فارسی
پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403 - الخميس 22 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

كسب رحمت در تجارت‏خانه دنيا

كسانى كه با خرد و با ياران خرد، تمام درهاى شرّ را به روى خود مى بندند و تمام درهاى خير را باز مى كنند، به قوى ترين تاجر در اين تجارتخانه تبديل مى شوند. اين كلام اميرالمؤمنين عليه السلام در ارتباط با وجود اين ها در اين دنيا است: «انَّ الدُّنيا... مَتجَرُ اولِياءِ اللّه اكتَسَبُوا فيه الرحمة»  دنيا براى اولياى خدا تجارتخانه است، كاسبى و منفعت دارند. در تمام مدت عمر خود، كاسبِ «رحمت الله» بودند. در همه حركات؛ در ازدواج، خوردن، خوابيدن، خنديدن، گريه، معاشرت، بچه دار شدن، كار كردن، زراعت، تجارت، در اداره، خانه. فقط كاسب «رحمة الله» هستند. هر قدمى كه برمى دارند، كسب رحمت مى كنند. در احوالات مردى خدايى و ملكوتى در قرن سيزدهم خواندم كه مى گويد: تا هجده سالگى چوپان بودم، بعد عشق درس خواندن به سرم افتاد. آمدم مقدارى درس خواندم و بعد به سبزوار، محضر مبارك حاج ملاهادى سبزوارى آمدم. مدتى هم در مشهد بودم، بالاخره به چهره مهمى در آن قرن تبديل شدم. مى گويد: آن وقتى كه چوپان بودم، از يك طرف شبانى مى كردم- شغل بعضى از انبيا- از يك طرف براى گوسفندانم علف مى چيدم، كه خدمت به حيوانات براى خاطر خدا نيز عبادت است؛ در «نهج البلاغة» آمده است: «فَانَّكم مَسؤولون حَتّى عَنِ البِقاع وَ البَهائِم»
در ضمن به ذكر خدا مشغول بودم. در هر لحظه سه كار مى كردم؛ گوسفند چرانى، علف چينى، ذكر الله. در حال گوسفند چرانى و علف چيدن نيز كاسب رحمت و نور بودند. روزى بعد از ظهر، كشاورزى بى سوادِ از كتاب مدرسه اى، اما با سواد از نبوت انبيا، ولايت امامان و قرآن، آمد، گفت: پسرم شهيد شد. گفتم: چه كسى خبر آورد؟ گفت: خودم. گفتم: تو از كجا خبر آوردى؟ گفت: روى زمين داشتم بيل مى زدم، بلند شدم و به طرف جبهه ايستادم، نگاه كردم، ديدم فرزندم شهيد شد. چند روز بعد آمدند، گفتند: فرزندت شهيد شد، گفت: مى دانم.
مگر مى شود نور و علم را فريب داد؟ «اكتسبوا فيه الرحمة» كاسبى آنان «رحمة الله» است و به خاطر همين رحمت، چشم و گوش و زبان دار مى شوند. گاهى همين دهقان بى سواد در آن منطقه چيزهايى را به من ياد مى داد كه مى ديدم همان چكيده منبرهاى خوب است. «وَ رَبِحُوا فِيهِ الجَنَّةِ»
سود آنان در اين كاسبى، بهشت پروردگار است. قرآن مجيد در باب اين تجارت، سه آيه دارد كه بسيار زيبا و قابل بحث است. و نكات فوق العاده، اشارات و لطايف دقيقى دارد.
 با خضر دانش يار شو اى موسى دل             شايد كزين صحرا كنى طى منازل
 از شهر تن جانا ببايد رخت بستن             زادى طلب تا فرصتى دارى به منزل
 جز طاعت و خدمت نباشد زاد اين راه             بر دين و دانش كوه شو مشو غافل
 لذات جسمانى فانى دانه توست             زور و زر و جاه دام ست اى مرغ عاقل
 با عشق آن يكتاى بى همتا الهى             همت طلب از هر دو عالم مهر بگسل
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

كشف حقيقت با گذر زمان
خدمت پاك و با درايت براى اماكن متبركه
ارزشها و لغزشهای نفس - جلسه سیزدهم
رحمت آوردن به كوچكتر و احترام به بزرگتر
اثر عبادت خالص و بامعرفت در زندگی
فضل و رحمت الهی - جلسه نوزدهم - (متن کامل + عناوین)
گريۀ شوق اهل‌ايمان
گناه و سبب آن - جلسه سی و دوم – (متن کامل + عناوین)
بى‏ارزشى عمل از روى اجبار
مراتب تقوا

بیشترین بازدید این مجموعه

حسود، مورد نفرت خدا
ثواب نگاه به خانه خدا
مراتب تقوا
نظريه دانشمندان كمونيست درباره وجود خدا
هدف خلقت از زبان امام على عليه السلام‏
اجتناب از حرام‏هاى بدنى، اخلاقى و اجتماعى
گناه و سبب آن - جلسه سی و دوم – (متن کامل + عناوین)
نفع و ضرر در امور دنيايى
گريۀ شوق اهل‌ايمان
اثر عبادت خالص و بامعرفت در زندگی

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^