فارسی
يكشنبه 09 ارديبهشت 1403 - الاحد 18 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

دانشمندان تاريخ

واقدی ، نصر بن مزاحم ، ابن عماد ، ابن اثير ، طبری ، مسعودی ، ابنواضح ، مقريزی ، ابن حزم ، ابوسعيد عبدالحی ، ابن خلكان ، عطاءالملك جوينی ، بلاذری ، ابونعيم اصفهانی ، ذهبی ، ابوالحسن علی بن محمد ، شهرستانی ، ابن مسكويه ، ابوريحان بيرونی و . . . .

دانشمندان طبيعی

احمد بن داود دينوری ، ابو محمد عبدالله بن احمد بن بيطار مالقی ( اين دانشمند آنچه را كه دانشمندان اسلامی در گياه شناسی نوشته بودند در يك كتاب جمع كرد كه در قرن 16 بزرگترين مقام گياه شناسی و داروسازی رابه دست آورد . ) ، ابن سيده ، منصوربن فضل ، ابوالعباس احمد بن محمد ، عبدالله بن صالح ابن الادان الاشبيلی ( اين دانشمند در كتاب خود ازاقسام خاك ها كودها و طريقه زراعت و از 585 نوع درخت ميوه دار بحث كرده و همچنين در راه نشان دادن راه های خوراندن و بحث از عوارض بيماری های نباتات و طريق معالجه آنها كاوش و ابتكار فراوانی نموده اند ) .

دانشمندان معدن شناسی

عطارد بن محمد ، ابوريحان بيرونی ، المنصور بن بعرة الذهبی ، خواجه نصيرالدين طوسی ، ابوالقاسم عبدالله بن علی بن محمدبن ابی طاهر الكاشانی ، حسن بن عربشاه ، محمد بن منصور و بيلك القبچقی .

دانشمندان پزشكی و داروسازی

شيخ الرئيس حسين بن عبدالله بن سينا ، علی طبری ، محمد بن زكريای رازی ، حسن احمد بن محمد الطبری ، علی بن عباس اهوازی ، ابومنصور موفق ، ابوالقاسم موصلی ، ابوالحسن علی بن رضوان ، ابوالفرج عبدالله الطيب ، علی بن عيسی ، ابو روح محمد بن منصور ، جمال الدين عبدالرحمن عزالدين ابراهيم ، ابن عوض كرمانی ، سديدالدين كازرونی ، عريب بن سعد و خلاصه « ابن ابی اصيبعه » در كتاب « اخبار العلما باخبار الحكما » از 400 نفر پزشك و داروساز تا سال 962 ذكر كرده است .

دانشمندان زيست شناسی

ابوعثمان عمرجاحظ ، ابوسعيد ، عمادالدين كاتب و . . .

دانشمندان فنون نظامی

حسن بن رماح ، عمربن ابراهيم و . . .

دانشمندان دائره المعارف نويس

ايوب الرهاوی خوارزمی ، جمال الدين ابوعبدالله ، ابويحيی زكريا بن محمد وابوالفصائل اسماعيل .

دانشمندان مترجم علوم و فلسفه

ابوالحسن اهوازی ، محمد بن ابراهيم فزاری ، ابوالحسن ثابت بن قره ، مطهر بن طاهر ، عبدالمسيح بن ناعمه ، جرجيس بن جبرئيل ، حنين بن اسحاق ، سابور

بن سهل ، ابويحيی البطريق ، يوحنا الدمشقی ، فضل بن نوبخت ، محمد بن عبدالله بن مقفع و يعقوب بن طارق .

شعرای اسلامی

فردوسی ، سعدی ، حافظ ، عنصری ، عسجدی ، فرخی ، ناصرخسرو ، باباطاهر ، سنايی ، خاقانی ، قاآنی ، رشيدالدينوطواط ، مسعودسعدسليمان ، سيدحميری ، دعبل ، فرزدق ، و هزارها نفر ديگر در فنون مختلف معماری ، نقاشی ، خط ، تذهيب كاری و كاشی كاری كه اگر بخواهيم هر كدام را ذكر كنيم به صورت صدها مجلد كتاب خواهد شد ، با اين كه اين عده نامبرده بعضی از دانشمندان تاريخ اسلامند و دسترسی و شناسايی به تمام آنها غيرممكن است ; زيرا به جهت نامساعد بودن شرائط و اعصار و سوزاندن كتابخانه ها نمی توان يك هزارم آنان را نام برد .

