ترجمه مفاتيح الجنان، ص: 112
فرود آمدن ناگواريها در آن جهان بر جسم و جانم و حال انكه زمانش طولانی و جايگاهش ابدی است و تخفيفی برای اهل آن بلا نخواهد بو، چرا كه مايه آن بلا جز از خشم و انتقام و ناخشنودی تو نيست و اين چيزی است كه تاب نياورند در برابرش آسمانها و زمين، ای سرور من تا چه رسد به من؟ و حال آنكه من بنده ناتوان، خوار و كوچك، زمين گير و درمانده توأم. ای خدای من و پروردگارم و سرور و مولايم، برای كداميك از دردهايم به حضرتت شكوه كنم و برای كدامين گرفتاريم به درگاهت بنالم و اشك بريزيم. آيا برای دردناكی عذاب و سختی اش، يا برای طولانی شدن بلا و زمانش، پس اگر مرا در عقوبت و مجازات با دشمنانت قرار دهی، و بين من و اهل عذابت جمع كنی، و ميان من و عاشقان و دوستانت جدايی اندازی، ای خدا و آقا و مولا و پروردگارم، بر فرض كه بر عذابت شكيبائی ورزم، ولی بر فراقت چگونه صبر كنم و گيرم ای خدای من بر سوزندگی آتشت صبر كنم، اما چگونه چشم پوشی از كرمت را تاب آورم يا چگونه در آتش، سكونت گزينم و حال آنكه اميد من گذشت و عفو تواست. پس به عزّتت ای آقا و مولايم سوگند صادقانه می خورم، اگر مرا در سخن گفتن آزاد بگذاری در ميان اهل دوزخ به پيشگاهت سخت ناله سر دهم همانند ناله آرزومندان و به درگاهت بانگ بردارم، همچون بانگ آنان كه خواهان دادرسی هستند و هر آينه به آستانت گريه كنم چونان كه مبتلا به فقدان عزيزی می باشند و صدايت می زنم: كجايی ای سرپرست مؤمنان، آری كجايی ای نهايت آرزوی عارفان، ای فريادرس خواهندگان فريادرس، ای محبوب دلهای راستان و ای معبود جهانيان آيا اين چنين است، ای خدای منزّه، و ستوده كه در دوزخ بشنوی صدای بنده مسلمانی كه برای مخالفتش با دستورات تو زندانی