فارسی
پنجشنبه 17 آبان 1403 - الخميس 4 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

ادامه حكايت مبارزه با نفس


انگشت ها را يك به يك روى آتش گذاشت. امام باقر عليه السلام مى فرمايد: ديگر هوا روشن شد، تمام دست سوخته بود، آمد ديد زن بيدار شده است، گفت: خانم! هوا روشن شده، بلند شو و برو.

مهمان بدى براى من بودى، ديشب به من بد گذشت، من ديشب نتوانستم با رفيقم كنار بيايم، يك صورتى روى خاك بگذارم، ديشب خانه من تاريك بود، بين من و محبوبم فاصله افتاده بود.


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

در امان بودن مردم از شر مؤمن
ادب مؤمن در محضر خدا
بروز استعداد ها
ادب عاقلان عالم خلقت‏
عقل کلید گنج سعادت - جلسه دهم - عقل و دعا
كشف حقيقت با گذر زمان
مهرورزى امير مؤمنان عليه السلام با پيرمرد مسيحى ...
داستان برخورد اميرالمؤمنين عليه‏ السلام با قصاب
خشم و غضب‏
هدف خلقت از زبان امام على عليه السلام‏

بیشترین بازدید این مجموعه

مقام حضرت زينب (س)
دشمنان سه گانه انسان‏
حرف و اخلاق عادل در معاشرت با مردم
هدف خلقت از زبان امام على عليه السلام‏
تربيت كردن پدران آخرالزمان‏
زندگى امير كبير، نمونه ديگرى از داشتن اراده ...
سِرِّ نديدن مرده خود در خواب‏
رعايت انصاف در معاملات
حكايت نماز جوان
توصیة مرحوم فیض

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^