فارسی
يكشنبه 04 شهريور 1403 - الاحد 18 صفر 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

عاشورا در آیینه ادبیات
ارسال پرسش جدید

شراره از غلامرضا سازگار

شراره از غلامرضا سازگار
ما هم فتاده بر خاک با جسم پاره پاره اي اشک‌ها بريزيد از ديده چون ستاره جز من که همچو خورشيد افروختم در اين دشت کي پاره پاره ديده اندام ماهپاره ما هم فتاده بر خاک ديدم که خصم ناپاک با تيغ زخم مي‌زد بر زخم او دوباره در پيش چشم دشمن بر زخمت اي گل من ...

ای بسته بر زیارت قدّ تو قامت آب از خسرو احتشامی

ای بسته بر زیارت قدّ تو قامت آب از خسرو احتشامی
ای بسته بر زیارت قدّ تو قامت آبشرمنده مروت تو تا قیامت آبدر ظهر عشق، عکس تو لغزید در فراتشد چشمه حماسه ز جوش شهامت آب دستت به موج داغ حباب طلب گذاشت اوج گذشت دید و کمال کرامت آببر دفتر زلالی شط خط «لا» نوشتلعلی که خورده بود ز جام امامت آبلب تر نکردی از ...

باز می جوشد جنون در باور اندیشه ها از زهرا فیض

باز می جوشد جنون در باور اندیشه ها از زهرا فیض
باز می جوشد جنون در باور اندیشه ها می تراود شعر خون از ساغر اندیشه ها باز می خوانند مرغان نغمه ی جان سوز را گوشه ای از پرده های محشر آن روز را  در تمام باغ گل ها جام غم نوشیده اند در عزای سدره ی بی سر سیه پوشیده اند آسمان مبهوت آن فواره های نور شد ...

تاریخ منظوم عاشورا

تاریخ منظوم عاشورا
پوشیده‏ای به قامت موزون، قبای عشق افکنده‏ای به دوش، چه زیبا ردای عشق بر دل نهاده‏ای همه بارگران دوستبا جان خریده‏ای توچه نیکو بلای عشق در این رواق تا ز شهادت رقم زدند طغرای آن ز خون تو در نینوای عشق طرح ستم ز گردش این چرخ کج مدار شد آشکار و گشت ...

باید آهی ...از سید اکبر میر جعفری

باید آهی ...از سید اکبر میر جعفری
باید آهی ...که سرخْ روییم نه سبز باید حرفی سرخ بگوییم نه سبز راهی باید سبز بجوییم نه سرخ گاهی باید سرخ بروییم نه ...

امشب سری به گوشه ی ویرانه می زنی ؟ از خلیل عمرانی

امشب سری به گوشه ی ویرانه می زنی ؟ از خلیل عمرانی
امشب سری به گوشه ی ویرانه می زنی ؟گاهی دراین سکوت اسیرانه می زنی ؟ای روشنای دیده ی دلهای تیره بختامشب سری به خانه ی پروانه می زنی؟یک لحظه تاغریب دلم حس می کند تو رادستی دراین غروب غریبانه می زنی ؟درموج گریه ازنفس افتاد دخترت با دست مرگ یک دونفس چانه ...

اشک امان نمی‌دهد گریه بغض سنگ را از کاظم رستمی

اشک امان نمی‌دهد گریه بغض سنگ را از کاظم رستمی
اشک امان نمی‌دهد گریه بغض سنگ را سنگ گرفته از دلم روی ریا و رنگ را می‌جهد از گدازه دل، آتشی از هبوط گل صخره دوباره می‌کشد گردن پالهنگ را صالح مصلح از یمین، می‌چکد از عرق جبین می‌زند از صفوف طف نغمه صور جنگ را می‌رمد از رامش دف زخم سه تار رف به رف ...

سنگین تـــــر از همیشه غمــی روی سینه ام ازسید رضا موسوی ولا

سنگین تـــــر از همیشه غمــی روی سینه ام ازسید رضا موسوی ولا
سنگین تـــــر از همیشه غمــی روی سینه ام خـــیلی دلـم برای دو خـــــط روضــــه لَـــک زده انــــگار وقـــت روضــــــه مـــــادر رســیده بـــــاز دردی که زخــــــم هـای دلـــــم را نمـــــک زده حـــالا رســــیده لحــــظه در هـــــم ...

دامن خيمه به بالا بزن! از محمد فخارزاده

دامن خيمه به بالا بزن! از محمد فخارزاده
گرچه تا غارت اين باغ نماند است بسي بوي گل مي وزد از خيمه خاموش کسي چه شکوهي است در اين خيمه که صد قافله دل مي نوازند به اميد رسيدن، جرسي دامن خيمه به بالا بزن اي گل که دلم جز پرستاري درد تو ندارد هوسي اي صفاي لعري جمع به پيشاني تو! باد پاييم و به ...

دگر چه باغ و درختی بهار اگر برود ازعلی محمد مو’دب

دگر چه باغ و درختی بهار اگر برود ازعلی محمد مو’دب
دگر چه باغ و درختی بهار اگر برود چه بهره از دل دیوانه یار اگر برود حجاز بر قد سرو که تکیه خواهد کرد به سوی دشت طف آن کوهسار اگر برود مگر به معجزه زمزم نخشکد از گریه مراد اینهمه چشم انتظار اگر برود چگونه ماه به گرد زمین طواف کند دلیل گردش لیل و نهار اگر ...

