فارسی
شنبه 29 ارديبهشت 1403 - السبت 9 ذي القعدة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

علامت نياز

خواجه اى براى خريدن غلام به بازار رفت ، يكى از غلامان ، بسيار از خود تعريف كرد و گفت : من محاسن زيادى دارم و يكى از آن ها اين است كه نيازهاى خواجه را بدون آن كه بگويد درك مى كنم . خواجه او را خريد و به خانه برد . پس از چند روزى خواجه تشنه شد ، اما هرچه منتظر نشست غلام آبى نياورد . بر غلام بانگ زد كه تشنه ام آبى بياور ، اما او پاسخ نداد و حركتى نكرد ، تا آن كه خواجه از تشنگى برخاست و كوزه اى آب را به چنگ آورد و نوشيد ، آن گاه غلام گفت : اى خواجه ! اكنون بر من معلوم شد كه تشنه اى زيرا علامت نياز به چيزى حركت در رفع آن است .

 


منبع : برگرفته از کتاب داستانهای عبرت آموز استاد حسین انصاریان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

حكايت امام صادق عليه السلام با يك حاجى
نظر چاره ساز
شعيب و نماز
تواضع حضرت سلیمان
دين جديد
حكايت شنيدنى از يكى از اولياء خدا
حكايت انوشيروان و وزير
لذت مناجات‏
دعاى مستجاب غلامى سياه‏
پایان خوش زوج با ایمان

بیشترین بازدید این مجموعه

دامادی که شب عروسی غذایش را بخشید!
تواضع حضرت سلیمان
شعيب و نماز
حكايت انوشيروان و وزير
داستان مؤمن آل فرعون و تفويض امورش به حق‏
پایان خوش زوج با ایمان
حكايت امام صادق عليه السلام با يك حاجى
تا از مرگ غفلت نكنيم‏
من دختر رئيس قبيله هستم
ماجرای زن بدکاره ای که به زندان امام کاظم (ع) رفت

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^