الان كه ما در خانه هايمان همه نوع وسائل كنارمان هست؛ انواع فيلم هاى خارجى را كه در تلويزيون خودمان داريم. انواع زن هاى بى حجاب خارجى را كه در سريال ها هستند. انواع زنان ايرانى، با آرايش و قيافه دلبرى كه در فيلم هاى خودمان داريم. لباس ها، شكل خانه ها و پارك ها، خيابان ها كه همگى جاذبه شهوت هستند. نمى توانيم هم نداشته باشيم، چكار كنيم؟ برويم سراغ خانه هاى كاهگلى قديم؟ هيچ كس قبول نمى كند.
اين ها را از گنهكاران خالى كنيم، كل مملكت را بايد خالى كرد، چون همه ما گنهكار هستيم، الا يك تعداد معينى از اولياى خدا.
به تمام خانم هايى كه رعايت مسائل الهى را نمى كنند، بگوييم: از كل ادارات و بيمارستان ها بيرون برويد؟ بايد خيمه عزا بزنيم.
به تلويزيون بگوييم: فيلم نگذار! مى گويد: چكار كنم؟ هر شب مى خواهيد برايتان تعزيه بگذاريم؟ نمى شود.
اول تقوا را معنى كنم، نه مراتب تقوا را. خدا مى گويد: تقوا يعنى حالتى در بنده ام كه در برابر جاذبه هر گناهى قرار گرفت، قاطعانه و شجاعانه به گناه بگويد: دامنم براى نشستن غبار تو جا ندارد، چون دامنم از توحيد، نبوت، ترس از عذاب الهى، ديد ملائكه، حضور مقدس پروردگار عالم، ياد قبر و قيامت، ياد زحمات انبيا عليهم السلام و . . . پر است. من ظرف حياتم جاى پذيرايى از شما را ندارد.
منبع : پایگاه عرفان