمدهاى محبّان بار ديگر ماه شعبان آمدهملك هستى غرق رحمت گشته از اين فيض عامساقيا برخيز و ما را باز مى در جام كن شعلهور جان مرا از آب آتش خام كندر ميان ...

بند اول ترجیع بند معروف محتشم کاشانی درباره امام حسين(ع)

بند اول ترجیع بند معروف محتشم کاشانی درباره امام حسين(ع)
  باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است این صبح تیره باز دمید از کجا کزو کار جهان و خلق جهان جمله در هم است گویا طلوع میکند از مغرب ...

این کجا و اشک آمرزش کجا ازافشین یداللهی

این کجا و اشک آمرزش کجا ازافشین یداللهی
سر بریدند آسمان را در زمین چیست حس مردم این سرزمین خواب دریا غرق خون تعبیر شد تشنه ای با دشنه ای درگیر شد این گذشت اما غزل یک بیت نیست حسن مطلع را نمی باید گریست جنس تاریخ و حکایت نیست عشق کینه و زخم و شکایت نیست عشق عشق یعنی جمع جبر و اختیار عشق ...

دشت بلا از نادر بختياري

دشت بلا از نادر بختياري
گفت محمد که ز دشت بلا بي‌سرآيند حسين مرا اي لب تو تشنه‌ترين غنچه‌ها کرده غمت با دل خونم چه‌هادل خوشي و عشق نگردند جمع شاهد من آتش و اشک است و شمعطوطي اگر در قفس آئينه داشت چلچلة ما غم ديرينه داشتغصه حريف دل مشتاق نيست هرکه کند شکوه ز عشاق ...

سفر از حمیدرضا شکارسری

سفر از حمیدرضا شکارسری
راه مانده است و پای آبله‌دارشن و صحرا و خشم قافله‌دارسفر این بار، داغدار و اسیرآه با دست و پای سلسله‌دارروز، سیلی و تازیانه و زخمشب، سیاه و بلند و نافله‌داراین طرف جای خالی کودکآن طرف یک سپاه حرمله‌دارسرد و ساکت به شیشه می‌ماندمُرد آن آسمان ...

امیر وفا از الهی قشمه‏ای‏

امیر وفا از الهی قشمه‏ای‏
روز نهم دشمن دون بیدرنگ  یکدله بنواخت ز کین کوس جنگ‏    جون ز صف جنگ برآمد خروش  خون شهیدان حق آمد بجوش‏    شه به ابوالفضل امیر وفا  گفت شو آگه ز سپاه جفا    مقصد این قوم ستمگر بیاب  آگهی آور ز درنگ و شتاب‏    میر وفادار ابوالفضل راد  سر بوفا ...
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^