فارسی
يكشنبه 16 دى 1403 - الاحد 4 رجب 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

بهره بردارى از ابزار دنيوى براى تجارت اخروى‏

با ابزار چشم، آثار حضرت حق را ببيند و حق را بيابد، نماز بخواند، براى خدا گريه كند، با محبت به عباد خدا نگاه كند، تحصيل علم كند، قرآن را ببيند و بخواند و چشم را از آنچه كه نگاه به آن حرام است، بپوشاند.

با گوش، صداى حق، قرآن، علم، وحى و صداى پاكان را بشنود. با دست، اعمال شايسته انجام دهد. با زبان ذكر خدا بگويد و با مردم گفتار خوب داشته باشد.

با شكم رزق خدا را بخورد. با شهوت، اولاد صالح به وجود بياورد. با قدم به مجالس خدا برود. اين ها تجارت روح است.

حضرت زهرا عليها السلام، دختر حضرت خديجه كبرى عليها السلام گريه مى كرد و به پروردگار عرض مى كرد:

«فَاجْعَل رُوحى فِى الأرواحِ الرابِحَة» 

روح مرا جزء روح هايى قرا بده كه با اين ابزارى كه به آنها دادى، سود كامل بردند.

حضرت خديجه عليها السلام تمام اين ابزار را چگونه به كار گرفت؟ براى كمالات روح.

حضرت زهرا عليها السلام شاهد مرگ مادر نبود. سه روز بعد از رحلت مادر، پيغمبر صلى الله عليه و آله ايشان را از خانه ابوطالب به خانه آورد. وقتى درب خانه را باز كرد، صدا زد: مادر! جواب مادر نيامد، به پدر گفت: مادر كجاست؟ پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود: با ملكوتيان در پرواز است. چقدر اين ابزار قيمت دارد.

اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد:

با همين ابزار «ربح الجنة» سودى مانند بهشت را مى برند و به لقاى خدا و مقام قرب مى رسند.

اگر دزدى با چهره آشنا، رفيق و عاشق به سراغ كسى برود و چشم، گوش، زبان، عقل و فطرت، دست، شكم و شهوت، قدم و انسانيت، او را از اين ابزار بى نصيب كند و ابزار رشدش را در مسير غلط بكار گيرد، روح خاموش مى شود، از قدرت مى افتد و ديگر به خدا برنمى گردد؛ چون توان برگشت به خدا را ندارد.

حضرت يوسف عليه السلام خوب مى ديد، درست مى شنيد و تمام ابزار بدن را براى كمالات روح به كار مى گرفت:

«إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصِينَ» 

اما زليخا غارت شده هوى، هوس و شهوت بود.

 

روشن شدن حقانيت يوسف عليه السلام

 

بعد از نُه سال پادشاه مصر به زليخا و آن خانم ها گفت: نُه سال قبل با اين جوان چه برخوردى داشتيد؟

«ما خَطْبُكُنَّ» 

از ميان زنها اول زليخا جواب داد، گفت: اى پادشاه:

«إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ»

ما كسانى بوديم كه از درون فقط به زشتى ها دعوت مى شديم، اما اين جوان بى نظير و برحق بود؛ چون اين حرف، حرف زليخا است. وقتى پاكدامنى حضرت يوسف عليه السلام و جريان آن هفت سال را توضيح داد، به پادشاه گفت:

«الْآنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ» 

حالا براى همه شما روشن شد كه يوسف حق است و ما باطل. اين اعتراف دشمن و اين زن شيطان صفت است.


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

محاکمه بی‌دین‌ها
غيرت امام حسين عليه‏ السلام در روز عاشورا
حكايت سعدى درباره حرص مال دنيا
شکیبایی در برابر مشکلات - جلسه هجدهم - (متن کامل + ...
درود و رحمت خدا بر صابران
معناى بسته شدن چشم و گوش
گذشت حضرت يوسف از برادران
مرگ و عالم آخرت - جلسه نوزدهم (1) - (متن کامل + عناوین)
شیطان و اهل تقوا - جلسه ششم - (متن کامل + عناوین)
نام شيعيان در مصحف‏

بیشترین بازدید این مجموعه

بسته بودن چشم و گوش‏
5- تشبيه انسان‏هاى مؤمن به فرشتگان‏
هدف خلقت از زبان امام على عليه السلام‏
كامل بودن اسلام و مؤمن واقعى
كندن گور با دندان خود
نتيجه پيوند عقل با انبياء
گذشت حضرت يوسف از برادران
تاریخ پیدایش دین یهود؟
فلسفۀ دین‌داری
شرایط استجابت دعا

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^