كتابخانه های مسلمين

مسلمين در اعصار مختلف ، دارای كتابخانه های مجهزی بودند كه مشهورترين آنها عبارتند از :

كتابخانه بغداد دارای 4 ميليون كتاب ، كتابخانه اندلس 4 صدهزار كتاب ، كتابخانه خزانة الكتب يك ميليون و نيم ، كتابخانه شام 3 ميليون كه در فتح طرابلس در سال 502 اروپائيان آن را سوزاندند ، كتابخانه شاپور 10 هزار ، كتابخانه الحكمه 400 هزار ، كتابخانه مراغه 400 هزار ، كتابخانه دارالحكمه 400 هزار ، كه بسياری از آن كتب فعلا در كتابخانه های اروپاست . اين بود شمه ای كوتاه و مجمل درباره وضع اسلام و مسلمين، قضاوت صحيح با خوانندگان محترم است كه آيا دين مخالف با علم و زندگی كدام دين است . با مطالعه عميق اين سطور ماهيت، واقعيت و مفهوم اصلی اسلام برای شما روشن می شود .

اسلام ، كار و كوشش

در دنيای امروز ملت ها از واژه « تمدن » فقط به تظاهرات و شاخ و برگ آن اكتفا نموده و از حقيقت و اصول آن چشم پوشی كرده اند ، و در فكر آن نيستند كه حقيقت تمدن را به دست آورند .

آيا تمدن غير از اين است كه انسان به وظايف آدميّت ، انسانيت و حفظ حقوق جامعه بشری عمل نموده و از توحش و بربريّت خود را پاك دارد .

چه كوته نظرانی كه عقيده آنها اين است كه : ملت اسلام كه به دستور قرآن رفتار و به قوانين آن معتقدند ، دور از تمدن و ترقی هستند .

اين سخن ، بی اندازه دور از منطق صواب و حقيقت ، و بر خلاف حس و مشاهدات و مقررات اسلامی است . مدنيّت به معنای واقعی و به مفهوم اصلی در اسلام قرار داده شده است ; ولی متأسفانه اكثر مردم مسلمان از آن بی خبر و غافلند .

دين مقدس اسلام كه در سر لوحه برنامه آن ، قرآن قرار دارد ، پايگاه تمدن و اساس و سازمان آن ، روی نقطه مركزی صحيح استوار و برپا شده و پيروان خود را همواره به متانت ، حريت ، شهامت ، مردانگی ، آزادگی فكر ، عقيده ، اخلاق نيك ، احسان همنوع ، و مكرر امر به هر نوع تحصيلی كه مفيد به حال جامعه بشريت و محور تمدن باشد دعوت نموده است .

قرآن از لحاظ مبانی مطابق با فطرت و عقل است و از ابتدای ظهور ، روز به روز در تجلی و تعالی است .

قرآن در ميان مردمی پرتو افكن شد كه از نظر معلومات در ، درجه پايينی قرار داشتند و حتی از علوم رايج عصر خود ، كوچك ترين بهره ای نداشتند .

قرآن ضمن آيات نورانی خود ، آنان را به تفكر و تدبير در آيات تكوينی حق از قبيل آسمان ها ، زمين ، پديد آمدن شب و روز ، ريزش باران و خرم گشتن زمين پس از پژمردگی دعوت نمود .

قرآن مردم جهان را به سوی جميع كمالات اخلاقی و صفات عالی انسانيت راهنمايی ، و آنان را از دو رويی ، دشنام و بداخلاقی ، تعصب بی جا ، غيبت ، رشوه ، ريا ، دروغ ، تهمت و عموم كردارهای ناپسند برحذر داشت . تعليمات نورانی قرآن ، در اندك مدتی مسلمين را از هر جهت سربلند و پرچمدار حقيقی تمدن مادی و معنوی نمود . آنان پس از سير در تعليمات و راهنمايی های قرآن ، در علوم مختلفی از قبيل :

علم دين ، اخلاق ، نحو ، صرف ، تفسير ، كلام ، منطق ، طب ، جراحی ، داروسازی ، هنر و پيشه ، كاغذسازی ، تاريخ ، جغرافيا ، حيوان شناسی ، صنايع مختلف ، رياضی ، شعر و علوم ديگر سرآمد جهانيان شدند .