قمر منیر بنی ‏هاشم‏ از صامت بروجردی

قمر منیر بنی ‏هاشم‏ از صامت بروجردی
ایکه ناورد دلیران را ندیدی در نبرد  چهره‏ات از حمله‏ی شیران نگردیده است زرد    خواهی ار بینی بدوران سپهر لاجورد  کیست هنگام جدل در وقعه‏ی ابطال مرد    بین به جنگ قوم کوفی مردی عباس را  بهر امداد برادر چون برون شد از خیم    آن یگانه مظهر قهر ...

دستهایت عشق را... از پروانه بهزادی آزاد

دستهایت عشق را... از پروانه بهزادی آزاد
مشک را هم شأن دریا می کنی آب را با عشق معنا می کنی عکس ماهت توی آب افتاده است نهر را محو تماشا می کنی  آب در مشت و نمی نوشی چرا؟ قطره را غرق تمنا می کنی عقل را، اندیشه را، احساس را باز در گیر معما می کنی                          در میان نیزه ...

در این دیار هوای نفس کشیدن نیست از محسن عرب خالقی

در این دیار هوای نفس کشیدن نیست از محسن عرب خالقی
در این دیار هوای نفس کشیدن نیستبرای هیچ پری فرصت پریدن نیستخدا به داد دل لاله های تو برسدبه ذهن این همه گلچین به غیر چیدن نیستهزار سرو روان در پی ات روانه شدندبلند قامتشان حیف قد خمیدن نیست!در این کویر خود ساقی آب می گرددبرای نو گل تو وقت قد کشیدن ...

میدان جنگ‏ از صابر همدانی

میدان جنگ‏ از صابر همدانی
چون شد آن خصم افکن دوران جنگ  جلوه‏گر در جبهه‏ی میدان جنگ‏    دست و پا گم کرد آن قوم لئیم  حکم فرما شد به میدان خوف و بیم‏    همچو بیدی کز نهیب تندباد  لرزه بر اندام لشکر اوفتاد    هیبت آن فارس از پشت فرس  بست اندر سینه‏ها راه نفس‏    شد سران ...

گر جگر خشک شود، خشکی لب ها حتمی ست از سعید توفیق

گر جگر خشک شود، خشکی لب ها حتمی ست از سعید توفیق
گر جگر خشک شود، خشکی لب ها حتمی ست رفتن ناله ی لب تشنه به بالا حتمی ست آب اگر یافت نشد، مرگ ربابِ بی شیر بر سر درسِ جگر سوز الفبا، حتمی ست قطره ی آب اگر نذرِ سر او بکند بر علی اصغرمان معجزه ای سا، حتمی ست بدنِ غیرت اگر که عرق سرد کند خیس تب هم بشود، ...

آدینه از محمد حسین انصاری نژاد

آدینه از محمد حسین انصاری نژاد
آدینه ، خلاصه ای است از آه حسین (ع) آیینه ای از ادامه ی راه حسین (ع) از «ندبه» و «عهد» و «آل یاسین » راهی است بر پنجرة ظهور خونخواه ...

ظهرعاشورا حسین بن علی یاور نداشت

ظهرعاشورا حسین بن علی یاور نداشت
ظهرعاشورا حسین بن علی یاور نداشت یاوری دیگر از آن یاران نام آور نداشت  بهر جانبازی نشان از قاسم و جعفر نبود  خسرودین عون و عباس و علی اکبر نداشت بانگ هل من ناصرش راهیچکس پاسخ نگفت ناصر دین پیمبر ناصری دیگر نداشت با دلی سرشار غم قنداقه‌ی اصغر ...

قمر بنی هاشم (س) ازمجید صالحی

قمر بنی هاشم (س) ازمجید صالحی
همچو باران که شبی شعله به دریا زده استلشکر دشمن از اندام .... جا زده استهمچو شیری است که از بیشه به دور افتادههمچو مردی که به پاهاش غرور افتادهشان قرآن زده از روی غرض میخوانداین پسر کیست که این گونه رجز میخوانداز در و پنجره آوازه ی غم میریزدتن عصیان ...

پیکرم چشم انتظار تیزی شمشیرهاست از سید علیرضا شفیعی

پیکرم چشم انتظار تیزی شمشیرهاست از سید علیرضا شفیعی
از زبان سعید بن عبدالله حنفی به سیدالشهدا(علیه السلام):پیکرم چشم انتظار تیزی شمشیرهاستدر رکابت جان سپردن افتخار شیرهاستبر زبان عشق بوده در شب قدر این سخن:پیش چشم یار مردن بهترین تقدیرهاستپیش از این تیر نگاهت برده جان را از تنم پس چه باک از اینکه ...

برای حضرت علی اصغر از مهدی بوشهریان

برای حضرت علی اصغر از مهدی بوشهریان
سلاماردات خود را، از گوشه حسینیه دل، در این محرم سیاه، با تمام اخلاصم، به قطره قطره خون تو تقدیم می کنم.قنداقه خونینت، برای دل من دریایی از ماتم است، دریایی از اشک و آه، از حسرت نبودن. که بودنم، شاید یکی بیشتر می شد، یکی بیشتر فدا می شد. یکی بیشتر ...
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^