این محبت موجب مىشود که زائر، آن بزرگان را الگوى خویش سازد و در جهت همسویى فکرى و عملى با آنان بکوشد. همچنان که در قسمتى از زیارت، از خدا مىخواهد زندگى و مرگش را یکسره همانند آنان قرار دهد: "اللهم اجعل محیاى محیا محمد و آل محمد و مماتى ممات محمد و آل ...
قال الامام الباقر - عليه السلام - : اِنّ الحُسَيْنَ صاحِبَ كَربَلا قُتِلَ مَظْلوما، مَكروبا عَطْشانا، لَهفانا فآلَي اللّه عَزَّوَجلّ عَلي
نَفْسِهِ اَن لا ياتيَهُ لَهفانٌ و لا مَكروبٌ و لا مُذنِبٌ و لا مَغمومٌ و لا عَطشانٌ و لا مَنْ بِهِ عاهَةٌ ...
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت
رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان ...
از جوانان اهل بیت پیغمبر، اول كسى كه موفق شد از ابا عبد الله كسب اجازه كند، فرزند جوان و رشیدش على اكبر بود. على اكبر(ع) فرزند بزرگ سید الشهدا بود. او در كربلا حدود 25 سال داشت. سن او را 18 سال و 20 سال هم گفته اند. او اولین شهید عاشورا از بنى هاشم بود.(1) در ...
در غبار غروب غمگینی قافله ؛ پر غرور می آمد خسته جان و اسیرتاریکی از دیار حضور می آمد می شد از بوی زخمشان فهمید کربلا رفته اند و حالا هم ... می شد از چهره های آن ها خواند تا خدا رفته اند و حالا هم هر ستاره که می رسید از راه رنگ غربت زیادتر می شد گونه های ...
از جمله شرایط وجوب امر به معروف و نهى از منکر، ایمن بودن از خطر و ضرر است، این شرط نه تنها موجود نبود بلکه با پیشینه و عملکرد یزید و حکومت بنى امیه - با آن وضعیت استبدادى و کشتار بى رحمانه انسان هاى بى گناه- روشن بود که چنین موقعیتى پیش نمى آید و اقدام ...
مـخـتـار از همراهان خواست كه قاتلان امام را معرفى كنند تا زمين را از وجود نحس آنها پاك ساخته و شهر را از آنها تخليه نمايد هر كه از آنها نشانى داشت براى مختار تعريف مى كرد، از جمـله مـالك بن نسير بدى و عـبدالله بن اسيد جُهمـنى و حمـل بن مـالك را مـعرفى ...
ابن عباس میگوید: هنگام حرکت امیرالمؤمنین علیهالسلام به سوی صفین من همراه آنحضرت بودم وقتی در ساحل فرات و دشت نینوا پیاده شدیم ، حضرت امیر علیهالسلام به صدای رسا پرسید: « ابن عباس آیا این سرزمین را میشناسی؟» گفتم: نمیشناسم. فرمود: «اگر ...
نام مادرش معلوم نیست، برخی مادرش را کنیز دانسته اند.(1) افرادی چون ابن عماد خنبلی، دیاربکری، ذهبی و مظفر به شهادت او تصریح کرده اند.(2) این در حالی است که در منابع متقدم، نامی از وی به میان نیامده است.
پی نوشتها:
1-الامامه و السیاسه / ج2 / ص 6.
2- بطل ...
تمام شد همه رفتند؟ یک صدا پرسیدصدا جواب نمیخواست از خدا پرسیدخدا صدای تو را شور مستمر میخواستشبیه خون پدر گرم و شعلهور میخواستچنان که صبح گلویت نفس نفس میزدشب غلیظ زمین را عجیب پس میزدصداقتی است صدایت که تا ابد باقی استبگو که دور بگیرد ...
يکي از سرکردههاي دشمن که در کربلا براي کشتن امام حسين عليهالسلام و اصحابش حاضر بود «اخنس بن زيد» نام داشت. او فردي خودخواه و بيرحم بود و از بيرحمي به همراه ده نفر با اسب بر جنازهي امام حسين عليهالسلام تاختند و استخوانهاي او را شکستند. اين ...
چون عیسی بن مریم با حواریین به سرزمین کربلا گذشت،آهوان گریانی را دید،بر این منظره همگی گریستند، پس حضرت مسیح، کربلا و امام حسین (علیهالسلام) را بر ایشان معرفی نمود،و مدت طولانی گریست تا این که به صورت بر زمین افتاد و غش ...
عبداللَّه اكبر مكنّى به ابوبكر، فرزند امام حسن مجتبى عليه السلام است. مادرش امولد و نامش، رمله بود. وى از ياران والامقام امام حسين عليه السلام است، كه پس از حضرت قاسم عليه السلام به ميدان رفت و چنين رجز خواند: ان تُنْكِرُنى ...
«فرهنگ عاشورا»، پيوندي عميق و ارتباطي ناگسستني با «فرهنگ انتظار» دارد. واقعه عاشورا، زمينهساز و مقدمه ظهور امام عصر (عج) است و معارف و حکمتهاي جاودان آن، در «ظهور مهدي موعود» متجّلي است. با بررسي و دقّت، در حديث قدسي «زيارت عاشورا» و «زيارات ...
شمعها از پای تا سر سوختهمـانده یک پروانه ی پر سوخته نـام آن پـروانه عبـدالله بـود اختری تـابندهتر از مـاه بود کرده از اندام لاهوتی خروج یافته تـا بـامِ «أوْ أدنی» عروج خون پاکش زاد و جانش راحله تـار مـویش عالمی را سلسله صـورتش مـانند بابا ...
وقتی که جاری میشود اشکم به سویت
آیینهام گل میکند در روبرویت
خالی نمیماند خیالم از نگاهت
با چشمهها، با رودها در جستجویت
آزادگی گُل کرد از دستان سبزت
مردانگی پژمرد در زخم گلویت
در یا هراسان شد در آن ظهر عطشناک
آب از عطشناکی خروشان ...
خونی چکید و حنجره ی خاک جان گرفت
بغضی شکست و دامن هفت آسمان گرفت
آبی که دستبوس عطش بود شعله زد
آتش، سراغ خیمه ی رنگین کمان گرفت
ابری برای گریه نیامد ولی زسنگ
خون، غنچه غنچه خاک تو را در میان گرفت
" اسبی ز سمت علقمه آمد" دگر بس است
تیری امام ...
اى دل دوباره قلب ما را شاد كردندمرغ دل ما را زغم آزاد كردندگفتند ميلاد امام عاشقانستزين مژده خيل عاشقان را شاد كردندوقتى شكوفا شد گل رويش ملائكجشن طرب برپا در اين ميلاد كردندامشب خطيبان فلك بر منبر نوردر وصف و مدحش خطبه ها ايراد كردندوارستگان عشق ...
تمام قافیه ها واژه واژه در تحلیفقسم به نون و قلم عاجزند از توصیفتو مصحفی و وجودت تقدسی چون وحیکدام واژه به وصفت نباشدت تحریفچقدر قافیه الماس،یاس یا احساسچقدر نام شما بی قرینه در تألیفحدیث صعب خجالت به آب دادن هاتهنوز مرثیه هایی فراتر از تصنیفعروج ...