به موجب فطرت ، هر كس در زندگی هدفی اختيار كرده ، اين هدف هر چه باشد عكس العمل تربيت آن مكتبی است كه انسان وابسته به آن است و از آن پرورش يافته و فكرش از آن الهام گرفته است . هدف ها فرق دارد ، آن كه هدفش رسيدن به ثروت است ، تربيت او جز مبنای ماديگری چيزی نيست ، آن كه هدفش شرافت و انسانيت است ، تربيتش جز پيروی از قانون فضيلت راه ديگری نيست .

قرآن مجيد با دستورهای جاودانی خود ، در صحنه نمايش حقايق و عرصه مبازره با خرافات ، ابتكار را به دست گرفت و برتری مكتب تربيتی خود و هدف عاليش را آشكار ساخت .

كتاب آسمانی اسلام ; دعوت خود اشخاص مخصوصی را در نظر نگرفته بلكه عموم طبقات و نژادهای بشر را در تمام ادوار تاريخ ، مخاطب قرار داده و دعوت می كند كه آن را سرمشق زندگی قرار دهند و طبق احكام و دستورات آن رفتار نمايند .

آری ! قرآن يك معجزه جاويد و كتاب قانونی پايدار و ابدی است ; زيرا اسلام كاملترين اديان ، و رسول اكرم ، خاتم انبيا و قرآن جامع ترين و اساسی ترين كتب قانونی برای زندگی است .

پيغمبر اسلام مطابق دستوری كه داشت ، از جانب خدا بر همه ملت ها مبعوث شده بود . چراغ هدايتی روشن كرد كه همه جا تا همه وقت پرتوانداز است و هر ملّتی را اگر به دستوراتش عمل كند از تاريكی و نادانی می رهاند . آواز هدايت او از شهری چون مكه تا كرانه های اقيانوس های بزرگ و پهناور و پشت كوه های بلند و مركز كشورهای دوردست رسيد و می رسد ; آوازی كه با موج بلند زمان و گردش ستارگان آسمان دست به دست و پشت به پشت به گوش قرن های آينده برسد و هوش از سر آنان ربوده تا اين مسئله كاملاً معلوم شود كه روشی از نظر تربيت و فضيلت مطابق روش عالی او نيست .

كسانی كه بخواهند حقيقت واقعی اسلام را درك كنند ، با مراجعه به كتب مفصلی كه در دوران های انقلاب اسلامی چه به دست مسلمين و چه به دست غير مسلمين نوشته شده است ، می توانند خود را بی نياز كنند .

اسلام و كار و كوشش

اسلام در برنامه مالی و اقتصادی ، مصالح فرد و اجتماع را مدّ نظر قرار داده ، به گونه ای كه به حال هيچ يك از فرد و اجتماع زيانی نرسد و در تحقق دادن اين برنامه ، از همان روش اساسی خود ، يعنی قانون و ندای درونی متابعت نموده است .

به وسيله وضع قانون ، به هدف های عملی كه ضامن ايجاد يك اجتماع شايسته و قابل ترقی و رشد است می رسد ، و با ندای باطن ; بشر را به طرف تفوق بر مشكلات حياتی و دست يابی به يك زندگی عالی تر ، كه در دسترس هر كس نيست ، می راند و راه ترقی و تكامل را هميشه باز می گذارد .

اسلام در باب اموال ، حق مالكيت فردی را با وسايل مشروعه ، مسلم و ثابت دانسته ، و حفظ اين حق را از دزدی و غارت و هر گونه اختلاسی تضمين نموده و حدودی وضع كرده كه ضامن همه اين ها می باشد ، تا جلوی تعدی و تجاوز را بگيرد و به علاوه خطاباتی اخلاقی نيز بيان نموده كه مردم را از دخالت در غير حق خود بازداشته است .

از طرفی هرگونه حق و تصرف را برای صاحب مال ، از فروش ، اجاره ، رهن ، بخشش ، وصيت و ساير تصرفات حلال ، و غير مخالف با قوانين دين را مجاز دانسته است .

