فارسی
شنبه 08 ارديبهشت 1403 - السبت 17 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

خودشناسی روحی

همانگونه كه پيشتر اشاره كرديم منظور از « خودشناسی » شناخت ظاهری نيست ; گر چه شناخت ظاهر انسان نيز ، دارای بركات و مايه تحريك انسان به سوی فضايل اخلاقی می شود ; امّا آنچه مورد نظر مربيان حقيقی بشر يعنی رسول گرامی اسلام و اهل بيت (عليهم السلام) است ، معرفت و شناخت به مقام و موقعيت خويش است .

كسی كه قدر و منزلت خويش را شناخت و از جايگاه و موقعيت خويش آگاه شد ، با صدور فاكتورهای عملی به دنبال فتح قلّه های موفقيّت خويش ، راه صد ساله را يك شبه می پيمايد .

با توجه به آنچه ذكر شد « زندگی » يكی از واژه های مقدسی است كه در پرتو « خودشناسی » قداست و احترام دو چندانی می يابد . با اين وجود آلوده كردن اين نعمت مقدس از محرمات قطعی است كه شديداً از آن نهی شده است . تمام آيات و رواياتی كه پيرامون عذاب و مجازات انسان مطرح شده است دليل بر قداست زندگی است .

قداست زندگی تنها در پرتو « خودشناسی » محقق می شود . كسی كه خود را نشناخت ارزشمندترين سرمايه خود را كه همان زندگی است ، خرج امور نامقدس می كند و برای درك لذّت چند ساعته دنيا ، عمر خويش را به حراج می گذارد . كسانی كه از مقام و موقعيت خود غافل باشند ، در اصل جنس خود ضرر می كنند ; ضرری كه هرگز قابل جبران نيست .

باركشان بی مزد

اينان در اين جهان كه جای كاشت برای برداشت در آخرت است ، حمّال و عمله بدون مزدند ، عمری بار گران زندگی را بدوش كشيده و دچار زحمات طاقت فرسا گشته اند ; ولی بهره ای از زحمت و رنج خود نخواهند برد ; بلكه تمام زحمات آنان به فرموده قرآن مجيد ( هَبَاءً مَّنثُوراً )(1) است(2) .

اينان به خاطر خودفراموشی ، تنها برای شكم و شهوتی زحمت كشيده اند كه قدرت پرداخت مزد به آنان را ندارد ، در حقيقت همه رنج ها و زحماتشان در راه قطعه ای از معده و مقداری از شهوت بوده كه اين دو هم پس از پايان عمر در خانه گور ، خوراك كرم های خاكی اند و برای صاحب خود چيزی برنمی گرداند ; اين است معنای ( هَبَاءً مَّنثُوراً ) شدن عمل .

انسان اگر با كمك وحی و ياری روايات و اخبار و با به كار گرفتن انديشه ، به شناخت خود اقدام كند ، قدم در صراط مستقيم حق گذاشته و موفق به تماشای تمام نواحی وجود خود گشته و چون به تماشای خود موفق شود ، خواهد دانست از آنچه بايد داشته باشد چه دارد و چه ندارد ، و از آنچه نبايد به آن آلوده باشد ، آلوده يا مبرا و دور است . در صورت داشتن واقعيات با زياد و ثابت كردن آن می كوشد و در صورت دچار بودن به رذايل در صدد علاج خود برمی آيد .

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ فرقان (25) : 23 .

2 ـ كافی : 2/81 ، باب اجتناب المحارم ، حديث 5 ; وسائل الشيعه : 15/252 ، باب 22 ، حديث 20429 .

شادی و غم

اينجاست كه خوشحالی و غم واقعی به انسان دست می دهد ، خوشحالی از داشتن آنچه مولا بر او می پسندد و غم به خاطر گرفتار بودن به برنامه هايی كه دوست از او متنفر است . آنان كه بدون شناخت خويش خوشحالی دارند خواه ناخواه دچار عجب و غرور و خودبينی می شوند ; بنابراين بدون شناخت خويش خوشحالی و يا غم معنا ندارد ، به طور قطع كسی كه دچار آلودگی باشد ولی خود را خوشحال نشان دهد ، انسان بدبختی است .

بيرون گرايان

اينان همان افرادی هستند كه با داشتن علم و دانش و آگاهی و اطلاع از بسياری از امور ، و با نفس آلوده به رذايلشان كتاب كيش شخصيت می نويسند و در آن كتاب با تكيه بر آيات قرآن علل سقوط فرعون و طاغوت ها را به رشته تحرير می كشند ; ولی از خويشتن خود به كلی غافل و بی خبرند . بدبخت ها نمی دانند همان عواملی كه باعث هلاكت فرعون و هامان شد در خودشان در حد بالاتری وجود دارد . اينان خود را انديشه قرن ، و عالم به چند علم می دانند ; ولی از علم لازم كه علم خودشناسی است كمترين بهره را ندارند ، به همين خاطر است كه حاضرند مردمی را اسير خود كرده و از اسارت ملت به ارضای هواهای نفسانی برخيزند .

اين گونه افراد ، از ضربه زدن به يك ملت ،ريختن خون هزاران بی گناه ، به اسارت كشيدن و سلب آزادی انسان ها ، به خاطر آلوده بودنشان به رذايل اخلاقی امتناع ندارند . اينان جاهل قرنند ; ولی به خاطر خودفراموشی خود را عالم و انديشمند قرن می دانند .

روايتی در اين باره

در اخبار آمده است كه خداوند به موسی (عليه السلام) فرمود : به فلان كس بگو تو را به عذاب سختی مبتلا كرده ام ، موسی عرضه داشت : من با توجه به مال و منال و خانه و ثروت و سلامت بدنی كه دارد ، او را دچار بلا نمی بينم ، پروردگارا ! چگونه آن مرد اكنون دچار بلاست ؟

خطاب می رسد : او را دچار خودفراموشی كرده ام ، بلايی كه بلای خدافراموشی به دنبالش آمده و در حقيقت دچار استدراج شده است ; يعنی به سرعت بسوی سراشيبی سقوط در حركت است و غرق در عوامل عذاب روز قيامت شده است ; ولی بيچاره از اين همه بدبختی بی خبر است و همانند كسی كه هيچ گونه گرفتاری ندارد زندگی می كند .

در هر صورت خودشناسی از اهم امور و از مهمترين عامل سعادت و بالاترين تكليف برای انسان است .

محصول خودشناسی

انسان چون خود را بشناسد بر خود لازم و حتم می بيند كه به صفات الهی آراسته شده و از رذايل و اوصاف شيطانی دور گردد ; ولی اگر خود را نشناسد ، آراستگی به اوصاف حميده را حتم ندانسته و دوری از زشتی ها را لازم نمی بيند و بدون ترديد در ميدان جهل به خود از خوبی ها دور مانده و مصون از بدی ها نخواهد بود .

حضرت علی (عليه السلام) می فرمايد :

مَنْ لَمْ يَعْرِفْ نَفْسَهُ بَعُدَ عَنْ سَبيْلِ النَّجاةِ وَخَبَطَ فِی الضَّلالِ والْجَهالاتِ(1) .

« هر كه خود را نشناخت از راه نجات دور ماند و در وادی گمراهی و نادانی ها قدم نهاد » .

كسی كه دارای دانش و فضل است و در حد استعداد خود از علوم مختلفی آگاه است ; ولی خود را نمی شناسد ، نبايد از او توقع خير و پاكی و سلامت داشت .




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^