ريا
- تاریخ انتشار: 16 خرداد 1389
- تعداد بازدید: 690
از ديگر گناهان قلب ، ريا است . رياكار در تمام اعمالش ، جز جلب خشنودى ديگران هدفى ندارد . ريا در اعمال عبادى به طور قطع باعث باطل شدن عمل و در اعمال غير عبادى علت بىارزش شدن كوشش انسان است . رياكار ، در حقيقت دنيا پرست است و خدا خواهى او پوششى براى پرده ننگين دنيا پرستى اوست .
رياكار مىخواهد در ميان مردم كسب آبرو كند ، تا از اين طريق به نان و نوايى برسد و خواستههاى شيطانى خويش را اعمال كند . كسى كه داراى خواستههاى مادى و معنوى است و مىبيند براى رسيدن به اين خواستهها ، بايد از نيروى مردمى استفاده كند و نيروى مردمى جز از طريق جلب رضا و اعتماد آنان بهدست نمىآيد و جلب رضا و اعتماد مردم ، جز از راه نشان دادن عبادات و خوبىها ميسر نيست ، پس به دايره عبادات قدم مىگذارد و دست به هر كارى خيرى مىزند ، بايد گفت : او پهلوان ميدان ريا است و در حقيقت براى رسيدن به اهداف پليدش دست به وسايل پاك زده و اين همان راهى است كه مادّيگران تاريخ در گذشته و كمونيستها در امروز به آن معتقدند كه هدف وسيله را توجيه مىكند و در آيات و روايات اگر بگويند : چنين شخصى مشرك است ، حق گفتهاند .
ما در تاريخ مىخوانيم كه ستمگران و زورگويانى كه بر ملتهاى دينى حكومت مىكردند ، دست به كارهاى خير مىزدند ، مسجد مىساختند ، زيارت مىرفتند ، خرج قرآن نوشتن و كتاب دينى نوشتن مىدادند ، قرآن چاپ مىكردند ، حرم ائمه عليهمالسلامرا تعمير مىكردند ، گاهى به نماز جماعت حاضر مىشدند ، به فقرا اطعام مىكردند ، دارالايتام و مدرسه مىساختند و از طرفى مبارزان در راه حق و بىگناهان را به زندان مىانداختند ، مظلومان را مىكشتند ، حقوق مردم را پايمال مىكردند و خلق خدا را به انواع شكنجهها مبتلا مىكردند !!
آيا اعمال نيك آنان را جز بر ريا و پوششى بر جناياتشان به چيز ديگرى مىتوان حمل كرد ؟ قلب اگر از ريا خالى نباشد ، انسان نمىتواند عمل واقعى و باارزش داشته باشد و نمىتواند در پيشگاه حق داراى مقام بندگى باشد ، پاكى عمل و ارزش آن بستگى به قلب سالم از ريا دارد و انسان بىريا از بسيارى گناهان در امان و مصونيّت است . بسيارى از مردم هستند كه در تمام جوانب زندگى زياد زحمت مىكشند و خيلى كار خير مىكنند ، اما چون زحمات آنان آلوده به ريا است ، براى زحمات و كوشش آنان عاقبتى نخواهد بود و قرآن مجيد آنان را از زيانكارترين مردم مىداند :
قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُم بِالأَخْسَرِينَ أَعْمَالاً * الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِى الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً . بگو : آيا شما را از زيانكارترين مردم از جهت عمل آگاه كنم ؟ * [ آنان ] كسانى هستند كه كوششان در زندگى دنيا به هدر رفته [ و گم شده است ]در حالى كه خود مىپندارند ، خوب عمل مىكنند .