اسلام قانون مالكيت فردی را تشريع می نمايد ، و حدود و قيودی نيز وضع می كند كه صاحبش را به طور غير اختياری ، به طرف به كار انداختن مال و انفاق و دست به دست دادن آن نزديك می سازد ، و البته مصالح اجتماع و همچنين مصالح خود فرد هم در حدود هدف های انسانی ، كه اسلام حيات را بر آنها به پا داشته ، پشت سر همه اينها محفوظ می باشد .

اولين قانونی كه اسلام به موازات حق ملكيت فردی مقرر می دارد اين است كه : فرد در اين مال ، پيش از هر چيز ، به وكيلی شبيه است كه از طرف اجتماع معين شده و تملك اين مال به وسيله او بيشتر به يك وظيفه می ماند تا تملك و صاحب مال شدن ، و در واقع ثروت و مال به حسب عموميت خود ، حق اجتماع است و اجتماع در اين مال از طرف خداوندی كه جز او مالكی نيست جانشين می باشد .

( آمِنُوا بِاللهَ وَرَسُولِهِ وَأَنفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُم مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ )(1) .

« به خدا و پيامبرش ايمان آوريد ، و از اموالی كه خدا شما را در آن جانشين خود قرار داده انفاق كنيد » .

اسلام درباره توليد مال ، همان نظريه مالكيت مال را اعمال نموده و به صاحب مال آزادی مطلقی كه هر طور بخواهد در آن تصرف كند نداده است ; زيرا پشت سر مصالح فرد ، مصالح اجتماع است كه با آن معامله می كند .

هر فردی در ازدياد مال خويش آزاد است ; ليكن در حدود قانون ; يعنی می تواند زراعت كند و مواد اوليه را به صورت مصنوعات درآورد و می تواند تجارت كند ; ولی هرگز نمی تواند غش و حيله در كار خود راه دهد ، و يا ضروريات زندگی مردم را احتكار نمايد ، و يا اموال خود را به ربا دهد و يا به خاطر زيادی سود خود ، در مزد كارگران ستم كند . همه اين ها حرام است ، قوانين پاك اسلام است كه عادتاً سرمايه ها را به حدی كه فرق زياد بين طبقات بيندازد انبار نمی كند ، و اين ثروت های كلان ، و هنگفت شدن فاحش سرمايه ها كه امروز مشاهده می كنيم از راه غش ، ربا ، تقلب ، خوردن مزد كارگران و احتكار و بهره ای از احتياج مردم ، غارت ، زور ، غصب نمودن و ساير جرم های نهانی در راه های بهره برداری فعلی ، اين ها را اسلام تجويز نمی كند .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ حديد (57) : 7 .

كار و كوشش در قرآن

( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاض )(1) .

« ای اهل ايمان ! اموال يكديگر را در ميان خود به باطل [ و از راه حرام و نامشروع ] مخوريد ، مگر آنكه تجارتی از روی خشنودی و رضايت ميان خودتان انجام گرفته باشد » .

( كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحاً )(2) .

« ای پيامبران ! از خوردنی های پاكيزه بخوريد و كار شايسته انجام دهيد » .

پاكيزگی ظاهر غذا محفوظ ; ولی پاكيزگی معنوی آن از طريق كسب حلال است .

( إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَی ظُلْماً إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَاراً )(3) .

« بی ترديد كسانی كه اموال يتيمان را به ستم می خورند ، فقط در شكم خود آتش می خورند » .

( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَذَرُوا مَا بَقِیَ مِنَ الرِّبَا )(4) .

« ای اهل ايمان ! از خدا پروا كنيد ، و اگر مؤمن [ واقعی ] هستيد آنچه را از ربا [ بر عهده مردم ] باقی مانده رها كنيد » .

( وَالاَْرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِیَ وَأَنبَتْنَا فِيَها مِن كُلِّ شَیْء مَوْزُون * وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيَها مَعَايِشَ )(1) .

« و زمين را گسترانديم و در آن كوه های استوار افكنديم ، واز هر گياه موزون وسنجيده ای در آن رويانديم . * و در آن برای شما و كسانی كه روزی دهنده آنان نيستيد ، انواع وسايل و ابزار معيشت قرار داديم » .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ نساء (4) : 29 .

2 ـ مؤمنون (23) : 51 .

3 ـ نساء (4) : 10 .

4 ـ بقره (2) : 278 .

( وَلَقَدْ مَكَّنّاكُمْ فِی الاَْرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ )(2) .

