فارسی
دوشنبه 01 مرداد 1403 - الاثنين 14 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

داستان انگور

 

حضرت امام صادق عليه السلام مى فرمايد: على بن الحسين عليهما السلام همواره از انگور خوشش مى آمد. [روزى ] انگورى خوب به مدينه آوردند، امّ ولدش مقدارى از آن را براى حضرت خريده، هنگام افطار براى آن بزرگوار آورد، حضرت آن انگور را پسنديدند. خواستند دست به سوى آن ببرند كه تهيدستى كنار درب خانه ايستاد و درخواست كمك كرد، حضرت به امّ ولد فرمود: براى او ببر، عرضه داشت: مقدارى از آن براى او بس است، حضرت فرمود: نه به خدا سوگند! همه آن را براى او ببر.

فرداى آن روز باز هم از آن انگور براى حضرت خريد كه دوباره تهيدست آمد و حضرت همه انگور را براى او فرستادند.

شب سوم سائلى نيامد و حضرت انگور خوردند و فرمودند: چيزى از آن از دست ما نرفت و خدا را سپاس .

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

حديثى عجيب در عبادت خالصانه‏
نصيحت شيطان به نوح
اسم اعظم و اسم اصغر
مثل اعلاى مبارزه با نفس‏
زنده شدن مرده توسط امام حسین(ع)
داستانى از گنج مادى و معنوى‏
اثر روضه قمر بنی هاشم بر جوان عرق خور
حکایتی از توصیف حضرت علی علیه السلام
حکایتی از دورى و نزديكى عارفان‏
ازدواجى نورانى‏

بیشترین بازدید این مجموعه

اثر روضه قمر بنی هاشم بر جوان عرق خور
نصيحت شيطان به نوح
از كجا دانستند ؟
مثل اعلاى مبارزه با نفس‏
جهاد افضل‏
اسم اعظم و اسم اصغر
افشاگرى شجاعانه طِرِمّاح عليه باطل‏
حديثى عجيب در عبادت خالصانه‏
داستانى از گنج مادى و معنوى‏
ازدواجى نورانى‏

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^