« و شما را در زمين جای داديم ، و در آن برای شما وسايل و ابزارزندگی قرار داديم » .

كار و كوشش در روايات

قال رسول الله (صلی الله عليه وآله) :

مَنْ سَعی عَلی عَيالِهِ مِنْ حِلِّهِ فَهُوَ كَالْمُجاهِدِ فِی سَبِيْلِ اللهِ وَمَنْ طَلَبَ الدُّنْيا حَلالاً فِی عِفاف كانَ فِی دَرَجَةِ الشُّهَداءِ(3) .

« كسی كه برای عيالاتش از راه حلال كوشش كند مانند مجاهد در راه حق است و كسی كه دنيا را از راه حلال به دست آورد در درجه شهيدان است » .

قال رسول الله (صلی الله عليه وآله) :

اَلْعِبادَةُ سَبْعُونَ جُزْءاً أَفْضَلُها طَلَبُ الْحَلالِ(4) .

« عبادت هفتاد جزء است بهترين مرحله آن كوشش در به دست آوردن مال حلال است » .

قال رسول الله (صلی الله عليه وآله) :

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ حجر (15) : 19 ـ 20 .

2 ـ اعراف (7) : 10 .

3 ـ من لا يحضره الفقيه: 3/168، حديث 3631; مستدرك الوسائل: 13/54، حديث 14726ـ2.

4 ـ كافی : 5/78 ، حديث 6 ; تحف العقول : 37 .

مَنْ اَكَلَ الْحَلالَ أَرْبَعيِنَ يَوْماً نَوَّرَ اللهُ قَلْبَهُ(1) .

« كسی كه تا چهل روز از كسب حلال معيشت كند ، خدای توانا دلش را نورانی می كند » .

قال الصادق (عليه السلام) : قال رسول الله (صلی الله عليه وآله) :

مَنْ باعَ وَاشْتَری فَلْيَحْفَظَ خَمْسُ خِصال وَاِلاّ فَلا يِشْتَرِيَنَّ وَلا يَبِيْعَنَّ ، الرِّبا ، الْحَلْفَ وَكِتْمانُ الْعَيْبِ وَالْحَمْدَ إذا باعَ وَالذَّمَّ اِذا اشْتَری(2) .

« امام صادق فرمود : رسول اكرم دستور داده كسی كه می فروشد و می خرد بايد پنج مسئله را مراعات كند اگر نمی تواند نخرد و نفروشد : اول ربا ، دوری كند از قسم خوردن عيب متاع را مخفی نكند در موقع فروش از جنس تعريف نكند و در خريد از جنس بدگوئی ننمايد » .

قال رسول الله (صلی الله عليه وآله) :

مَنْ لَمْ يُبالُ مِنْ اَيْنَ اكْتَسَبَ الْمالَ لَمْ يُبالِ اللهُ مِنْ اَيْنَ اَدْخَلَهُ النّارَ(3) .

« كسی كه در به دست آوردن مال رعايت قانون حق نكند خدای متعال برای داخل كردن او در جهنم مراعاتی نخواهد كرد » .

قال رسول الله (صلی الله عليه وآله) : كُلُّ لَحْم يَنْبَتُهُ الْحَرامَ فَالنّارُ اَوْلی بِهِ(4) .

« هر گوشتی كه در بدن از حرام برويد آتش برای آن بهتر است » .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحار الانوار : 53/326 ; عدة الداعی : 153 .

2 ـ كافی : 5/150 باب آداب التجارة ، حديث 2 ; وسائل الشيعه : 17/383 ، باب 2 ، حديث 22799 .

3 ـ وسائل الشيعه : 16/98 ، باب 96 ، حديث 21080 ; بحار الانوار : 74/88 ، باب 4 .

4 ـ بحار الانوار : 63/314 ، باب 2 ، حديث 7 .

قال رسول الله (صلی الله عليه وآله) :

دِرْهَمٌ رِباً اَشَّدَ عِنْدَ اللهِ مِنْ ثَلاثِيْنَ زِنْيَةِ(1) .

« يك درهم از ربا به دست آوردن شديدتر است ( از نظر گناه ) از سی مرتبه زنا كردن » .

قال رسول الله (صلی الله عليه وآله) :

اِنَّ اَخْوَفَ ما اَخافُ عَلی اُمَّتِی مِنْ بَعْدِی هذِهِ الْمَكاسِبِ الْحَرامِ(2) .

« بعد از خود آنچه بر امتم می ترسم از كسب های حرام است » .

قال رسول الله (صلی الله عليه وآله) :

لَيْسَ مِنّا مَنْ غَشَّنا(3) .

« از ما نيست كسی كه تقلب كند » .

قال رسول الله (صلی الله عليه وآله) :

لَرَجُل يَبِيعَ التَّمْرَ يا فُلانٌ أَما عَِلمْتَ اَنَّهُ لَيْسَ مِنَ الْمُسْلِمْيِنَ مَنْ غَشِّهُمْ(4) .

« رسول اكرم به مرد خرمافروشی فرمود می دانی كسی كه تقلب در معاملات كند از مسلمين نيست » .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ من لا يحضره الفقيه : 3/274 ، باب الربا ، حديث 3991 ; وسائل الشيعه : 18/118 ، باب 1 .

2 ـ كافی : 5/124 ، باب المكاسب الحرام ، حديث 1 ; وسائل الشيعه : 17/81 ، باب 1 ، حديث 22041 .

3 ـ كافی : 5/160 ، باب الغش ، حديث 1 ; تهذيب 7/12 ، باب 1 ، حديث 48 .

4 ـ كافی : 5/160 ، باب الغش ، حديث 2 ; وسائل الشيعه : 17/279 ، باب 86 ، حديث 22520 .

قال موسی بن جعفر (عليه السلام) :

اِنَّ الْبَيْعَ فِی الْظَلالِ غِشٌّ وَاِنَّ الْغِشَّ لا يَحِلٌّ(1) .

« فروش متاع در سايه ای كه خريدار نتواند آن را تشخيص دهد ، تقلب است و تقلب حرام است » .

دينار قلاّبی

موسی بن بكر می گويد : نزد حضرت رضا (عليه السلام) بوديم پول هايی در دست حضرت بود ناگهان نظر امام بر ديناری افتاد كه در او تقلب شده بود ، حضرت دينار را شكست و به من فرمود : آن را در چاه بيانداز كه در معاملات چنين پولی به دست مردم مسلمان نرسد .

هزار بنده

اميرمؤمنان (عليه السلام) در طلب مال حلال سعی بليغ داشت و هزار بنده را به وسيله مالی كه از زحمت خود به دست آورده بود در راه خدا آزاد كرد .

امام صادق (عليه السلام) فرمود :

« ای هشام اگر روزی بنگری كه دو صف جنگ در هم پيوسته در آن روز نيز از طلب روزی خودداری مكن » .

رسول اكرم (صلی الله عليه وآله) فرمود :

« خدا جوان بيكار را دشمن و شخص كارگر را دوست دارد »(2) .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ من لا يحضره الفقيه : 3/271 ، باب البيع فی الضلال ، حديث 3980 ; تهذيب : 7/13 ، باب 1 ، حديث 54 .

2 ـ آثار ارزشمند كار : كار ، تلاش و فعاليت در زندگی روزمرّه انسان ، مهمترين عامل درك فضايل و كمالات اخلاقی است . تأثير كار و كوشش در بُعْد جسمانی و روحيات معنوی انسان غير قابل انكار است . اينك به چند اثر از آثار ارزشمند كار توجه كنيد :

 

الف : ب زرگترين مانع گناه :

امروز يكی از مهمترين مشكلاتی كه ذهن حاكمان تمام كشورهای دنيا را به خود مشغول كرده است ، مسئله بيكاری و كاهش نرخ آن است . كشورهايی كه از درصد بيكاران بيشتری برخوردارند ، بيشتر در معرض سقوط و انحطاط و شكستند ، چرا كه بيكاری بزرگترين جرايم و مفاسد اجتماعی را به دنبال دارد .

استاد مطهری(رحمه الله) در كتاب ارزشمند «تعليم وتربيت » می گويد: غالباً حكّام، جانی وجنايت كار از آب درمی آيند ، و يكی از علل جنايتكاری آنها همين تعطيل بودن و بيكاری است .

كسی كه بيكار است از هجوم خيالات و افكار مسموم در امان نمی ماند . تمام سرقت ها ، قتل ها ، عمل منافی با عفت ها و خلاصه گرايش به مفاسد اخلاقی ، محصول هجوم افكار شيطانی است كه روح و روان آدمی را تهديد كرده و قوّه عقلش را از كار می اندازد و همين امر سبب می شود كه از دست زدن به جنايات خطرناك ابايی نداشته باشد . اين همه به خاطر بيكاری يا تنبلی يا تن پروری است .

ب : تأثير كار بر احساسات درونی انسان :

كار تأثير مستقيمی بر احساسات و روان انسان دارد . در مجموع ، كار در عين اين كه معلول فكر و روح و خيال و دل و جسم آدمی است ، سازنده خيال ، عقل و فكر ، سازنده دل و قلب و به طور كلی سازنده و تربيت كننده انسان است . ( تعليم و تربيت ( شهيد مطهری ) : 422 ) .

ج : كار عامل تقويت شخصيت :

انسان با كار و فعاليت ، به حكم اين كه نيازش را از ديگران بر طرف می كند ، در مقابل ديگران احساس شخصيت می كند . كسی كه به هر دليلی بيكار است در مقابل ديگران احساس ذلت می كند و از آنجا كه انسان خود را بيشتر از هر كس ديگر دوست دارد دلش نمی خواهد دچار بی شخصيتی شود ، بنابراين برای حفظ شخصيت خود بايد به كار روی آورد .

كار از ديدگاه بزرگان :

« ولتر » : هر وقت احساس می كنم كه درد و رنج بيماری می خواهد مرا از پای در آورد به كار پناه می برم . كار بهترين درمان دردهای درونی من است .

« ساموئل اسمايلز » : بعد از ديانت مدرسه ای برای تربيت انسان بهتر از مدرسه كار ساخته نشده است .

« فرانكلين » : عروس زندگی كار است ، اگر شما با آن ازدواج كنيد فرزندتان « سعادت » نام خواهد شد .

« پاسكال » : مصدر تمام مفاسد فكری و اخلاقی ، بيكاری است ، هر كشوری بخواهد اين عيب بزرگ اجتماعی را دفع كند ، بايد مردم را به كار وا دارد تا آرامش عميق روحی كه عده معدودی از آن آگاهند در عرصه وجود افراد برقرار شود .

حكايات تاريخی

1 ـ گدايی بدترين عمل است

شخصی از دوستان رسول اكرم نزد ايشان شرفياب شد و از حضرت درخواست چيزی كرد ; رسول اكرم از او پرسيد : چه داری ؟ جواب داد : از مال دنيا فقط ظرفی برای آب خوردن و يك قطعه پارچه كه قسمتی از آن را روی زمين و قسمت ديگر را به حالت روانداز استفاده می كنم ، پيغمبر اسلام فرستاد ظرف و پارچه را آوردند آنگاه پرسيد : آيا كسی هست اين دو چيز را بخرد ؟

شخصی آن دو اثاث را به دو درهم خريد ، پيغمبر فرمود : يك درهم آن را خوراكی بخر و درهم ديگر را طنابی تهيه كن و در بيابان هيزم جمع كن و در بازار بفروش .

آن مرد مشغول كار شد ، بعد از دو هفته نزد پيغمبر (صلی الله عليه وآله) آمد عرض كرد : از روزی كه كار كرده ام تا امروز پانزده درهم پس انداز نموده ام ، سپس از آن مبلغ مقداری غله و جامه خريد .

رسول اكرم به او فرمود : ببين از اين دو عمل كه انجام داده ای كداميك بهتر يا بدتر است ، آيا كوشش نيكوتر است يا گدايی(1) ؟

2 ـ بی نيازی از مردم

شخصی به نام « عَبْدالاْعلی » گفت : در يكی از روزهای گرم امام صادق (عليه السلام) را ديدم كه در يكی از كوچه های مدينه برای طلب معيشت در راه است .

به نزدش رفتم و عرض كردم : يابن رسول الله ! با آن مقامی كه در نزد خدای متعال داری ، هم چنين خويشاندی با رسول اسلام ، در چنين روز گرمی خود را در طلب دنيا به چنين زحمتی می افكنی ؟ امام فرمود : در چنين هوای گرمی به طلب روزی بيرون آمده ام تا بدينوسيله خود را از امثال تو بی نياز كنم(1) .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحار الانوار : 100/10 ، باب 1 ، حديث 44 ; مجموعه ورّام : 1/45 .




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^